در سیر هستی و سلوک درونی انسان، تفکر، بهعنوان نیرویی والا و نجاتبخش شناخته میشود. نیرویی که میتواند انسان را از تاریکی جهل، تکرار رنج و پوچی رهایی بخشد؛ اما حقیقت آن است که تفکر، بهتنهایی هرچند ژرف؛ همچون چراغی است که اگر در اتاقی بسته و بدون حرکت روشن بماند، روشناییاش بیثمر خواهد بود. وادی پنجم من را به فهمی عمیقتر دعوت میکند. تفکر، تنها قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه این قدرت زمانی کامل میشود که با حرکت، تجربه و رسیدن همراه گردد.
بسیاری از انسانها در خلوت ذهن خود به روشنیهایی دست پیدا میکنند، به حقایقی فکر میکنند، تصمیمات نابی میگیرند، حتی مسیرهای رهایی را با ذهن میپیمایند؛ اما در واقعیت، از جای خود گامی برنداشتهاند. آنچه این وادی به من یادآور میشود، این است که اندیشهٔ ناب، بدون عبور از میدان زندگی، بدون لمس سختیها و بدون مشارکت در عمل، همچون بذر بدون خاک و آب است.
قدرت اندیشه، زمانی آشکار میشود که انسان آن را به حرکت بدل کند. حرکت، فعل ایمان است. زمانی که انسانی پس از تفکر، دست به عمل میزند؛ یعنی به آنچه اندیشیده، اعتماد دارد. تنها از این راه است که تفکر، از صورت خام و ذهنی به معرفت عینی تبدل میشود. بسیاری از افراد، گرفتار توهم دانایی هستند؛ زیرا بسیار میاندیشند؛ اما عمل نمیکنند. گویی در ذهن خود زندگی میکنند و از تجربه میگریزند؛ اما حقیقت این است که معرفت راستین، حاصل وحدتِ اندیشه و تجربه است و نه صرف ذهنگرایی.
در این وادی، "رفتن" استعارهای از، عبور از سکون است. حرکت نهتنها فیزیکی؛ بلکه درونیست، جابهجایی از یک سطح آگاهی به سطحی دیگر. "رسیدن" نیز، نه صرفاً رسیدن به مقصدی بیرونی؛ بلکه رسیدن به فهم، تعادل، آرامش و آن نقطهای درونی است که انسان با خویشتنِ خویش آشتی میکند. بدون رفتن، رسیدنی نیست و بدون تجربه، ادراک عمیق هم ممکن نخواهد بود.
آنچه در دل این وادی نهفته است، نفی تفکر نیست؛ بلکه دعوت به تفکرِ پویا و مسئولانه است. تفکری که بهمحض رسیدن به درک، ما را وادار به اقدام میکند. حتی در مسیر درمان و رهایی از اعتیاد، فرد ابتدا تفکر میکند؛ اما اگر در آن تفکر متوقف بماند و وارد عمل نشود، نهتنها درمانی حاصل نمیشود؛ بلکه دچار تکرار رنج، احساس گناه و درماندگی مضاعف میگردد. حرکت، شکستن طلسم رکود است.
کسی که حرکت میکند، ولو اندک، از میدان تاریکیها خارج میشود؛ زیرا در دل هر گام، نوری نهفته است. حتی اگر زمین بخورد، حتی اگر مسیر را اشتباه برود، بازهم حقیقتی تازه در جانش جوانه میزند. گویی خداوند در دل رفتن و تجربه، هدایتی نهاده است که در سکون و نشستن یافت نمیشود. این همان معنای "قدرت مطلق در ترکیب تفکر و حرکت" است؛ ترکیبی که انسان را از رویا به واقعیت و از ضعف به شکوفایی میرساند.
در وادی پنجم، مخاطب به ترک ذهنگرایی صرف فراخوانده میشود؛ دعوتی است برای برخاستن از نشستن، واردشدن به حیات فعال و لمس واقعیت با همه شیرینیها و تلخیهایش. این وادی پیام میدهد که هیچ اندیشهای کامل نمیشود؛ مگر آنکه در میدان تجربه، محک بخورد. آنگاه است که فهم به یقین میرسد و یقین به آزادی.
در پایان، میتوان گفت که وادی پنجم، پلی میان آگاهی و تحقق است. پیامی از حکمت هستی به انسان است که میگوید: برخیز، بیاندیش، حرکت کن و خود را در آغوش تجربه، کامل کن. تنها از این راه است که میتوان به تعادل درونی، آرامش حقیقی و درک عمیق از زندگی دستیافت. تفکر، هدیهای الهیست؛ اما این رفتن و رسیدن است که آن را به ثمر میرساند.
منابع:سایت کنگره۶۰، وادی پنجم از کتاب عشق و برداشت از سیدیهای وادی پنجم جناب مهندس
نویسنده: راهنمای تازهواردین و ویلبام وایت همسفر الهام
عکاس: همسفر پروانه رهجوی راهنما همسفر مهری (لژیون دهم) عکاس دوم
ویرایش: همسفر نعیمه رهجوی راهنما همسفر رویا (لژیون هشتم) دبیر اول سایت
تنظیم و ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر اعظم (لژیون ششم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی زنجان
- تعداد بازدید از این مطلب :
963