جلسه پنجم از دوره اول کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج، با استادی ایجنت محترم مسافر مونا، نگهبانی مسافر ستاره و دبیری مسافر مریم، با دستور جلسه "تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آنها با متد Dst" روز چهارشنبه 25 تیرماه 1404 راس ساعت 11:30 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر
خوشحالم که امروز توفیق پیدا کردم در جمع شما باشم. دستور جلسه این هفته تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با روش DST است. من هم سالها پیش، حدودا سال ۸۳ درگیر مواد مخدر و مصرف شیشه شدم. در آن زمان شیشه اصل، گرانقیمت و کمیاب بود، از دیگر کشورها وارد ایران میشد و در دسترس همه نبود، برای مصرف از زرورق استفاده میکردیم، پایپ نبود. کمکم شیشه تقلبی در آشپزخانههای ایران ساخته شد که ارزان و همهگیر بود، استفاده از پایپ هم باب شد.
در سال ۱۳۸۶ آقای مهندس اعلام کردند که سونامی مصرف شیشه در راه است. سونامی به چیزی گفته میشود که وقتی میآید، همه چیز را زیر و رو کرده و کنفیکون میکند. این اتفاق هم افتاد! مصرف شیشه بسیار بالا رفت، تا جایی که مرتب خبرهای گوناگونی از رسانههای اجتماعی در مورد جنایات ناشی از مصرف شیشه میشنیدیم، مثل سربریدن فرزند توسط پدر، یا این خبر که شخصی به خاطر توهمات ناشی از مصرف شیشه چشم خودش را از حدقه در آورد! یکسری اخبار بسیار وحشتناک.
مصرف شیشه با توهمات و سوءظنهای وحشتناک همراه است، توهمات شنیداری و دیداری، یعنی مصرفکننده چیزهایی میشنود که دیگران نمیشنوند و چیزهایی میبیند که دیگران نمیبینند و تصوراتی دارد که برای دیگران غیر قابل فهم است. ولی ما که مصرفکننده بودیم، میدانیم برای مصرفکننده شیشه همه اینها وجود دارد.
مصرفکنندهای میگفت؛ داخل چشم من دوربین کار گذاشته شده و تمام مسائل خصوصی زندگیام در حال رصد شدن است، و میخواست با تیغ یا چاقو چشمش را دربیاورد! یا کسی که فرزند خود را با یک حیوان یا گوسفند اشتباه میگرفت و ادعا میکرد به من دستور دادهشده فرزندم را قربانی کنم. آقایان به همسرانشان بدگمان میشدند که به من خیانت کردهای! درحالیکه اصلاً صحت نداشت. این بدگمانیها زندگیهای بسیاری را از پای درآورد.
برای من، دوران مصرفم یک جهنم به تمام معنا بود، و ۷ سال ادامه داشت. تا قبل از آن قرصهای اکستازی مصرف میکردم که شباهت زیادی به شیشه داشت. چند صباحی هم تریاک و الکل مصرف کردم. من معتقدم این مواد انسان را بیپروا و بیآبرو میکند. یعنی انسان کارهایی انجام میدهد که در حالت عادی غیر ممکن است انجام بدهد. من شبها تنها بیرون میرفتم و هیچ ترسی نداشتم.
مصرف شیشه باعث لاغری میشود، البته یک درصدی هم چاق میشوند. اما اکثراً جلوی اشتها را میگیرد و در نهایت بدنشان مثل کویر میشود و آب میخورند. من هم دچار سوءتغذیه و کمبود ویتامین شده بودم، وزنم به ۴۱ کیلوگرم رسیده بود! آنقدر که از نگاه کردن خودم در آینه وحشت داشتم.
این قضیه در آن زمان بسیار بزرگ و وحشتناک بود، به همین دلیل جزو دستور جلسات سالیانه قرار گرفت. برای مثال، ما دستور جلسه هروئین یا تریاک نداریم، اما دستور جلسه شیشه داریم. زیرا بسیاری درگیر آن شدند. حتی شیشه، مواد مخدر جنایی نام گرفت، چون افراد با مصرف آن دست به جنايت میزدند. اما امروز با گذشت حدود ۱۵ سال، کنگره ۶۰ تجربیات بسیار گران بهایی در درمان شیشه با متد DST و داروی OT به دست آورده و افراد به راحتی به درمان میرسند.
با وجود دنیای وحشتناکی که آن زمان داشتم، زمانی که به کنگره وارد شدم، بهقدری درمان با OT برایم لذتبخش و ساده بود که تمام استرسها، افسردگیها، لرزشها و ترسهایم از بین رفت و من از شادی پرواز میکردم.
هنوز هم پزشکان کشور در تعجب هستند که چطور یک ماده با پایه صنعتی و امفتامین، توسط گیاهی از گل خشخاش میتواند درمان گردد. کنگره فهمید که مشکل شبه افیونی چیست و من مصرفکننده هر ماده مخدری باشم، بالانس شیمیایی مغزم به هم میخورد. ولی شربت OT یک پکیج درمانی عالی برای درمان تمام مواد مخدر است. فرقی ندارد من با چه ماده مخدری وارد کنگره بشوم، OT میتواند تمام مواد را پوشش بدهد.
خدا را شکر میکنم برای این لحظه، شربت تریاک برای من یک نعمت بسیار ارزشمند بود. زندگی یک مصرفکننده، خصوصاً مصرفکننده شیشه، در سیاهی و تباهی است. امروز دنیای من به رنگینکمان تبدیل شده است.
بسیار سپاسگزارم از کنگره ۶۰، از آقای مهندس و تمام عزیزانی که باعث شدند این راه باز شود و داروی OT در دسترس ما قرار بگیرد و راه درمان برایمان هموار گردد.
تایپ: مسافر فتان- نمایندگی لاله کرج
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
100