در وادی اول تا چهارم روی تفکر خودمان کار کردیم. وادی اول به ما گفت: با تفکر ساختارها آغاز میشود. وادی دوم «هیچ موجودی جهت بیهودگی قدم به حیات نگذاشته» و وادی سوم «باید دانست که هیچ موجودی به میزان خود انسان به خویشتن خویش فکر نمیکند». وادی چهارم نیز بیان میکرد که «در مسائل حیاتی به خداوند سپردن؛ یعنی سلب مسئولیت از خویش».
وادی پنجم میگوید «در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست، توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید». به گفته جناب مهندس وادی پنجم، شاهکار قضیه است و ما را از گمراهی کامل نجات میدهد. در این مرحله و یا این وادی، هر چه را که یاد گرفتهایم باید به مرحله اجرا در بیاوریم؛ زیرا چیزی که یاد گرفتهایم زمانی ارزشمند است که آن را به کار بگیریم. اگر از چیزی که یاد گرفتهایم استفاده نکنیم، ارزشی ندارد. زمانی که من فوت و فن مسائل زندگی را بدانم؛ ولی نتوانم از آن استفاده کنم و آن را اجرا کنم به هیچ دردی نمیخورد.
همه این دانستهها برای پیدا کردن و اجرا کردن است، اگر ساختار ذهنی در بیرون را به مرحله عملیاتی نگذاریم هیچ ارزشی ندارد. پس برای انجام هر کاری ابتدا باید راجع به آن موضوع، خوب تفکر کرده و بعد ساختار ذهنی را به مرحله عملیاتی در آوریم. در این وادی تمرین میکنیم تا ساختارهای تفکرات خود را از قوه به فعل در آوریم و آن دسته از افکارمان که منطقی هستند را اجرا کنیم. در واقع، خواستههای را عملیاتی میکنیم که قابل اجرا باشند. وقتی میخواهیم یک ساختار فکری و ذهنی را به یک ساختار عملیاتی تبدیل کنیم؛ باید شرایط فراهم باشد که در ابتدا باید پاکسازی انجام بدهیم؛ یعنی دوری از ضد ارزشها و رفتن به سمت ارزشها.
برای خروج از اضطراب، نگرانی، ناامیدی و بیماری باید چند پله را طی کنیم که عبارتند از:
۱) برگشت از ضد ارزشها:
برگشت؛ یعنی توبه و توبه و بازگشت هم یک مرتبه امکان ندارد؛ باید ذره ذره بازگشت نمود.
۲) خودداری:
گاهی اوقات برای انجام دادن کاری هر چه فکر میکنیم به نتیجه نمیرسیم، در این شرایط عقل سلیم حکم میکند که از انجام آن کار خودداری کنیم.
۳) قناعت
همه ما از دامان طبیعت به وجود آمدهایم و بایستی از طبیعت یاد بگیریم که چگونه از سادهترین چیزها و کمترین امکانات بهترینها به وجود میآید. طبیعتی که با آب تلخ و زمین شور و کود حیوانات، خوشمزهترین میوهها را به ما میدهد. گاهی اوقات ما انسانها از یک درخت هم کمتر بوده و از زمین و زمان طلبکار هستیم و شکایت داریم. گاهی اوقات از یک بوته بیابانی کمتر هستیم؛ چون تبدیل به یک مصرفکننده بیمصرف شدهایم.
۴) صبر:
صبر عبارت است از پشت سر گذاشتن و یا طی کردن و یا تحمل زمان همراه با تلاش و کوشش لازم برای رسیدن به هدف. یکی از مؤلفههای ضروری زندگی، صبر است که بایستی آن را فرا بگیریم؛ چون بعد صبر نوبت پیروزی است.
۵) تجسس، قضاوت و غیبت:
انسان نباید در زندگی دیگران تجسس کند و آنها را قضاوت کند یا بعد از قضاوت کردن پشت سرشان غیبت کند. بهتر است اگر با کسی مشکل داریم به خود او بگوئیم.
۶) پسانداز:
این پسانداز میتواند هم مادی باشد و هم معنوی. پسانداز هم مربوط به انسانهایی است که اوضاع مالی خوبی ندارند.
۷) توکل، رضا و تسلیم:
ما بایستی در مراحل مختلف زندگی با تفکر و تلاش و کوشش حرکت کنیم و خداوند را وکیل خود قرار دهیم و همواره با قلب و زبان در عمل از آنچه داریم رضایت داشته باشیم. اگر از دو مرحله وکیل و رضا عبور کنیم، وارد مرحله تسلیم در مقابل قدرت مطلق یا خداوند میشویم که در این مرحله، خواستهای جز خواسته قدرت مطلق نداریم. به اجرا در آوردن مرحله تسلیم، فوقالعاده سخت و دشوار است. البته این مرحله برای افرادی سخت و برای کسانی سهل و آسان است. به هر حال در وادی پنجم یاد میگیریم که ساختارهای فکری خود را به ساختارهای عملی تبدیل کنیم.
رابط خبری: همسفر سمیرا مرزبان خبری پارک معلم اسبیکو (خرم اباد)
نویسنده: همسفر حدیث رهجوی راهنما همسفر معصومه از لژیون سوم (رشته ورزشی بدمينتون)
ویرایش و ارسال: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر بنفشه از نمایندگی خواجو، دبیر سایت
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰
- تعداد بازدید از این مطلب :
55