کارگاه آموزشی جهان بینی چهارشنبه؛ گلریزان

جلسه اول از دوره شصت و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60، ویژه مسافران و همسفران سفر دوم، با استادی و نگهبانی مهندس و دبیری همسفر ژیلا با دستور جلسه "گلریزان"، در روز چهارشنبه 22 آبان ماه سال 98 ساعت 9:00 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

امیدوارم حال شما خوب باشد، حال من هم بحمدلله خوب است.
هفته قبل تعطیل بود، امروز تعداد زیادی رهایی داریم. هرچهارشنبه من صبح استخر می روم، امروز استخر نرفتم و ساعت 5:30 آمدم برای دادن رهایی. البته هفته آینده دیگر اینطور نیست.
دو نکته کوتاه می گویم و بعد به سراغ لژیون سردار می روم. دفعه قبل راجع به معرکه گیری صحبت کردم. ما در کنگره 60، راجع به هیچکس تجسس نمی کنیم، اصلاً به ما ربطی ندارد و در امور شخصی هیچکس دخالت نمی کنیم. ما حق دخالت در امور دیگران و سرزنش کردن و پشت سر کسی حرف زدن نداریم. خداوند در قرآن هم می گوید: به دیگران گمان بد نبرید، ظن بد نبرید و غیبت نکنید.
مسئله دیگر اینکه؛ ما تمام اعضای کنگره 60، به یکدیگر ایمان کامل داریم، مخصوصاً به مسئولین وایجنت های خودمان. ما در کنگره60، بساط جاسوس بازی نداریم، نه در همسفران و نه در مسافران. من که نگهبان کنگره هستم، از این کار بسیار متنفر هستم. راهنما یا ایجنت نباید، در غیاب خودشان ، یک نفر را بعنوان جاسوس خودشان جایگزین کنند. اینها سم هستند و اصلاً خیرخواهی نیستند. این موضوع بسیار زننده و زشت است و در کنگره چنین چیزی نداریم.
کنگره خودش، خودش را حفظ می کند. لازم نیست که ما با حرکت های ضدارزشی، مسیر ارزشی را طی کنیم. شما با گناه نمی توانید مسیر ارزشی را طی کنید.
مسئله دیگر؛
ما اگر یک نفر را امین قرار دادیم، دیگر نمی توانیم راجع به آن تجسس کنیم. در یکی از شهرستانها، یک نفر مسئول خرید کرده است، آجر و سیمان خریده است، یک نفر دیگر رفته و تجسس کرده است که این فرد که خرید کرده است، آیا پول داده است یا نه، آیا چک داده است یا خیر؟! این کار بسیار زشتی است. باید حرمت تمام ایجنت ها و مسئولین را حفظ کنیم و نباید اینگونه در مورد دیگران تجسس کنیم و من اصلاً چنین چیزی را دوست ندارم.
22 سال است که من کنگره را اداره می کنم و تابحال یک نفر سخن چین هم نداشته ام و کنگره هم روز  به روز قوی تر و مستحکم تر شده است، افکار من هم آرام است و ذهنم هم نسبت به یک نفر بد نیست. گل بی خار خداوند است، بچه ها این همه خوبی دارند، حالا ممکن است که یک بدی هم داشته باشند.
هفته آینده، گلریزان و لژیون مالی سردار است. در طول سال گذشته، آقای زرکش مسئول لژیون سردار بوده است، کارهای خوب انجام داده است، مرتب به شعب سر می زد و جلسه می گذاشت و این کار بسیار پسندیده ای بود. همانطور که گفتیم، یک تشکیلات یا یک نفر تنها ، یا یک شرکت ، یا یک کشور ، برای ادامه زندگی به 3 چیز احتیاج دارد. اول : علم و دانش ـ دوم : تخصص ـ سوم : پول . بنابراین مسائل مادی برای کنگره بسیار مهم است. خوشبختانه اعضای کنگره 60، از نظر مالی بالای سطح متوسط قرار گرفته است. دلیل آن این است که بهبود پیدا کرده اند و سعی کردند که در صراط مستقیم حرکت کنند و به این دلیل وضع زندگیشان بسیار بهتر و مستحکم تر شده است. اکثراً بچه های کنگره اینطور هستند. چون در یک راه درست حرکت می کنند، مردم به آنها اعتماد می کنند. وقتی اخلاق و رفتار تو خوب باشد، به تو کار می دهند و این باعث می شود که وضع مالی تو خوب شود.
ما وقتی وارد کنگره شدیم، از همان روز اول وضع مالی مطرح بوده است. این وضع مالی باید ادامه داشته باشد. هم برای افراد تاکید کردیم و هم برای کنگره 60. یک زن و شوهر که می خواهند زندگی کنند، برای اجاره خانه و معاش، چقدر سخت است؟ حالا ماچطور؟ هزاران نفر هستیم، صندلی و جا و برق و ساختمان و ... می خواهیم.
بنابراین از آن اول روی مسئله مالی توجه بسیار زیادی شد و بچه های مالی خیلی خوب کار کردند و همه چیز شفاف و روشن و به بهترین شکل ممکن انجام شد.
هرچیزی یک تفکر است. هر کاری را که می خواهیم انجام بدهیم، باید با یک تفکر انجام بدهیم. ما باید اقدام کنیم تا به عمل برسیم. یک لطیفه در قدیم می گفت: یک نفر هر سال به یک امامزاده می رفت و آنجا گریه و زاری می کرد که امامزاده کاری کن که بلیط من برنده شود. بعد از دو سال، آن امامزاده به خوابش می آید و می گوید که تو برو اول بلیط بخر ، تا من بتوانم تو را برنده کنم. بعضی وقت ها ما هم همینطور هستیم، باید مقدمات کارمان را فراهم کنیم، تا خداوند بتواند به ما کمک کند. در کنگره هم همینطور است.
بلیط ما این بود که یک شماره حساب اعلام کردیم و گفتیم که برای هر شعبه ای برای تهیه ساختمان و زمین احتیاج به پول داریم. با آن حساب های زمین، حرکت ایجاد شد. بچه ها کمک کردند و حساب ها مقداری واریز شد. بعد دیدیم که ما در همه قسمت ها لژیون داریم. آبیاری، درختکاری، موسیقی و ... گفتیم یکسری از بچه ها که وضعیت مالی بهتری دارند، لژیون مالی تشکیل دهند و این باعث شد که لژیون مالی تشکیل شود.
ما نمی خواهیم فکر کنیم که برای مسائل مالی چه کار باید کنیم، این کار برعهده اعضای لژیون مالی است. با این قضیه ما توانستیم، شعب زیادی را در شهرهای مختلف احداث کنیم ، توانستیم شعبه احداث کنیم، برای کنگره. بارها گفته ام که تمام اموال کنگره مثل اموال وقف می باشد، نه برای من است و نه برای خانواده من و نه دیده بانان. ما چه باشیم و چه برویم، هیچ فرقی می کند.
هدف اصلی و نهایی من در لژیون سردار این بود که ، کسانی این 6میلیون تومان را پرداخت کنند که توان مالی آن را داشته باشند و براحتی از پرداخت آن بر بیایند. ولی بعضی بچه ها خیلی عاشق هستند و با اینکه وضع مالی خوبی ندارند، دوست دارند که عضو لژیون مالی باشند. من مخالف بودم که این اتفاق بیفتد، چراغی که به منزل رواست، به مسجد حرام است. کسانی که خودشان مشکل مالی دارند، نیاز نیست که عضو لژیون مالی باشند. در روز لژیون مالی، دادن دستبند، گردنبند طلا، حلقه طلا و ... ممنوع است. خیلی ها بخاطر عشق به کنگره، این کار را می کنند.
ما می خواهیم کسانی جزو لژیون مالی باشند که توان مالی داشته باشند. اعضای کنگره 60 ، بالای قشر متوسط هستند. اعضای کنگره 60، بازاری، کسبه، دانشگاهی، کارمند، مهندس، دکتر و ... هستند.
کسانی که می خواهند عضو لژیون سردار بشوند، می توانند مقداری را پرداخت کنند و الباقی را طی 3 ماه آینده پرداخت کنند.
مسئله دنور ها :
گفتم کسانی که بتوانند بعنوان بالای 50میلیون تومان پرداخت کنند، بعنوان دنور معرفی می شوند. دنور یعنی حافظ کنگره 60، کسانی که منابع مالی را تامین می کنند. الآن دنورهای ما، 7 تا 8 درصد هزینه ها را تامین کرده اند. امسال هم 20 تا 30 نفر دنور داشتیم، میهمان شخصی من در هتل استقلال بودند. دعوت کردم که من افتخار ناهار خوردن با این افراد را داشته باشم. خیلی خوش گذشت و جای همگی خالی بود.
جالب این بود که وقتی اینطور تشکیلاتی درست می شود، می خواهند پول بگیرند، ما برعکس عمل کردیم، گفتیم که قبلاً پول گرفته ایم و در این ضیافت هیچ پولی از آنها دریافت نکردیم. برای دنورها انگشتر طراحی کرده ایم که بعنوان یادگاری به آنها می دهیم. امیدوارم دنورهای بیشتری داشته باشیم. کسانی که بالای 50میلیون پول پرداخت کنند، دنور می شوند. می توانند زمین به کنگره بدهند. مثلاً اگر یک خانواده زمینی به کنگره بدهند که مثلاً 150میلیون تومن بیارزد، 3 نفر اعضای آن خانواده بعنوان دنور معرفی می شوند. برای دنورها هم ما طبقه بندی در نظر می گیریم، دنور 50میلیون تومانی، دنور 100میلیون تومانی و ... همه ی اینها بازی است، ولی یک بازی که نتیجه خیلی خوبی دارد. همین فکر، مثل خریدن بلیط بخت آزمایی است. ما برای سال های آینده، نیاز به مکان و فضا داریم. هدف اصلی ما این بوده است که ما روی پای خودمان بایستیم.
حتی کسانی که ساختمانی را در اختیار کنگره 60 قرار داده بودند، بعنوان دنور معرفی کردیم. همه ی افراد کنگره به کنگره کمک می کنند، چون دیده اند که این پولی که کمک می کنند برکت دارد و از بین نمی رود. ما افراد بسیار نیرومند نیاز داریم.
ما الآن مثل دانشگاه آزاد و آکادمی هستیم. برای گرفتن مجوز و انجام کارهای اصلی، پول بسیار زیادی احتیاج داریم و این اتفاق می افتد. ما نیاز به 70 ، 80 میلیارد تومان پول داریم. دانشگاه هاروارد فقط 12میلیارد دلار پشتوانه ارزی دارد و ما بدون پشتوانه هیچ قدیمی نمی توانیم بر داریم.
مطلب دیگری که بارها در جلسات گفته ام، درمان بعضی افراد در کنگره، شگفت انگیز است. زندگی هایی که باید ویران می شد، در کنگره 60 سروسامان شکل می گیرد. اگر یک انسانی را احیاء کنید، انگار تمام جمعیت کره زمین را احیاء کرده اید. اینجا مرتب انسانها احیاء می شوند، خانواده ها مرتب احیاء می شوند. خانواده هایی که در حال انهدام کامل بوده اند، شکل می گیرند. جوانان که در حال پرپر شدن بودند، دوباره شکل می گیرند.  
بنابراین من هنوز یک آدم دل و جگر دار در کنگره ندیده ام، کسی که بتواند از یک سرمایه بسیار سنگین، دل بکند. مثلاً 200میلیارد سرمایه دارد، 20میلیارد آن را به کنگره بدهد. یا مثلاً یک زمین 5میلیاردی را به کنگره بدهد. بارها گفته ام، شما 70 سالتان است، دو یا سه پسر دارید، فردا می میرید. اینها سر قبر شما می آیند، یک فاتحه می خوانند و بعد بخاطر ارث و میراث بایکدیگر دعوا می کنند. اگر پول و سرمایه ای دارید، تا زمانی که زنده هستید، بین بچه هایتان تقسیم کنید. مقداری از آن را هم در کار خیر کمک کنید و به دیگران بدهید. شما تا ابد زنده نیستید! یک لحظه است . کسانی که وضع مالی خوبی دارند، تا زمانی که زنده هستند، تکلیف خودشان را مشخص کنند. کاری کنید که دیگران هم به رهایی و وضع مناسب برسند و بتوانند زندگی کنند.
کاری کنید که جوانان آینده، بتوانند به مکانی بروند، تا بتوانند به درمان برسند. موادمخدر انسان و طائفه را نابود می کند. ممکن است فردا نوه های شما، فرزندان شما، درگیر این مشکل بشوند. زمین بگیرید و به کنگره بدهید و من به اسم خودتان یک شعبه تأسیس می کنم، تا آخر عمر آنجا به اسم شما خواهد بود.
من از بیل گیتس بسیار سپاسگزارم، چون او کار بسیار درستی انجام داد و تمام سرمایه اش را به خیریه بخشید. به دخترش، فقط یک میلیون دلار داد و گفت بخاطر اینکه دخترم خراب نشود، بقیه را به امور خیریه اختصاص داد. باید برای کمک به دیگران، کمک کنید. یک ریال یا یک آجری که می دهید، در ساختمان حفظ می شود و همه در آنجا به رهایی می رسند.
مسئله دیگر؛ اتباع بیگانه مثل برادران افغان هستند که در کنگره به درمان رسیده اند. ما به اینها کارت کنگره نمی توانیم بدهیم، چون قوانین اقامتی آنها را نمی دانیم. ولی اینها می توانند آزمون بدهند و شال کمک راهنمایی بگیرند. بنابراین در هر شعبه، این عزیزان را بپذیرید و به آنها خدمت بدهید.
این دستورجلسه لژیون مالی، بخاطر اهمیتی که دارد، تمام شعب می توانند در مورد لژیون مالی صحبت کنند، یعنی یک روز به لژیون مالی اضافه کردیم، بخاطر اینکه بتوانند مشارکت کنند و اطلاعات کافی بدهند.
در شعب تهران، چهارشنبه و شنبه راجع به لژیون مالی صحبت می کنند، دوشنبه جشن گلریزان است. شهرستان ها پنجشنبه و یکشنبه راجع به لژیون مالی صحبت می کنند و سه شنبه جشن گلریزان است. گروه خانواده، در تمام شهرستانها روز دوشنبه گلریزان دارند. از گروه موسیقی مجاز هم می توانید استفاده کنید.
اگر آقای زرکش صحبت خاصی دارند، لطفاً صحبت کنند.
 

سخنان آقای زرکش :
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر. همه ی صحبت ها را آقای مهندس فرمودند، من بعنوان دیده بان لژیون سردار، خیلی خوشحال هستم. با استاد امین راجع به هفته ی گلریزانی که در پیش داریم، صحبت می کردیم. ما در کنگره قشنگ می بینیم و قشنگ احساس می کنیم. به استاد امین گفتم که احساس بچه ای را دارم که برای لحظه ی عید لحظه شماری می کند. ایشان گفتند که در این هفته، همه لباس نو می پوشند. این کار برای من خیلی سخت بود، تا درک کردم، اگر کسی به وادی چهاردهم، نتواند در حد و اندازه خودش عمل کند، متوقف می شود. برای همه ی اعضا آرزوی موفقیت می کنم، امیدوارم همه ی ما با تمام توانمان در این هفته شرکت کنیم. ممکن است تمام توان یک نفر 100هزارتومن باشد، تمام توان یک نفر هم می تواند 1میلیارد باشد.
کنگره می گوید: یک پنجم کم کن، سیگارت را کنار بگذار و درمان شو، این هفته ی گلریزان هم به ما یک چیزی می خواهد بگوید، برای همین با تمام وجودم، از همه ی شما می خواهم که با تمام وجودتان در این مراسم شرکت کنید.
 

سخنان آقای مهندس؛
امیدوارم بتوانیم در هفته لباس نو بپوشیم. من اولین چراغ لژیون سردار را خودم روشن می کنم و مبلغ 100میلیون تومان پرداخت می کنم. من هرکاری که از شما می خواهم، ابتدا خودم انجام می دهم.
آنچه در توان من باشد، برای اهداء به کنگره، دریغ نخواهم کرد. امیدوارم بتوانیم از خودمان به یادگار بگذاریم. اگر گذشتگان ما از 20 سال پیش تا کنون، فعالیت یا کوششی نمی کردند و هم از جان و مالشان نمی گذاشتند، امروز ما این کنگره را نداشتیم. اینها زحماتی است که گذشتگان کشیدند و ما باید ادامه این مسیر را بدهیم و دور را ببینیم.
از روزی که کنگره 60، آغاز به کار کرد، همیشه دورتر را نگاه کردم و همه چیز برای شما پیش بینی شده است. همه ی اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، در کتاب 60درجه پیش بینی شده بود و مطمئن هستم که به جاهای بسیار خوبی خواهیم رفت.
 

نگارنده: مسافر احمد شریفیان