English Version
This Site Is Available In English

اندیشه بدون عمل، به ثمر نخواهد رسید

اندیشه بدون عمل، به ثمر نخواهد رسید

در مسیر رسیدن به آرامش، رهایی و تعادل، تنها دانستن کافی نیست. بسیاری از ما بارها و بارها اندیشیده‌ایم، برنامه‌ریزی کرده‌ایم و حتی رؤیاهای بزرگی در ذهن خود ساخته‌ایم؛ اما تا زمانی که این اندیشه‌ها به عمل تبدیل نشود، هیچ تغییری در زندگی ما رخ نخواهد داد. وادی پنجم بر همین اصل استوار است: تفکر به‌تنهایی کافی نیست؛ بلکه باید حرکت کرد.

در این وادی، به این نکته اساسی اشاره می‌شود که تفکر، گرچه نقطه شروع و ضروری در هر تغییر و تحول است؛ اما به‌تنهایی کارساز نیست و انسان باید پس از اندیشه و برنامه‌ریزی، اقدام به حرکت و تلاش واقعی کند.

در این وادی، تأکید می‌شود که انسان باید از قوه به فعل برسد؛ به‌عبارتی دیگر، دانسته‌های خود را عملی کند. تفکر بدون عمل مانند نقشه‌ای است که هیچ‌گاه مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. تفکر مانند چراغی است که مسیر را روشن می‌کند؛ اما تا زمانی که گام در آن مسیر گذاشته نشود، روشنایی‌اش بی‌ثمر می‌ماند و علمی که انسان  را به عمل نرساند، جهل مرکب است.

از نگاه کنگره ۶۰، تعادل جسم، روان و جهان‌بینی تنها از طریق پیوستن فکر و عمل ممکن است. تفکر مسیر را مشخص می‌کند؛ اما این قدم‌های ما هستند که ما را به مقصد می‌رسانند. عمل، به فکر، جان می‌بخشد و مسیر را زنده می‌کند. همان‌طور که یک بذر بدون آب و نور به بار نمی‌نشیند، اندیشه نیز بدون عمل، به ثمر نخواهد رسید.

وادی پنجم به ما آموزش می‌دهد که برای رسیدن به آرامش، رهایی و تعادل، باید حرکت کرد؛ باید برخاست، اندیشید، تصمیم گرفت و اقدام کرد.

انسان‌هایی که در وادی تفکر می‌مانند، همچون مسافری هستند که مقصد را می‌شناسند؛ اما هرگز پا در راه نمی‌گذارند. تنها آنان که با شهامت قدم برمی‌دارند، به روشنایی و آرامش حقیقی دست خواهند یافت.

ما می‌توانیم با استفاده از قدرت تصویرسازی ذهنی، هر چیزی را در لحظه در ذهن خود خلق کنیم، حتی آنچه که به ظاهر غیرممکن به نظر می‌رسد. این توانایی، همان قدرت «کن‌فیکون» است که خداوند به کامل‌ترین شکل در اختیار دارد و قادر است هر چیزی را فوراً و بی‌واسطه خلق کند؛ اما ما انسان‌ها این قدرت را تنها در ذهن خود داریم و برای اینکه بتوانیم تصاویر و ایده‌های ذهنی را به دنیای واقعی بیاوریم، باید دست به حرکت زده و اقدام کنیم؛ زیرا بدون حرکت و عمل، تصاویر ذهنی همچنان در دنیای خیال باقی می‌مانند و هرگز به واقعیت تبدیل نمی‌شوند.

در وادی پنجم کنگره۶۰ تأکید شده است که باورها به تنهایی کافی نیستند و باید به مرحله عمل درآیند تا ارزش پیدا کنند؛ به عبارت دیگر، دانستن بدون عمل کردن فایده‌ای ندارد و این وادی بیان می‌کند که تفکر به تنهایی قدرت حل مشکلات انسان را ندارد و باید با حرکت و تلاش همراه شود تا به نتیجه برسد؛ بنابراین، وادی پنجم تأکید دارد که باورها باید به عمل تبدیل شوند تا ارزشمند شده و فرد بتواند به موفقیت و رهایی دست یابد؛ به عبارت دیگر، دانستن بدون عمل کردن، فایده‌ای ندارد و تنها زمانی می‌توان به اهداف مورد نظر رسید که باورها با تلاش و عمل همراه شوند.

در وادی پنجم، به هفت اصل بسیار مهم اشاره می‌شود که به طور عمیق در مسیر تزکیه و پالایش روح ما تأثیرگذار هستند. این هفت پله، همچون مراحل یک سفر روحانی، به ما کمک می‌کنند تا به تعادل درونی و رشد اخلاقی دست یابیم. این اصول عبارتند از: برگشت از ضدارزش‌ها، خودداری، قناعت، صبر، تجسس، قضاوت، غیبت، پس‌انداز و توکل، رضا و تسلیم که هر کدام نیازمند توجه و عمل واقعی است. اگر این هفت اصل را کنار هم قرار دهیم، می‌بینیم که هر کدام از آن‌ها مکمل دیگری هستند و در کنار هم، راهی برای زندگی آگاهانه‌تر و انسانی‌تر فراهم می‌کنند. این اصول، به جای اینکه یک دستورالعمل خشک و قالبی باشند، بیشتر به عنوان راهکارهایی برای آگاهانه زیستن در دنیای پیچیده و پر از چالش امروزی به حساب می‌آیند و در اینجا هر اصل، همچون یک پل به پل‌های دیگر متصل می‌شود و در کنار هم، مسیر رو به تعالی را هموار می‌کنند.

حضور در پارک روز‌های جمعه، یک نماد عملی از وادی پنجم است. فردی که خواستار رهایی از اعتیاد یا ضدارزش‌ها است نباید تنها به یک تفکر اکتفا کند؛ بلکه او باید با اقدام‌هایی مانند شرکت در پارک در روزهای جمعه، خودش را بسازد. پارک روزهای جمعه، فضایی مناسب برای بازگشت به آرامش، دور شدن از فشارهای روزمره و تجدید انرژی است؛ به عبارتی دیگر این پارک نه تنها مکانی برای تفریح و استراحت است؛ بلکه بستری فراهم می‌کند تا ذهن و قلب ما آزاد شوند، با دیگران ارتباط برقرار کنیم و انگیزه‌ای تازه برای حل مشکلات پیدا کنیم؛ پس می‌توان گفت روزهای جمعه بستری برای عملی کردن آموزه‌های وادی پنجم و تقویت باور به راه‌حل‌ها و تغییرات مثبت در زندگی ما است. پارک جمعه فراتر از یک فضای سبز و محل تفریح ساده است؛ جایی که آفتاب به نرمی می‌تابد، لبخندها حقیقی‌اند و دل‌ها در کنار یکدیگر به تپش درمی‌آیند. در این مکان بود که دریافتم درمان واقعی زندگی تنها در کلاس‌ها و مباحث نظری خلاصه نمی‌شود؛ بلکه نیازمند حضور فعال، عمل و تعامل سازنده با دیگران است. ورزش، خدمت به همنوعان، برقراری ارتباط و تبادل لبخندهای صمیمانه، همگی نشانه‌هایی از تولدی دوباره در مسیر زندگی‌ام بودند. در پارک آموختم که ورزش می‌تواند مرا از بند هزاران فکر و خیال منفی رهایی بخشد و به من نیرویی تازه بخشید تا بتوانم دانسته‌ها و جهان‌بینی که در کنگره فرا گفتم را به مرحله عمل برسانم.

رابط خبری: همسفر صغری، مرزبان خبری پارک ملت بروجن
نویسنده: راهنما هسفر زهره از پارک ملت بروجن
ارسال: راهنمای تازه‌واردین همسفر الهه دبیر سایت از نمایندگی ملاصدرا
گروه ورزش همسفران کنگره۶۰

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .