English Version
This Site Is Available In English

تعجیل قبل از آموزش و درنگ بعد از آموزش، بزرگ‌ترین اشتباه در مسیر یادگیری است (نمایندگی نسترن اصفهان)

تعجیل قبل از آموزش و درنگ بعد از آموزش، بزرگ‌ترین اشتباه در مسیر یادگیری است (نمایندگی نسترن اصفهان)

چهاردهمین جلسه از دوره دوم سری کارگاه‌های آموزشی-خصوصی کنگره ۶۰، ویژه خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی راهنما مسافر فهیمه، نگهبانی مسافر اعظم و دبیری مسافر اعظم، با دستور جلسه «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» روز چهارشنبه ۲۵ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، فهیمه هستم، یک مسافر.

از خانم فاطمه ایجنت، مرزبان‌های محترم و نگهبان جلسه، خانم اعظم سپاسگزارم که به من فرصت خدمت دادند.

دستور جلسه امروز، «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» می‌باشد. همه ما می‌دانیم که کلمه شیشه اسم دیگری هم دارد به نام آیس یا کریستال. این ماده مخرب به خاطر شکل ظاهری‌اش، مانند خرده شیشه یا همان تکه‌های ریز یخ است؛ به همین علت به آن آیس یا شیشه گفته می‌شود و در بعضی کشورها به آن «شابو» هم می‌گویند.

مصرف شیشه به زمان جنگ جهانی دوم برمی‌گردد؛ زمانی که سربازان هیتلر می‌خواستند روزهای مستمر بجنگند، برای پیشگیری از خوابیدن و ادامه نبرد، از شیشه استفاده می‌کردند. این ماده باعث می‌شد چند شبانه‌روز نخوابند، دچار افسردگی نشوند و پیوسته به جنگ ادامه دهند.

اما وقتی جنگ جهانی دوم تمام شد، متوجه شدند که اگر شیشه مصرف نکنند، خوابشان می‌گیرد و علائم خماری را تجربه می‌کنند. آنجا بود که شیشه به عنوان مخدری جدید و خطرناک شناخته شد.

در مورد ترکیبات شیشه باید بگویم پایه اصلی آن آمفتامین است و بیشترین تأثیر را روی مغز، مرکز کنترل حواس و نیروی جنسی می‌گذارد؛ به همین علت گفته می‌شود فرد توهم زده و در خیالات خود، گمان بد و سوءظن به دیگران دارد، به خواهر، مادر و همسر خود بدبین و شکاک می‌شود و حتی گاهی به خودش هم شک می‌کند و همیشه احساس می‌کند کسی او را تعقیب می‌کند.

آقای مهندس در لایو روز چهارشنبه فرمودند: کسانی که قبلاً شیشه مصرف می‌کردند، مردم از آنها می‌ترسیدند و این ماده را خیلی وحشتناک می‌دانستند.

این اتفاق برای من هم افتاد؛ زمانی که در شعبه یاس در حال خدمت بودم، یک تازه وارد با مصرف شیشه بدون هیچ دلیلی از تعادل خارج شد، توهم زد و به میز و صندلی‌ها لگد می‌زد. من از راهنمای تازه واردین سؤال کردم که چرا این شخص که مصرف شیشه دارد این گونه رفتار می‌کند؟ راهنمای تازه وارد گفت: به اصطلاح چت کرده و احساس می‌کند پدر و مادری را که از دست داده است را می‌بیند و با آنها صحبت می‌کند.

آقای مهندس فرمودند: مصرف‌کنندگان شیشه هر چیزی را که می‌بینند، واقعیت دارد. من از راهنمای خودم خانم صدیقه با استرس سؤال کردم چگونه می‌توانم با یک مصرف‌کننده شیشه ارتباط برقرار کنم و او را به درمان برسانم؟ چون از مصرف‌کنندگان شیشه به شدت ترس داشتم. اما وقتی وارد شعبه نسترن شدم و تشکیل لژیون دادم، دیدم مصرف‌کنندگان شیشه با روش DST و استفاده از داروی OT، همراه با فراگیری علم جهان‌بینی، به سهولت درمان شده و تعادل لازم را به دست می‌آورند. به همین خاطر آقای مهندس فرمودند: ممکن است در آینده دستور جلسه «شیشه» از لیست دستور جلسات سالیانه حذف شود.

مصرف‌کننده شیشه وقتی روی پروژه درمان قرار می‌گیرد، احتمالاً تا دو سه ماه با خودش درگیر است، ولی کم‌کم وارد مسیر سبز درمان که شد، فرمان‌بردار می‌شود، خوب سفر می‌کند و به درمان کامل می‌رسد.

اما چیزی که من در لژیون و اطرافیانم می‌بینم، مصرف قرص‌های اعصاب است که به راحتی در دسترس افراد قرار می‌گیرد. من خودم یکی از قربانیان قرص هستم که کلینیک به من قرص B2 را پیشنهاد کرد و من هم مصرف می‌کردم؛ حالت‌های من کمتر از یک آدم شیشه‌ای نبود، توهم می‌زدم، شکاک شده بودم، گریه می‌کردم، از خواب می‌پریدم و این قرص تفاوتی با شیشه نداشت.

آنقدر حالم بد بود که راهنمایم، خانم صدیقه از من می‌پرسید آیا تو به غیر از قرص B2، شیشه هم مصرف می‌کردی؟ گفتم من اصلاً شیشه را ندیده‌ام، ولی آنقدر به جسمم تخریب وارد کرده بودم که بسیار بی‌تعادل بودم.

خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به کنگره آمدم و درمان شدم. از آقای مهندس سپاسگزارم که سلامتی، تعادل، شخصیت، زنانگی و زندگی را به من برگرداندند.

دیروز از طریق اینترنت با دو نوع ماده جدید آشنا شدم به اسم «فنتانیل» که قدرت آن پنجاه برابر بیشتر از هروئین و مرفین است و مسمومیت مغزی به همراه می‌آورد، و ماده دیگر به نام «کتامین» که یک نوع ماده بیهوشی است و بر روی مغز انسان تأثیرات بسیار مخربی دارد.
در جایگاه یک راهنما باید هوشیارتر و قوی‌تر عمل کنم تا مصرف‌کنندگان مواد جدید هم به درمان برسند.

امیدوارم هیچ انسانی درگیر اعتیاد نشود و اگر کسی هم مصرف‌کننده شد، راه کنگره برایش باز شود.

در انتهای صحبت‌ها می‌خواهم جمله‌ای بگویم که در سفر اولم خیلی برایم تأثیرگذار بود، چون من خیلی عجله داشتم رها شوم و بزرگی به من گفت: «تعجیل قبل از آموزش و درنگ بعد از آموزش، بزرگ‌ترین اشتباه در مسیر یادگیری است.»

هر تازه‌واردی در این راه قدم می‌گذارد نباید عجله داشته باشد و باید به صحبت‌های راهنمایش گوش دهد و عمل کند تا یک رهایی دل‌چسب و یک حال لذت‌بخش را تجربه نماید. سپاسگزارم که به صحبت‌های من گوش کردید.

تایپ: مسافر افسانه، لژیون دوم نمایندگی نسترن اصفهان
ویرایش: مسافر کبری، لژیون یکم نمایندگی نسترن اصفهان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .