English Version
English

جشن گل‌ریزان آزمایشی بین نفس و عقل

جشن گل‌ریزان آزمایشی بین نفس و عقل
یکی از منابع تأمین نیازهای مالی کنگره 60،کمک داوطلبانه‌ی اعضایی است که در یک لژیون به نام لژیون سردار،در هر نمایندگی گرد هم می‌آیند تا برای استحکام پایه‌های مالی کنگره 60 به شناخت و معرفت بیش‌تر رسیده و بتوانند گام‌های مؤثری بردارند،به مناسبت فرارسیدن هفته مقدس "گل‌ریزان"در خدمت یکی از عزیزانی هستیم که داوطلبانه در این پایگاه مقدس مشغول به خدمت هستند ،کمک راهنما هم‌سفر حدیث از لژیون 9 نمایندگی میرداماد،که همراه مسافرشان  وارد کنگره شدند 11ماه سفر کردند و هم‌اکنون 3 سال 11 ماه که آزاد و رها هستند،گفتگوی خودمان را با ایشان آغاز می‌کنیم 
 

-به نظر شما چرا هفته تأمین منابع مالی توسط اعضای کنگره 60 هفته گل‌ریزان نام گرفت؟

چون‌که  کنگره 60 یک سازمان مردم‌نهاد است و از هیچ ارگان دولتی و جاهای دیگر کمکی دریافت نمی‌کند و کلیه هزینه‌های آن توسط افرادِ درمان شده، تأمین می‌شود. همچنین افراد کنگره برای رشد و توسعه این مکان مقدس در تلاش هستند و ازنظر مالی آن را حمایت می‌کنند و بر این باورند که دیگران کاشتند تا ما بخوریم، ما بکاریم تا دیگران بخورند.

-آقای مهندس می‌فرمایند: فاصله‌ی خدمت تا خیانت به‌اندازه یک مو هست. از دیدگاه شما خیانت در خدمت مالی به چه شکلی می‌تواند مطرح باشد؟

به نظر من فردی که وارد لژیون سردار می‌شود ممکن است با ورود در این لژیون دچار منیت و غرور شود و احساس کند که خیلی کار مهمی کرده و به‌جای اینکه در این لژیون بیاموزد، به بیراهه می‌رود و حاشیه‌سازی می‌کند و دوست دارد همه به خاطر آن مبلغ پول به او احترام بگذارند و این مرحله ،مرحله ایست که خدمت به خیانت تبدیل‌شده است و بعد از مدتی خودِ فرد هم دیگر لذتی نمی‌برد و آسیب جدی می‌بیند. مورد دیگر، خیانت برای کسانی است که می‌روند وام می‌گیرند و در بازپرداخت آن می‌مانند و این خود خیانتی است برای ورود به لژیون سردار. شخصی که وارد لژیون سردار می‌شود باید مبلغ 6 میلیون تومان را راحت پرداخت کند نه اینکه در تنگنا قرار بگیری.

-از دیدگاه شما جمله‌ی «محبت(بخشش) را منتقل می‌کند» به چه معناست؟

عشق تنها سرمایه‌ای است که هرچه ببخشید زیاد و زیادتر می‌شود. عشق هم‌بار مادی دارد و هم معنوی. من فکر می‌کنم انسانی که بخواهد محبت را درک کند اول باید به دانایی و معرفت رسیده باشد، بعد از رسیدن به دانایی و معرفت قطعاً می‌تواند به هر میزانی ببخشد. جناب آقای مهندس در مورد محبت تأکید زیادی می‌کنند و می‌گویند: محبت بقای واقعی دارد و فناناپذیر است. اگر در این حیات ببخشیم قطعاً در حیات‌های دیگر هم می‌بخشیم. این بخشش را از جناب آقای مهندس و خانواده محترمشان یاد گرفتم. این محبت روزبه‌روز شعاع اضافه کرد و روزی می‌رسد که جهانیان این خانواده محترم را که عشق و محبت را مانند سندی بدون نقص انتقال دادند، یاد می‌کنند و شعاع آن در آوازه جهان می‌پیچد.

-توصیه شما به عزیزانی که توان مالی دارند ولی فقط ناظر هستند چیست؟

برای این افراد فقط می‌توانم بگویم حال‌وروز قبل از درمان مسافر خود را به خاطر بیاورند و با الآن که رها شدند مقایسه کنند. جناب آقای مهندس در طول سال با دستور جلسات  مختلف و عناوین مختلف به ما می‌آموزد که ما فقط و فقط در این جهان زندگی نمی‌کنیم و حالا با آموزش‌هایی که دیده‌ام و موقع عمل کردن رسیده است، در توانم هست که بپردازم؟ من می‌مانم و وجدانم. بااین‌حال باز هیچ‌کسی را اجبار به این کار نمی‌کنند. حال الآنم را حاضرم با چه مبلغی به دست بیاورم؟ آیا می‌خواهم برای ادامه‌دار بودن این سیستم تلاش کنم؟ و هزاران سؤال دیگر... . من به‌عنوان عضو کوچک کنگره از این افراد می‌خواهم که با نیروهای بازدارنده مقابله کنند و یک‌بار با جدیت تمام بایستند و عضویت خود را در لژیون سردار اعلام کنند و خود را در مسیر زیبایی‌ها، روشنایی‌ها و اتفاق‌های خوب قرار دهند.

-نظرتان در مورد این جمله آقای مهندس که می‌فرمایند: «اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند بنا هم کم‌کم رو به نابودی می‌رود، اما ساکنین آباد در بناهای خراب و یا ویرانه‌ها را هم می‌توانند احیا کنند.» چیست؟

قبل از اعتیاد مسافرم، وضعیت مالی خوبی داشتیم. زمانی که تبدیل به مصرف‌کننده شد، تمام زندگی‌مان را از دست دادیم، که نمونه بارز این جمله است. اگر بنایی آباد باشد اما ساکنین آن خراب باشند بنا هم کم‌کم رو به نابودی می‌رود. بعد از آمدن به کنگره و درمان قطعی مسافرم، دوباره تلاش کرد و آن فرد تبدیل به یک مرد نمونه شد و ازآن‌پس به ساکنین آباد تبدیل شد و ذره‌ذره تمام ویرانه‌ها را تبدیل به بناهای آباد کرد و در تمام سی‌دی‌ها و آموزش‌های جهان‌بینی می‌آموزیم که انسان باید در مسیر درست باشد تا به‌خوبی ها برسد.

-چه ارتباطی بین بخشش و آرامش وجود دارد؟

اگر آموزش‌ها را درست کاربردی کرده باشیم، با بخشیدن هم در صور آشکار و هم در صور پنهان به آرامش می‌رسیم که نمی‌توان آن را با هیچ‌چیز دیگری مقایسه کرد. زمانی که بخشش و آرامش در زندگی جاری شود یعنی آموزش‌ها کاربردی شده. وقتی‌که در لژیون سردار، افراد می‌آیند و علت بخشیدن مال خود را که به‌صورت کاملاً اختیاری هم بوده، را اعلام می‌کنند متوجه می‌شوند که چرا وارد لژیون سردار شده‌اند. ولی اگر فقط برای جلب‌توجه باشد، حالش خراب می‌شود و به‌جای آرامش به آشوب می‌رسد، که من الآن به‌جای این کار باید این مقدار پول را در زندگی‌ام خرج می‌کردم. پس باید علت کاری که انجام می‌دهم را بدانم. با بخشیدن که خود خدمت است، به آرامش می‌رسیم.

-حس چه نقشی در خدمت مالی می‌تواند داشته باشد؟

برای شناخت انسان دو مقوله لازم است یکی صور آشکار و دیگری صور پنهان. یکی از اجزای صور پنهان حس است و حس اولین شروع به‌کارگیری قوه عقل است. اما حس و نقش آن در خدمت مالی: من باید بدانم که با چه حسی وارد لژیون سردار شدم. خود من اولین بار با حس معامله‌گری وارد لژیون سردار شدم و گفتم اگر سال دیگر این مبلغ جور شد عضو می‌شوم ولی در سال دوم با حس اینکه من یکی از اعضای کنگره 60 هستم و برای رشد و بقای آن باید تاثیرگزار باشم عضو شدم اما سال سوم که عضو شدم فقط و فقط برای این عضو شدم و می‌شوم که می‌دانم جایی که سرمایه‌گذاری کردم نیاز به معامله کردن باخدا ندارد، در این مکان همه‌ی انسان‌ها احیا می‌شوند و چه جایگاهی است این جایگاه. از خداوند منان خواستارم که یک روز قدرت مالی قوی‌تری داشته باشم و بتوانم مبلغ بالاتری را به کنگره بدهم، چراکه بعدازاین جهان خاکی همین‌ها برای من می‌ماند.

-در وادی هشتم از جبران تخریب بازپرداخت بدهی صحبت گردیده. آیا مشارکت در لژیون سردار می‌تواند به‌نوعی جبران تخریب باشد؟ لطفاً توضیح دهید؟

بله، من برای آسیب‌هایی که زدم باید بازپرداخت آن را بدهم. با این کار زودتر به حال خوش می‌رسم. مانند این است که مبلغی را بدهکاری و هرچه زودتر این بدهی را پرداخت کنی، زودتر به آرامش می‌رسی.

-برداشت شما از این جمله چیست؟ اگر بر مادیات سوار باشی، نیمی از قدرت اهریمن را شکست داده‌ای. اما اگر مادیات بر تو سوار باشد بدان که اهریمن صدر صد تو را شکست خواهد داد.

ماده و مادیات نیروهای بازدارنده هستند. ما باید بدانیم که برای چه داریم آن‌ها را پس‌انداز می‌کنیم. روزی به خود می‌آییم و می‌بینیم که عمرمان رفت و ما همیشه درصدد جمع‌آوری مال بوده‌ایم. مال خوب است به شرطی که آن‌ها برای تو کار کنند نه اینکه تو برای آن‌ها کارکنی. زمانی که مادیات بر تو سوار باشد موقعی است که تو عمر و روزگارت را صرف جمع‌آوری مال می‌کنی و نمی‌دانی برای چه داری زندگی می‌کنی؟ اینجاست که اهریمن توانسته تو را شکست دهد و تو فقط برای مادیات کار کردی. همه‌چیز باید تعادل خود را داشته باشد.

و کلام آخر:

امیدوارم در جشن گل‌ریزان که یک آزمایش بین نفس و عقل است و وادی اجرایی برای همه‌ی ماست، تک‌تک ما بتوانیم دست در دست هم برای بقای کنگره 60 در حد توانمان یا حتی بیشتر کمک کنیم. خانم اکرم عزیز از شما هم بابت تهیه این مصاحبه ممنونم.

من هم به‌نوبه خود از شما بی‌نهایت سپاسگزارم که وقت خود را در اختیار بنده قراردادید.

 

نگارنده: کمک راهنما هم‌سفر اکرم

تصویرگر: هم‌سفر زینب از لژیون چهاردهم

تنظیم: کمک راهنما هم‌سفر فاطمه

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .