English Version
This Site Is Available In English

ابتدا کسی شیشه را ماده مخدر نمی‌دانست

ابتدا  کسی شیشه را ماده مخدر نمی‌دانست

جلسه هفتم از دوره سی ام کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی سهروردی اصفهان، با استادی راهنما مسافر حسین، نگهبانی مسافر عظیم و دبیری مسافر ناصر با دستور جلسۀ «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان با متد DST» و «تولد پنجمین سال رهایی و آزاد مردی مسافر اسماعیل» پنجشنبه26 تیر ماه  ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

سلام دوستان، حسین هستم، یک مسافر. خدا را شکر، بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم. از ایجنت و مرزبانان عزیز سپاسگزارم که این فرصت را در اختیار من قرار دادند.در مورد دستور جلسه: «شیشه و مواد مخدر جدید»، وقتی با این مواد آشنا شدم، محبوبیت زیادی داشت و بسیاری از مشکلات را التیام می‌داد.
مثلا راننده‌ها هنگام مصرف، بهتر و آرام‌تر رانندگی می‌کردند، خانم‌ها برای لاغری استفاده می‌کردند و دانش‌آموزان برای تمرکز بیشتر در درس خواندن. در زمان واردات شیشه، کیفیت آن بسیار بهتر بود، اما وقتی تولید داخلی آغاز شد، کیفیت کاهش یافت و آسیب‌ها بیشتر شد.
ابتدا کسی آن را ماده مخدر نمی‌دانست، چرا که برای مخدر بودن، باید حاوی مورفین باشد، که در جنگ جهانی اول به عنوان دارو برای غلبه بر ترس، اضطراب، بی‌خوابی و افزایش مقاومت در جنگ استفاده می‌شد. ولی در کنگره آموختیم که تمام مواد مخدر در ابتدا به عنوان دارو تولید می‌شدند.
مثلا تریاک در گذشته به عنوان دارو مصرف می‌شد، و در دسترس همه نبود، ولی با همگانی‌شدن، معتادکننده و مخرب شد. بعد هروئین برای ترک تریاک آمد، سپس متادون برای درمان هروئین، و حشیش هم برای درمان استرس و افسردگی استفاده می‌کردند؛ همگی در ابتدا دارو محسوب می‌شدند.
در مورد تخریب‌های شیشه، باید گفت که باعث جوش‌های چرکی در بدن می‌شود، و همچنین موجب پوسیدگی دندان‌ها می‌شود. آقای مهندس نیز گفتند که ۱۶ سال پیش درباره این موضوع هشدار دادیم و در سه سی‌دی به آن اشاره شده است. در گذشته درمانی برای آن نبود، اما اکنون روش‌های درمان اثبات شده در کنگره انجام می‌شود. بیشتر در مورد شیشه صحبت نمی‌کنم.
خودم هم در سال ۸۶ شیشه مصرف کردم. آن زمان فکر می‌کردم، «خب، حالا چیزی پیدا کردم که دنبال آن بودم.» تا حدود دو سال پیش که لژیون داشتم، می‌گفتند که شیشه نسبت به مواد دیگر ارزان‌تر است و چون قیمتش پایین است، مصرف‌کننده بیشتری دارد.
یادم هست که آن زمان، هر گرم حدود ۱۶۰ یا ۱۷۰ هزار تومان بود. من کارگر ساختمانی بودم و روزی حدود ۸ هزار تومان دستمزد می‌گرفتم. برای تهیه یک گرم، بیل می‌گرفتم و ۲۰ روز کار می‌کردم تا بتوانم آن مبلغ را جمع کنم. وقتی توانستم آن مقدار را تهیه کنم، فکر می‌کردم ارزشش را دارد و مصرف می‌کردم.
یک روز وقتی نشستیم مصرف کنیم، یکی از دندان‌هایم دچار پوسیدگی شد و افتاد. از آن روز ترسیدم و تصمیم گرفتم مصرف آن را کنار بگذارم. این در مورد شیشه و مواد مخدر جدید است. روز به روز مواد جدیدی وارد بازار می‌شود. علم پیشرفت کرده و مواد شیمیایی مختلف مخلوط می‌کنند و ماده جدیدی تولید می‌شود. معتادان آن را فانتزی یا توهم می‌نامند. چند نفر کنار هم می‌نشینند، یکی راننده می‌شود و بقیه مواد دیگر را مصرف می‌کنند.
در لژیون خودم در گذشته ، رهجوهایی را دیده‌ام که انواع مخدر از قبیل چای کله‌مورچه‌ای، لوله پلی‌کا، چسب و… مصرف می‌کنند و تاثیرات آن‌ها را تجربه کرده‌اند. درباره این موضوعات بسیار صحبت کردم، ولی قصد ادامه آن ندارم.حالا برویم سراغ دستور جلسه دوم : جشن پنجمین سال رهایی آقا اسماعیل.
آقا اسماعیل فرد آرام و ریلکسی است. من در سال ۱۳۹۹ که دوره لژیون ۱۲ را از آقای محمود تحویل گرفتم، چند سفر دومی داشت که ایشان یکی از باقی‌ماندگان آن لژیون است. اگر بخواهم درباره‌اش صحبت کنم، همه او را به عنوان فرد آرام و خونسرد می‌شناسند. در حال حاضر، مرزبان پارک است و در خدمت‌رسانی فعالیت می‌کند. ان‌شاءالله به زودی شاهد او با شال راهنمایی باشیم.

اعلام سفر مسافر اسماعیل:

مدت مصرف: ۲۵ سال
آنتی‌ایکس مصرفی: شیره و تریاک
روش درمان: DST
داروی درمان: OT
مدت سفر اول: ۱۰ ماه و ۱۰ روز
راهنما: مسافر حسین شیخ‌پور
مدت رهایی: ۵ سال و ۸ روز
ورزش در کنگره: شنا و والیبال

آرزوی مسافر اسماعیل:

آرزوی من این است که هر کس اعتیاد دارد، به کنگره بیاید و درمان شود.

سخنان مسافر اسماعیل:

سلام دوستان اسماعیل هستم یک مسافر، آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. در ابتدا خداوند را شاکر هستم که مسیر را برایم روشن کرد تا از تاریکی‌ها عبور کنم. سپس از آقای مهندس و خانواده محترمشان و همچنین از راهنمایان عزیزم؛ مسافر محمود، حسین، عباس و مسلم تشکر می‌کنم.
اصولاً انسان‌ها تاریکی‌ها را تجربه می‌کنند برای پی بردن به عظمت روشنایی‌ها. آنگاه که وارد تاریکی شدند، اگر توانستند از گذرگاه‌های بسیار سخت عبور نمایند و در عبور از این گذرگاه‌ها جان سالم به در برند، آنگاه انسانی کار آزموده و رها خواهند شد.
من قبل از اینکه به تاریکی فرو بروم در روشنایی بودم. اما با احاطه تمام اعیار این تاریکی، فکر می‌کردم که دیگر کار از کار گذشته است و راه برگشتی ندارم. ولی وقتی وارد کنگره شدم و با واژه توبه و معنای آن آشنا شدم، فهمیدم که توبه یعنی برگشت از تاریکی. من آموختم که توبه، یک شبه نمی‌شود. اما کافیست که صورتم را به سوی نور برگردانم. حتی اگر سال‌ها باشد که این تاریکی بر من حائل شده باشد.
در باور من به این‌ صورت جا افتاده بود که: من که مصرف مواد دارم و خانواده‌ام از این موضوع ناراحت می‌باشند دیگر راه برگشتی ندارم و جای من همیشه در جهنم است. نمی‌دانستم که جهنم همین زندگی روزمره خودم بوده است.
وقتی به من گفتند که باید ۱۰ ماه وقت برای درمانم بگزارم و بیایم و بروم، شوکه شدم. راهنمای تازه‌ واردین گفت: چند سال مصرف می‌کردی؟ گفتم: ۲۵ سال. او گفت: ۲۵ سال مصرف می‌کردی. حالا ۱۰ ماه هم بیا اینجا مصرف کن. من هم گوش کردم. اما پس از درمانم به خاطر حال خوشی که به دست آورده بودم، دیگر حاضر به رفتن نشدم. از طرفی به خودشناسی رسیده بودم و با صفات مخرب درونی خودم، مثلِ ترس، منیت و... آشنا شدم.
در طول سفرم من به موقعیت بیماری کوید ۱۹ و تعطیل شدن کنگره برخوردم. ولی همین پیام فوق "محبت" من را از آن مقطع نیز عبور داد و به رهایی رساند. من از لحاظ مالی تقریباً متنبه بودم ولی آرامش نداشتم. حال برای تازه واردین عزیز می‌گویم؛ کار امروز را به فردا نیندازید. همین الان شروع کنید. فرمانبردار خوبی باشید. آن موقع قطعاً نتیجه هم خواهید گرفت.
در پایان از همسفر عزیزم، خواهرم و راهنمای ایشان خانم زهرا تشکر می‌کنم و از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید از شما سپاسگزارم.

سخنان راهنما همسفر زهرا:

سلام دوستان، زهرا هستم، همسفر. خدا را شاکر و سپاسگزارم که یک بار دیگر این فرصت را پیدا کردم تا در این جایگاه باشم. باید بگویم که جشن‌های تولد مانند این، پیام مهمی برای مسافرانی دارد که شاید به دلیل ترس یا ناآشنایی، همسفر خود را به کنگره نیاورده و از آموزش‌های این مکان محروم می‌مانند. چرا که قطعاً، همسفری که به کنگره بیاید و از آموزش‌ها بهره‌مند شود، می‌تواند زندگی را چند برابر شیرین‌تر درک کند.
کنگره ۶۰ محلی امن و مطمئن برای خانواده‌ها و همسفران است. فرصت را غنیمت می‌شمارم و به مناسبت پنج سال رهایی آقای اسماعیل از بند اعتیاد، تبریک ویژه‌ای به آقای مهندس و تمامی راهنمایان محترم عرض می‌کنم، و همچنین این موفقیت را به شخص آقای اسماعیل و خانواده‌ی محترم‌شان تبریک می‌گویم. ان‌شاءالله پایدارباشد و مستدام.
امیدوارم همسر عزیزشان نیز به جمع کنگره بپیوندند تا از آموزش‌های بی‌نظیر این سازمان بهره‌مند شوند. از توجه و گوش کردن شما سپاسگزارم.

آرزوی همسفر پروین:
امیدوارم راه کنگره برای همه مسافران باز شود و به رهایی برسند و خانواده آن ها هم عذاب نکشند.

سخنان همسفرپروین:

سلام دوستان، پروین هستم، همسفر. خدا را شاکر و سپاسگزارم که امکان چنین حضوری را پیدا کردم. از آقای مهندس و خانواده محترم‌شان، و همچنین از راهنمای عزیزم، خانم زهرا، کمال تشکر را دارم. همچنین قدردان زحمات راهنماهای آقا اسماعیل و همه اعضای گروه مرزبانی در هر دو بخش هستم. خیلی سپاسگزارم از لژیون‌های عزیزم و شما حضار محترم که امروز در جشن ما شرکت کردید.
از اینکه به صحبت‌های من گوش دادید، بسیار متشکر می‌باشم.

ضبط صدا : مسافر علیرضا ل۶، مسافر رضا ل5
تایپ: مسافر محمد جواد ل۹، مسافر داوود ل۱۴، مسافر نوید ل۸، مسافر اکبر ل۱۴
تنظیم و ارسال: مسافر جواد ل14

مسافران نمایندگی سهروردی اصفهان

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .