English Version
This Site Is Available In English

تغییر جایگاه و لزوم آن، بالا بردن ظرفیت و لزوم خدمت بی‌منت

تغییر جایگاه و لزوم آن، بالا بردن ظرفیت و لزوم خدمت بی‌منت

چهارمین جلسه از دور پنجم جلسات خدمتگزاران بخش مسافران نمایندگی عمان سامانی شهرکرد، به استادی مسافر امیرحسین، نگهبانی ایجنت محترم مسافر فربد و دبیری مسافر رضا با دستور جلسه "تغییر جایگاه و لزوم آن، بالا بردن ظرفیت و لزوم خدمت بی‌منت" در روز سه‌شنبه ۲۴ تیرماه ۱۴۰۴ در ساعت ۱۵:۳۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
دستور جلسه امروز به سه قسمت تقسیم می‌شود. درباره قسمت اول که از تغییر جایگاه صحبت می‌کنند باید عرض کنم؛ تغییر جایگاه در درجه اول یه موضوع درونی است. یعنی بتوانیم ساختارهای قبلی را تغییر دهیم و ساختارهای جدیدی را درون خود تعبیه کنیم.
شخصی را در نظر بگیرید که مدت چند سال است فقط در کنگره حضور دارد و جایگاه‌های خدمتی را تجربه نکرده است، وقتی با او صحبت می‌کنید، می‌بینید افکار و اندیشه و ساختارهای درونی او تغییر چندانی نکرده‌اند. اما لزوم تغییر جایگاه چیست؟ همین کنگره را مثال می‌زنم. یک شخص تا یک جایی صرفا با حضور در کنگره می‌تواند آموزش بگیرد، اما از یک جایی به بعد، همان شخص احساس می‌کند که دیگر دریافتی ندارد و هیچ انرژی‌ای نمی‌گیرد و طبیعتاً در این شرایط دیگر خروجی‌ای هم نخواهد داشت. پس باید تغییر جایگاه صورت بگیرد و همان‌طور که گفتم این تغییر مستلزم این است که ساختار های درونی تغییر کنند.
یک جایگاه وقتی طولانی مدت می‌شود نه تنها جذابیتی ندارد بلکه ممکن است باعث دوری شخص و همچنین عامل آسیب و تخریب باشد.
یک زمان هست که من می‌خواهم از جایگاه خودم خارج شوم و وارد جایگاه جدیدی شوم؛ آیا اصلاً ظرفیت آن را دارم؟ آیا با رسیدن به آن جایگاه به خودم و دیگران آسیب وارد نمی‌کنم؟
آقای امین به زیبایی این موضوع را شرح داده‌اند. می‌فرمایند که اگر می‌خواهید ببینید شخصی ظرفیت چیزی را دارد یا نه، ببینید آیا با به دست آوردن یا از دست دادن آن، از حالت تعادل خارج می‌شود یا خیر؟ اگر از تعادل خارج شود، یعنی ظرفیت آن موضوع برای شخص ایجاد نشده است.
ظریفت به معنای دانایی است. برای داشتن یک جایگاه باید فرآیند دانایی را طی کرده باشیم و حداقل نصف ظرفیت لازم را داشته باشیم و الباقی آن را در طول مسیر کسب کنیم.
اما لزوم خدمت بی‌منت چیست؟ من فکر می‌کنم که اصلاً خدمت منتی ندارد. همانطور که از اسم آن پیداست، خدمت یعنی کاری را از روی بخشش و بدون مزد و چشم‌داشت انجام دادن.
اگر شخصی به خاطر خودنمایی یا احترام اطرافیان، در صدد گرفتن جایگاهی برآید، با کوچکترین حرفی به هم می‌ریزد. چون هدف او از خدمت بسیار کوچک است. خواسته و هدف ما از خدمت باید به گونه‌ای باشد که هر لحظه از آن لذت ببریم و تنها عاملی که می‌تواند باعث این امر شود، تنها و تنها عشق و محبت است. و همین عشق و محبت است که ظرفیت شخص را بالا می‌برد.
موضوع دیگری که دوست داشتم برایتان بگویم، قانونی تحت عنوان قانون گذر است. که می‌گوید گاهی برای رفتن از نقطه یک به نقطه دو، اول باید به نقطه‌ دیگری بروی و از انجا به سوی مقصدت حرکت کنی. برای من نیاز بود قبل از دریافت شال راهنمایی، اول دوره مرزبانی را تجربه کنم. این تجربه‌ها و چکش‌کاری‌هایی که در مسیر برای ما اتفاق می‌افتد به این دلیل است که آموزش بگیریم و پیشرفت کنیم و اگر در مسیر، سختی‌هایی را متحمل می‌شویم نباید ناراحت شویم و بدانیم که این هم جزئی از مسیر پیشرفت ماست.

نگارش: مسافر حمید لژیون نوزدهم

با احترام مرزبان خبری مسافر وحید.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .