English Version
English

متد DST و درمان در سه ضلع جسم، روان و جهان بینی

متد DST و درمان در سه ضلع جسم، روان و جهان بینی

یازدهمین جلسه از بیست و هفتمین سری کارگاه‌های آموزشی کنگره ۶۰ ویژه همسفران، در روز دوشنبه مورخ 1398/08/20 با استادی همسفر خانم زهره، نگهبانی همسفر خانم فرزانه و دبیری خانم زهرا با دستور جلسه (DST و تجربه من از سم‌زدایی و سایر روش‌ها) رأس ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

خداوند را شاکرم که دوباره در این جایگاه قرار گرفتم و این خدمت شیرین را دوباره تجربه می‌کنم. دستور جلسه‌ی امروز (DST و تجربه ی من از سم‌زدایی و سایر روش‌ها) هست. از زمانی که بشر درگیر مواد مخدر بوده، همیشه به دنبال راهی برای ترک آن بود. از انواع داروهای عطاری و گیاهی گرفته تا ترک‌های ناگهانی یا همان سقوط آزاد.

کم‌کم شوک‌درمانی‌ها، سم‌زدایی‌ها و شلاق درمانی‌ها و ... اضافه شدند که هیچ‌کدام نتیجه نمی‌دادند. سپس محققین آلمانی، یک دارویی به نام دی استیل مرفین یا همان هروئین را به عنوان جایگزینی برای ترک تریاک تولید کردند ولی متأسفانه آن‌هم یک ماده اعتیادآور بود. بعد از آن متادون وارد بازار شد و تصور می‌شد که می‌توانند با استفاده از آن، مصرف را کنترل کنند یا حتی درمان بکنند ولی آن هم باز یک ماده اعتیاد آور بود و این‌قدر این روش‌ها پیش رفت و نتایج برعکس داد که کم‌کم جامعه پزشکی و روان‌پزشکی را به این باور رساند که اعتیاد قابل درمان نیست و این نظریه را دادند که اعتیاد یک بیماری مرموز، لاعلاج و پیش رونده است و درمانی هم ندارد. در نقطه مقابل این تفکر، کنگره ۶۰ قرار گرفت. جناب مهندس دژاکام در سال ۷۶ متد DST را کشف و پایه‌گذاری کردند. دوستان با مطالعه‌ی کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه، جزئیات این اتفاق شیرین را بهتر متوجه خواهند شد. در کلمه‌ی DST در واقع D مخفف دژاکام و همچنین معرف ضریب بالا و پایین رفتن دوز دارو هست و S مخفف STEP هست که همان پله‌های ۲۱ روزه‌ای است که دارو در آن کاهش و افزایش پیدا می‌کند و T همان تایم یا زمان هست که حدود ۱۰ یا ۱۱ ماه زمان درمان هست.

بیرون از کنگره همیشه بر این باور هستند که اعتیاد باید ترک شود و کنار گذاشته شود اما کنگره ۶۰ اعتقاد دارد که اعتیاد یک رفتار نیست که بشود آن را کنار گذاشت بلکه یک بیماری هست که باید درمان بشود. مثلث درمان در کنگره ۶۰ شامل سه ضلع جسم، روان، جهان‌بینی است. جناب آقای مهندس عنوان کردند که وقتی شخص درگیر مصرف مواد مخدر می‌شود، این مواد کم‌کم جایگزین مواد مخدر طبیعی بدن او می‌شوند و در واقع جایگزینی صورت می‌گیرد و مسمومیتی در کار نیست. سم کشنده و یک عامل خارجی است اما برای کسی که مواد مخدر مصرف می‌کند، مواد مخدر چیزی به عنوان سم نیست. به همین دلیل، مسئله‌ی درمان در کنگره ۶۰ مطرح شده و گفته شده این جایگزینی کم‌کم با یک مهندسی معکوس اتفاق بیفتد. داروی OT باید در پله‌های ۲۱ روزه در مدت ۱۰ تا ۱۱ ماه مطابق مصرف شخص، تاریخچه شخص و صلاح‌دید راهنمای شخص استفاده شود و کم‌کم به صفر برسد و طی ۱۰ تا ۱۱ ماه سیستم فیزیولوژی جسم یا همان سیستم ایکس به تعادل می‌رسد.

ما در کنگره یاد گرفتیم که روان و خلق‌وخوی متأثر از جسم هستند. وقتی سیستم ایکس من در تعادل باشد، به لحاظ خلق‌وخو هم یک تعادل نسبی ۹۰٪ دارم پس شخص وقتی درمان می‌شود خلق‌وخوی یا همان روان هم به تعادل ۹۰٪ می‌رسد. ضلع سوم یا جهان‌بینی و نگرش فرد نیز باید تحت آموزش قرار بگیرد و این‌ها در یک روز یا یک ماه اتفاق نمی‌افتد.

مصرف مواد مثل این است که شخصی یک آپارتمان ۱۰ طبقه را پله پله بالا رفته و الان تصمیم می‌گیرد، به جای قبل برگردد. دو راه برای او وجود دارد یا اینکه پله‌ها را یکی‌یکی پایین بیاید یا اینکه از بالای پشت‌بام خودش را به یک‌باره پایین بیندازد. سقوط آزاد، سم‌زدایی و همه مسائل این چنینی شبیه به آن پرتاب و سقوط از پشت‌بام هستند. کمترین اتفاقی که برای شخص ممکن است بیفتد، صدمات جسمی و شکسته شدن دست و پای او است اگر مرگ واقعاً نصیبش نشود! و این تفاوت کنگره ۶۰ و DST با سایر متدها هست.

مسافر من از متادون درمانی و سم‌زدایی‌ها، استفاده نکرد ولی هر بار تصمیم می‌گرفت خودش ترک کند به‌صورت چشمی مقدار مصرف خودش را ذره‌ذره کم می‌کرد و بعد خودش می‌رفت برای خودش قرص  B2 می‌گرفت و آن را هم ذره‌ذره، کم می‌کرد و بعد از یک مدت می‌گفت الآن دیگر پاک شده‌ام؛ اما جالب اینجا بود که همه‌ی این‌ها اتفاق می‌افتاد و این‌ها همه صور ظاهر بود که من می‌دیدم. فکر می‌کردم که مسافرم درمان شده و کنار گذاشته و ترک کرده است اما می‌دیدم در بقیه کارها هیچ اتفاقی نیفتاده است و فقط مصرف کنار رفته و نگرش همان نگرش بود و تفکر و رفتار و بی‌تعادلی همه مثل قبل بود و بعد از مدتی روز از نو روزی از نو می‌شد و خیلی از مشکلاتی که ما الآن در کنگره یاد می‌گیریم، آن آسیب‌هایی است که در صور پنهان شخص هست و در مرحله دوم اتفاق می‌افتد. ‌و این علت برگشت مسافر من به سمت مواد مخدر بود. همیشه پیش خودم می‌گفتم که او نمی‌خواهد، اراده ندارد. به او می‌گفتم اگر تو بخواهی می‌شود و مسافرم فکر می‌کرد ضعف اراده او هست که این‌ یکی را نمی‌تواند حل بکند اما لطف خداوند شامل حال ما شد و از یک مشکل خیلی بزرگ، درب کنگره به روی ما باز شد و وارد کنگره شدیم و دیدیم که داستان چیز دیگری است و خدا را شکر اینجا همه آن اتفاقی که باید می‌افتاد، افتاد و در پایان از خدای خوب خودم تشکر کنم و بعد از جناب آقای مهندس دژاکام عزیز که این بستر را فراهم کردند و از تک‌تک خدمتگزاران کنگره ۶۰ که رها شدند اما کنگره را رها نکردند و ماندند و خدمت کردند تا ما هم به رهایی برسیم.

تهیه و تایپ: همسفر خانم مریم از لژیون ششم (خانم فریده)
ویراستار: همسفر خانم زهره از لژیون دوم (خانم زهرا)
عکاس: همسفر خانم مریم از لژیون ششم (خانم فریده)
نمایندگی دانیال اهواز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .