چهارمین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی_ خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی شقایق قشم، با استادی راهنما مسافر هورا، نگهبانی و دبیری مسافر ندا، با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST»، در روز چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴، رأس ساعت ۱۶:۰۰ در محل دانشگاه کنگره ۶۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان، هورا هستم یک مسافر.
همانطور که میدانید، شیشه در هیچ کجای دنیا درمان ندارد، ولی در کنگره ۶۰ بهراحتی درمان میشود. مصرف اصلی من شیشه نبوده است، اما چون در کنار مواد مصرفیام شیشه هم مصرف میکردم، تخریبهای شیشه را از نزدیک دیدم. کارهایی که افراد مصرفکننده شیشه انجام میدهند، بسیار وحشتناک است. به قول جناب مهندس، شیشه مخدر نیست، مخرّب است و در دستهی مخدرهای شاخدار قرار دارد. خوشبختانه در کنگره ۶۰ بهراحتی درمان صورت میگیرد.
خودِ من در زمان مصرف، افرادی را که کنارم شیشه، الاسدی، کوکائین و... مصرف میکردند، میدیدم و فکر نمیکردم که روزی درمان بشوند. ولی الان خدا را بسیار شکر میکنم که مکانی به اسم کنگره ۶۰ هست که این اتفاق در آن میافتد.
جناب مهندس در هفته گذشته فرمودند که شاید دستور جلسه شیشه را حذف کنیم؛ چون درمان شیشه بهراحتی صورت گرفته است. منظور از دستور جلسه این است که چطور مواد شیمیایی مثل شیشه که محرک هستند، به روش DST و با داروی OT درمان میشوند؛ چراکه افرادی که مصرف مخدرهای شیمیایی دارند، برایشان این سؤال پیش میآید که: «ما که مورفین مصرف نکردهایم، چرا باید شربت اپیوم مصرف کنیم؟» ولی در کنگره ۶۰ به درمان قطعی میرسند، که حتی در باور نمیگنجد.
تبدیل شدن یعنی، مانند کرمی که به پروانه تبدیل میشود، یا دانهای که تبدیل به درخت میشود و شکوفه میدهد. این تبدیل شدن را میتوان در کنگره ۶۰ مشاهده کرد، مخصوصاً در مصرفکنندههای شیشه. این مکان برای من بسیار ارزشمند و قابل احترام است.
در گذشته، تبلیغات بسیار زیادی برای مصرف شیشه جهت ترک اعتیاد و حتی لاغری میشد، که متأسفانه از جهل انسان نشأت میگرفت؛ و افرادی بودند که اصلاً قبول نداشتند شیشه اعتیادآور است. مصرف مواد شیمیایی مثل اسید، الاسدی و از این قبیل مخدرهای جدید، حتی برای یکبار، میتواند آسیبهای جدی داشته باشد.
در سیدی نردبان، جناب مهندس فرمودند: «هرچه جهالت بیشتر، تخریب بیشتر. شیطان، آخرین چیزی که توانست رو کند، مادههای شیمیایی بود.»
اگر کمی تفکر کنیم، متوجه میشویم که چرا پا به این جهان گذاشتهایم و چرا نباید به جسم خود آسیب بزنیم.
پیام تولد مسافر ندا:
شما با تفکر و عمل سالم، حرکتی از یک نقطهی سیاه تا رنگینکمان داشتید. امید دارم در خدمت به همدردان کوشا باشید.

سخنان استاد دربارهی یکسال رهایی مسافر ندا:
در ابتدا، به جناب مهندس تبریک میگویم که برای ما چنین بستری فراهم کردند و تشکر میکنم از خانوادهی محترمشان که از خواستههای خود گذشتند تا ما بتوانیم در کنگره ۶۰ به درمان برسیم.
تبریک به خانوادهی کنگره ۶۰، بهویژه خانمهای نمایندگی شقایق قشم.
بهعنوان راهنما، اولین تولد رهجوی خودم را تجربه میکنم. اگر بخواهم خصوصیات خانم ندا را بگویم: وقتی وارد کنگره شدند، حالشان اصلاً خوب نبود و تماماً در حین صحبت، اشک میریختند. و من میگفتم: «آیا روزی میرسد که اعتمادبهنفس این را پیدا کند که حتی وقتی از مشکلاتش هم حرف میزند، اشک نریزد؟» و خوشبختانه آن روز را دیدم.
بسیار فرمانبردار بودند، با اینکه اصلاً حال خوبی نداشتند. در ابتدای سفر، خیلی خشم داشت، عصبانی بود، نقطهتحمل پایینی داشت؛ ولی خدا را شکر الان با عشق در حال خدمت است.
از ایشان خیلی ممنونم و خیلی بهشان تبریک میگویم. بسیار مبارک باشد این خدمت و این عاشقی کردن در کنگره. امیدوارم قدر لحظهلحظهی بودن در این مسیر و این فرصت را بدانند. خانم ندا بسیار ایمان داشت؛ هم به کنگره و هم به راهنمایش. برای همهچیز مشورت میکرد و من در جایی که باید، راهنمایی میکردم و در موارد دیگر، سیدیهایی معرفی میکردم که گوش دهند و خودشان تصمیم بگیرند.
حضور مداوم داشتند و همین حالا هم تمام تلاش خود را میکنند که هر هفته، چهارشنبه در شعبه حضور داشته باشند و خدمت کنند. حرفگوشکن بودند و تفکر داشتند. خیلی از کارهایی که از ایشان میخواستم، شاید انجامش برایشان سخت بود، ولی چون میدانستند عمل سالم است، انجامش میدادند.
بهتازگی احساس میکنم خانم ندا در بهشتی زندگی میکند که لیاقتش را دارد. بهای این بهشت را پرداخت کرد و من این را مشاهده کردم و لحظهلحظه همراهشان بودم. امیدوارم همینطور در این مسیر پُرنور حرکت کند. «خدمت کردن در کنگره شرایط نمیخواهد، عشق میخواهد و ایمان.»
این جمله در سیدی جناب مهندس من را به یاد خانم ندا انداخت، که اگر انسان به بیداری و آگاهی برسد، شکوفایی در او رخ میدهد. خانم ندا ذرهذره، روزبهروز صبوری کرد و با مثلث دانایی پیش رفت؛ و وقتی آموزش گرفت، متوجه شد که باید خدمت کند.
نوش جانشان باشد هر آنچه برایشان اتفاق میافتد. بسیار از ایشان راضی بودم و همین که امتحان دادند و موفق به دریافت شال نارنجی شدند، برای من کافی است؛ چون تمام سعی خود را کردند. امیدوارم در کنگره بمانند و خدمتگزار لایق و صادقی باشند.
اعلام سفر مسافر ندا:
آنتیایکس: گل_ راهنما: مسافر هورا_ روش درمان: DST_ داروی درمان: شربت اپیوم_ رشته ورزشی: بدمینتون_ مدت سفر اول: ۱۲ ماه و ۳ روز_ مدت رهایی: ۱ سال و ۱ ماه_ سفر نیکوتین: ۱۰ ماه و ۱ روز_ راهنمای ویلیام خانم هورا_ مدت رهایی از نیکوتین: ۹ ماه و ۴ روز
سخنان مسافر ندا:
سلام دوستان، ندا هستم یک مسافر.
خدا را شکر میکنم که امروز در کنگره هستم و جشن تولد یکسالگیام را با شما جشن میگیرم. از جناب مهندس و خانم هورای عزیزم و تمام همسفرهایم در نمایندگی شقایق قشم سپاسگزارم و دست خانم هورای عزیزم را میبوسم.
وقتی وارد کنگره شدم، چیزی بین مرده و زنده بودم. تمام احساساتم به هم ریخته بود و درمانده بودم؛ چون همسرم هم مصرفکننده بود و من فکر میکردم باید بیایم کنگره تا او درمان شود. اما در ادامه متوجه شدم که خودم چقدر بیمار هستم و اصلاً نمیفهمیدم چقدر در تاریکی هستم و کجای این زندگی ایستادهام.
در حال حاضر، همسرم مصرفکننده است، اما از او سپاسگزارم که باعث شد من به کنگره بیایم و به این حال خوش برسم. دعا میکنم اذن رها شدن از تاریکیها برایش بیاید.
از خانم هورای عزیزم ممنونم که با صبوری و عشقی که در چشمانشان همیشه هست، من را تحمل کردند و هرجا که صدایشان زدم کنارم بودند.
از خانم هانیه عزیز سپاسگزارم که بودن ایشان در نمایندگی شقایق قشم باعث شد ایمانم به کنگره بیشتر شود.
با عشق به خدمت و در آغوش گرفتن افرادی که به کنگره میآیند و به درمان میرسند، هر هفته قدم به کنگره میگذارم و همین برایم کافی است که لبخندشان را ببینم و بتوانم به آنها امید رهایی بدهم. امیدوارم تا روزی که زنده هستم، خدمتگزار لایق و صادقی باشم و بتوانم افراد را از تاریکیها نجات بدهم.
خواستههای مسافر ندا:
۱. خواستهی شخصی در دل گفته شد.
۲. هر کسی، هر جای سرزمینم ایران و جهان که خواستهی رهایی از بند اعتیاد دارد، کنگره ۶۰ سر راهش قرار بگیرد.
تایپ: مسافر ندا – لژیون اول شقایق قشم
عکس: مسافر معصومه – لژیون اول شقایق قشم
ویرایش و ارسال: راهنما همسفر سولماز
- تعداد بازدید از این مطلب :
88