نه هرکه چهره برافروخت، دلبری داند نه هر که آیینه سازد سکندری داند
هزار نکته باریکتر ز مو اینجاست نه هر که سر بتراشید قلندری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم که در گداصفتی کیمیاگری داند
آری! هرکس ترک اعتیاد کرد، نمیتواند بلد راه شود.
من غلام آن معتاد کاملاً بههمریخته هستم که کیمیاگری میکند و جوهر وجودی خودش را تبدیل به شخصیتی میکند که در جایگاه کمک راهنمایی قرار میگیرد و به انسانهای در بند اعتیاد کمک میکند.
این دستور جلسه مستقیماً به تجربیات مسافرها و تعریف DST مربوط میشود، همهٔ انسانها تصور میکنند بهترین راه کوتاهترین راه است، در کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه صفحهٔ ۲۴۵ نوشتهشده از زمانی که بشر پدیدهای به نام اعتیاد به مواد مخدر را شناسایی کرد تا به امروز همواره به دنبال راهی برای از بین بردن این وابستگی بوده است.
در سدههای اخیر آنگونه که تاریخ حکایت میکند، روشها و رویههای مختلف برای رفع این وابستگی به کار گرفتهشده است، انواع مواد مخدرها به تریاک اضافه گردید مثل هروئین و متادون که تجربه سالها و دهههای متوالی استفاده از متادون نشان داد که این دارو خود اعتیاد سنگینی به دنبال دارد آنهم بهگونهای که مصرفکننده متادون دیگر نمیتواند به مصرف قبلی خود برگردد و مواد مخدر قبلی دیگر جوابگوی او نیست، بههرحال با نگاه گذرا به سیر تاریخی ظهور و استفاده از داروهای ترک اعتیاد میبینیم که همه این داروها خود به وجود آورنده اعتیاد و وابستگی جدید بودهاند و روشهای ترک اعتیاد از قطع ناگهانی مصرفکننده تا طب سوزنی، آبدرمانی، شوک برقی، تعویض خون، ماتریکس، سمزدایی سریع، استفاده از داروهای شیمیایی، گیاهی و عطاری و همه و همه مصرفکننده را بهجایی میرساند که چند صباحی را در قطع مصرف مواد سپری مینماید آنهم با وضعیت نامتعادل و حال نامناسب، بهطوریکه مجدد به مصرف مواد بازمیگردد.
این نتایج باعث شده است تا بعضی از متخصصین صریحاً میگویند: اعتیاد درمان مشخص و شناختهشدهای ندارد، اعتیاد بیماری لاعلاج و پیشرونده است و پس از قطع مصرف شخص بایستی همیشه تحت نظارت و کنترل باشد و هیچگاه بینیاز از پیگیری درمان نخواهد بود مثل بیماری فشارخون یا دیابت، فقط میتوان آن را کنترل کرد نه اینکه قطعاً درمان کرد.
امروزه هر وقت صحبت از روشهای ترک یا درمان اعتیاد میشود بیدرنگ گفته میشود که تنوع روشهای درمان اعتیاد یک امر ضروری و اجتنابناپذیر است و بایستی روشهای گوناگون وجود داشته باشد و هر فردی با توجه به شرایطی که دارد با استفاده یکی از این روشها بتوانند اقدام به ترک یا درمان کند اما نظر علمی کنگره ۶۰ اعتقادی به این روشها ندارد و موضوع را ازنظر علمی موردبررسی قرار میدهد، وقتی صورتمسئله اعتیاد کشف شد سیستم شبه افیونی و مخدرهای طبیعی را شناسایی کرد و مشخص شد که فرد مصرفکننده به چه قسمتهایی تخریب وارد کرده است.
مثلاً فردی که بیش از سه سال بهطور مداوم و مرتب مواد مخدر مصرف کرده باشد و بهصورت تدریجی سیستمهای بیوشیمی و شبه افیونی تولیدکننده مخدرهای طبیعی بدن، ناقلهای عصبی، مجموعه هورمونهای غدد درونریز تخریب ایجاد کرده مانند انکفالین، دینور فین و سروتونین و چون مواد موردنیاز بدن از بیرون جسم تأمین میشود سیستم هوشمند جسم دستور کاهش و توقف تولید آن را در داخل بدن میدهد بنابراین مواد مخدر بیرونی مثل یک ستون زیر سقف تعادل شخص مصرفکننده قرار میگیرد.
حال این سؤال مطرح میشود؛ آیا با روش سقوط آزاد میتوان این سیستمها را به کار انداخت؟ در جواب باید گفت: قطع ناگهانی مواد مخدر بیرونی مانند آن است که ستون زیر سقف را اگر برداریم تعادلش به هم میخورد و اختلالاتی در جسم به وجود میآید که در عکسالعملهای جسم قابلمشاهده است مانند تعریق، عطسههای مکرر، آبریزش بینی، استخواندرد که بعد از چند مدت عوارض شروع میشود و فرد به اعتیاد برمیگردد.
روش DST شاهکلید اعتیاد است و ما فهمیدیم که کشف درمان اعتیاد کمتر از کشف یک میکروب نیست، سفری از دام اهریمن بهطرف الله و از بیخودی به خودی و از آتش ویرانگر بهطرف نور.
از جناب مهندس دژاکام بابت این روش ماندگار و پایدار کمال تشکر را داریم که راه سخت و دشوار را به راحتترین راهها حمایت کردند و از علم بیکران این اقیانوس، هرکس قطرهای از آن را درک کرده باشد قطعاً حقیقت را کشف نموده، کنگره ۶۰ ابرهای تیره را شکافت و نور خورشید را هدیه داد تا از ظلمت اعتیاد به روشنایی رهسپار گردند و سندی باشند بدون نقص و الگویی برای آیندگان.
نویسنده: همسفر صدیقه آتشبار
تایپ: همسفر فاطمه، لژیون هشتم
- تعداد بازدید از این مطلب :
2167