جلسه یازدهم از دوره چهل و سوم از کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی کاسپین، با استادی دیده بان محترم مسافر محمدصادق صداقت، نگهبانی مسافر عباس و دبیری مسافر عباس، با دستور جلسه« شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST » پنجشنبه 26 تیر ماه ۱۴۰۴ ساعت 16:30 آغاز به کارکرد.

سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم که امروز در خدمت شما عزیزان هستم خداوند این لیاقت را به من داد که امروز در این جایگاه در حضور شما عزیزان باشم.
در مورد دستور جلسه بخواهم مشارکت کنم زمان مصرف من شیشه وجود نداشت ولی چون نزدیک به ۲۶ سال هست که لژیون داشتم مصرف کنندگان شیشه خیلی زیادی پیش من آمدند، من در یکی از شعبهای کنگره ۶۰ شنیدم که میگوید این شیشهای که الان درمان میشود شیشه نیست قابل توجه دوستان بگویم که جناب مهندس هم الان راه حل درمان شیشه را پیدا نکردند بلکه حداقل ۲۰ سال پیش است که به درمان شیشه ما رسیدهایم، ما شیشهای داشتیم بهادر که هنوزم در کنگره هست عضو تیم ملی راگبی شد کاپیتان تیم ملی راگبی شد بعد مربی تیم ملی راگبی شد الان هم جزو یکی از مسئولان فدراسیون راگبی هست با مصرف ۰/۳ در مسابقات قهرمانی کشور شرکت کردیم در تبریز با همان بهادری که مصرف شیشه داشت نزدیک ۱۵ سال پیش؛ ولی در کنگره ۶۰ ما تخریب بسیاری از شیشه دیدیم، من خودم تخریب بسیاری دیدم و شیشه تخریبهای متعددی دارد و توهمهایی هم دارد، توهم در مصرف شیشه زیاد مهم نیست بلکه آن وجه و یا آن جایگاهی که انسان مصرف کننده شیشه از دست میدهد مهم است، یک مصرف کننده به عنوان پدر، به عنوان مادر فرقی نمیکند به عنوان همسر، به عنوان فرزند و هر عنوانی او با مصرف شیشه این جایگاه را برای خودش نابود میکند، شما ملاحظه کنید که تریاک جایگاه انسان را کم رنگ میکند، هروئین بیشتر کم رنگ میکند، قرص هم همچنین و الی آخر؛ اما شیشه جایگاه انسان را نابود میکند، درست است که ما شیشه را در کنگره درمان میکنیم ولی قبل از درمان چه اتفاقی برای شخص رخ میدهد؟ چه یادگاریهایی از خودش به جای میگذارد؟ چه در درون انسان چه در عملکرد و رفتارش نسبت به دیگران، شاید سالیان سال زمان ببرد تا این رد پای شیشه کم کم از بین برود ولی درمان آن در کنگره ۶۰ مانند آب خوردن هست، برای ما بله درست است این همان شیشه هست که تمام دنیا میگوید که به هیچ وجه هیچ راهی برای درمان ندارد و اکثر مصرف کنندههایش جانشان را سر مصرف آن و حتی موادهای دیگر امثال ماشروم و غیره از دست میدهند. امروزه ما نشستیم به اینها میخندیم چرا چون خیلی وقت است ما به درمان این رسیدهایم ولی خیلیها در جای جای دنیا جانشان را از دست میدهند اما ما با خیال راحت میدانیم که در آینده اگر فرزندمان هم وارد اعتیاد شود ما جایی به نام کنگره داریم و این مشکل را حل کرده است و دیگر برای مصرف کنندهها جای نگرانی وجود ندارد.
دستور جلسه دوم، تولد ۱۰ سال رهایی ایجنت محترم شعبه مسافر حسین:
در مورد حسین عزیز و تولد ۱۰ سالگی حسین عزیز، خب اکثرا حسین را میشناسید وقتی وارد کنگره شد تخریب بسیار بسیار بالایی داشت و یک سردرگمی بسیار عجیبی در زندگی خودش داشت، یک بخش تخریب مواد مخدر است یک بخشی بر اثر مصرف مواد مخدر تخریب ایجاد میشود و حسین بر اثر مصرف مواد مخدر کارهایی کرده بود که همه چیز خودش را از دست داده بود، طبق روال وارد کنگره شد و ماند، خدمت کرد و همیشه حضور داشت و این را هم میدانیم که اولین شرط دانایی حضور است خب تبریک میگویم به همسفر حسین عزیز و آرزوی بهترینها را دارم برای حسین عزیز، تبریک به بچههای لژیون و راهنمای خودم و در رأس به جناب آقای مهندس تبریک میگوم و همیشه یادمان باشد که اگر ساچمه اولیه به ساچمه دوم برخورد نمیکرد ما در حال حاظر هیچ کدام این جا نبودیم و حال خوش را تجربه نمیکردیم. آقای مهندس بعد از درمان خودشان بودند حضور داشتند و تمسخر شدند و خیلی جاها باور نشدند ولی ماندند و میدانستند که امروز قرار است در دنیایی که اعتیاد درمان نداشت چه اتفاقی رخ دهد. ممنون که به مشارکت من گوش کردید.

اعلام سفر مسافر:
آخرین آنتی ایکس مصرفی الکل، شیشه، شیره و تریاک. تخریب ۱۸ سال، مدتزمان سفر اول ۱۲ ماه و ۲۰ روز به راهنمایی دیده بان محترم آقای محمد صادق صداقت، رهایی از مواد ۱۰ سال و ۸ ماه، روش درمان DST، داروی درمان شربت OT، همچنین سفر سیگار انجام دادم به راهنمایی آقای خلیل الهی، رهایی از سیگار ۱۰ سال و ۳ ماه، ورزش در کنگره فوتبال.

آرزوی مسافر:
آرزوی من این است که ببینم جامعهی ما جامعه کنگرهای باشد.

سخنان ایجنت محترم شعبه مسافر حسین:
خیلی خوشحالم که بار دیگر یک تولد دیگر کنار استاد عزیزم بنشینم. باید عرض کنم خدمت شما که من اولین سال رهایی خودم را اینجا گذراندم، یادش بخیر؛ فکرش را نمیکردم که دوباره اینجا یکبار دیگر تولد خودم را بگیرم و از حضور تک تک شما تشکر میکنم مخصوصا از دوستانی که از راه دور آمدند، عزیزانی که از گروه انضباطی تهران تشریف آوردند که با هم در کنار آقای صداقت خدمت میکنیم تشکر میکنم.
اصل تشکر من از جناب آقای صداقت است که مانند نوری در زندگی من ورود کردند و ایشان باعث شدند که من در کنگره بمانم از ایشان سپاس گزارم چون به من معنای زندگی کردن، دوست داشتن، محبت کردن را آموختند، چون ایشان سرشار محبت هستند. زمانیکه به گذشتهی خودم فکر میکنم و الان زندگی خودم را میبینم متوجه لطف بزرگ خداوند میشوم و از بزرگ مجموعه جناب مهندس تشکر میکنم که همچنین بستری را فراهم نمودند تا من حال خراب بیایم و درمان شوم، امیدوارم کسانی که در ابتدای کار و در شروع سفرشان هستند این پیام تولد را دریافت کنند تا بتوانند در کنگره ماندگار باشند و خدمت کنند و تولد رهایی بگیرند و آن جا متوجه میشوند که مسیر، مسیری درست بوده است و بلعکس کسانی که در مسیر اشتباه هستند حال خوش را تجربه نمیکنند به این دلیل که مسیرشان غلط است و هر آنچه که در مسیر غلط قدم برداریم به عاقبت خوش ختم بخیر نمیشود و برای من هم همین گونه بود که کنگره باعث شد به وسیله آموزشها من مسیر غلط خود را پاک کنم و در مسیر درست قرار بگیرم. من شکرگزار خداوند هستم که این لحظه را دارم تجربه میکنم و باید از پیامبر خودمان جناب مهندس تشکر کنم و سپاس گزار ایشان باشم. باید بگویم من از راهنمای عزیزم آقای صداقت خیلی نکات مهمی را اموختم از قبیل آنکه آموختم من در هر جایگاهی که هستم باید قوانین را به دلیل اینکه هیچ لطمهای به کنگره وارد نشود به طور دقیق و منظم رعایت و اجرایی کنم زیرا با رعایت قوانین و اجرایی نمودن آنها من در وهله اول به خودم خدمت میکنم زیرا من در کنگره ماندگار هستم و قرار هست که بمانم و رشد کنم و به درجات بالاتر برسم و همه چیز به خودم بستگی دارد زیرا من هرچقدر تلاش کنم و در مسیر قرار بگیرم باعث میشود آموزشهای کنگره را در زندگی خودم و در کنگره اجرایی کنم، آموزشها باعث میشود اگر شخصی نیاز به یاری دارد من در جایگاه خودم به او یاری برسانم و خدمت کنم. من سرباز کوچک کنگره هستم و از راهنمای خودم یادگرفتم مسئولیتپذیر باشم و قوانین را رعایت کنم، زیرا اگر من در هر جایگاهی که هستم از قوانین عبور کنم و خطایی انجام دهم، به جای حل کردن مشکلات باعث افزایش مشکلات میشوم. من یاد گرفتم در این مسیر خدمت کنم، خدمتی که به خلق انجام میدهم، وقتی به خلق خدا خدمت کنیم دروازههای رسیدن به خدا برایمان باز میشود.
از همسفرم تشکر میکنم، همسفر من خواهرم هستند، ایشان قوت قلب من هستند و همیشه با دیدن ایشان آرامش در قلب من پدیدار میشود. از راهنمای همسفرم خیلی تشکر میکنم، قطعا زحمات ایشان بوده که همسفر من به حال خوش برسند و این جایگاه را تجربه کنند. شاکر خداوند هستم که نعماتی مانند کنگره، آقای مهندس، راهنمای خوبم آقای صداقت، دوستان کنگره ایم، همسفرم، علی و امیر عزیز و تمام کسانیکه کنار من هستند. از همه شما دوستان سپاس گزارم که هستید تا من باشم.

سخنان راهنما همسفر فرنگیس:
خداوند راسپاسگزارم و خوشحالم که درجمع شما یاران بامحبت هستم، امروز برایمن سعادتی بودکه بعداز چندسال شمارا ببینم. اینروز زیبارا خدمت آقای مهندس حسین دژاکام، خانواده محترمایشان، دیدهبان محترم آقای صداقت، مسافرحسین و همسفر فاطمه تبریک عرض میکنم و ازشما که دراین جشن شرکت کردید، سپاسگزارم.
آقای مهندس حسین دژاکام میفرمایند: «درد و رنج بشر از دانشها ی کشف نشده است.» خداوند را شاکر هستیم که در کنگره۶۰ یکی از دردهای بشر به نام اعتیاد درمان شده است. اعتیاد دردنیا درمان ندارد؛ اما توسط آقای مهندس دژاکام درمان شده و بسیاری از دردها و بیماریهای دیگر نیز درحال درمان است. من به عنوان یک همسفر در کنگره۶۰، سپاسگزار هستم که اجازه ورود به من داده شده تا در این مکان مقدس قراربگیرم و آموزش کسب کنم.
همسفر فاطمه از اولین رهجوهای من، فرمانبردار، مطیع، خوب و عاشق خدمت است که خوب درخشیدند. خوشحالم که در کنار ایشان هستم و از صبوری، فرمانبرداری و استقامت ایشان آموزش میگیریم. همسفر فاطمه دوره مرزبانی را گذراندند، اکنون ایجنت پارک پامچال هستند و باوجود مشکلات زیاد، خدمت در شعبه آبیک را نیز پذیرفتند. به قول دیدهبان محترم آقای صداقت که میفرمایند: «خواص در راه مستقیم، ازجان خود نیز میگذرند.» امیدوارم من هم ازاین خواص باشم. مسافر حسین هم خدمتگزار خوبی هستند، ازخداوند برای ایشان و همسفر فاطمه آرزوی توفیق میکنم. به همه شماعزیزان نیز تبریک عرض میکنم.
سخنان راهنما همسفر فاطمه:
خداوند را شکر میکنم که فرصتی بهماداده شد تا شاهد این جشن باشیم. به قول اساتید این جشنها درسهای بزرگی برای مادارند، مخصوصاً برای سفراولیها و تازهواردین؛ چون آنهارا برای ادامه سفر امیدوارترمیکند.
ابتدا ازاستاد بزرگ کنگره۶۰ آقای مهندس حسین دژاکام و خانواده محترم ایشان تشکر میکنم، هرآرامش و آسایشی که ما تجربه میکنیم از زحمات این خانواده بزرگ است و تا آخر عمر مدیون ایشان هستیم. ازاستاد محترم دیدهبان آقای صداقت و همسفر فرنگیس بسیار تشکرمیکنم. ازآموزشهای این بزرگواران بود که ما توانستیم خودمان را پیداکنیم. من درسهای زیادی از آقای صداقت یاد گرفتم که بزرگترین درس، نظم، دیسیپلین و انضباط بود که من همیشه سعی کردم آنرا الگوی زندگی خود قراردهم.
روزیکه من وارد کنگره۶۰ شدم پرازتاریکی، خشم و انتقام بودم. وقتی راهنمایم داستان زندگیام را شنیدند، من را به صبر دعوت کردند، گفتند که محکم باش، همه چیز درست میشود و گامهای خود را محکم بردار. خدمتهای کنگره۶۰ خودشان به سراغ من آمدند، تمام خدمتهارا هم انجام دادهام و ازهرجایگاهی که تجربه کردم آموزش گرفتم.
آقای مهندس حسین دژاکام مثلث، فرمان الهی، تقدیر یا نامه پیشین و خواست را برای ما در نظر گرفتهاند. فرمان الهی برای همه ما صادر شدهاست، تقدیر هم این بوده که برای درمان به کنگره۶۰ بیاییم؛ اما مهمترین ضلع مثلث خواست است. من باید یک سفر درونی را آغازکنم. وقتی تازهوارد به کنگره۶۰ میآید، مجوز آن صادرشده که سفر خود را آغاز کند و بستگی به خواسته فرد دارد که آن را به عقب نیندازد. این صحبتهارا برای تازهواردین و سفراولیهایی که ناامید هستند، همسفرانی که مسافرآنهاخوب سفرنمیکند و درگیر ترس و ناامیدی هستند، میگویم.
اگر مابتوانیم به ترس، ناامیدی و منیت غلبه کنیم، بذرآن را در دل آموزشهای کنگره۶۰ بکاریم و فرمانبردار باشیم در نهایت خدمتگزارهای خوبی میشویم و عشق مارا به سمت خدمت میکشاند. مابه این دنیا آمدهایم که آموزش بگیریم، خدمت کنیم و هرکسی به مسیرخود ادامه دهد.
ازمسافران ممنونم که مصرفکننده شدند تا ما همسفران به کنگره۶۰ بیاییم و خودمان را پیداکنیم. از ایجنت همسفران، مرزبانان، ایجنت قسمت مسافران و همه شما عزیزان تشکر میکنم که جشن مارا مزین کردید. امیدوارم شما هم در این مسیر مستدام و مقتدر قدمهای محکمی بردارید.


مرزبان کشیک: مسافر روح الله
عکاس: مسافر سعید، مسافر محمدرضا
تایپ: مسافر سعید، مسافر محمدرضا
تنظیم: مسافر محمدرضا
تهیهشده در سایت مسافران کاسپین
- تعداد بازدید از این مطلب :
313