English Version
This Site Is Available In English

تجربه ترک بیرون از کنگره‌ی من، به یک هفته هم نرسید. (نمایندگی بنفشه شیروان)

تجربه ترک بیرون از کنگره‌ی من، به یک هفته هم نرسید. (نمایندگی بنفشه شیروان)

هفتمین جلسه از دوره نهم سری کارگاه‌های آموزشی_ خصوصی ویژه خانم‌های مسافر و همسفر نمایندگی بنفشه شیروان، با استادی مسافر سمیه، نگهبانی مسافر معصومه و دبیری مسافر مریم، با دستور جلسه: «تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST» روز شنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار نمود.

سخنان استاد:

سلام دوستان، سمیه هستم یک مسافر.

دستور جلسه امروز، تخریب‌های شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST است. من با تخریب شانزده ماه شیشه وارد کنگره شدم و حال بسیار بدی داشتم. دوستان قدیمی‌تر حتماً به یاد دارند که اوایل چه شرایطی داشتم. زمانی که مشارکت می‌کردم، بی‌اختیار گریه می‌کردم؛ هنگام صحبت استاد، در مشارکت دوستان، من همیشه گریه می‌کردم، چون تخریب شیشه واقعاً عمیق و متفاوت است.

اولین بار که شیشه را مصرف می‌کنی، احساس شادی، سرخوشی و انرژی کاذب بهت می‌دهد؛ ولی این حس فقط برای بار اول است. بعد از آن، به مرور به جایی می‌رسی که با موضوعات شاد گریه می‌کنی و با مسائل غم‌انگیز می‌خندی! درست برعکس.

شیشه یا متاآمفتامین یک ماده‌ی مخدر است و در حال حاضر در آزمایشگاه‌های خانگی ساخته می‌شود و بعد در اختیار مردم قرار می‌گیرد. این ماده باعث ترشح زیاد دوپامین می‌شود که در ابتدا انرژی زیادی ایجاد می‌کند و خواب را از انسان می‌گیرد. به همین دلیل، یکی از مخرب‌ترین و خطرناک‌ترین اعتیادها در دنیاست و ترک آن بیرون از کنگره امکان پذیر نیست. اما در کنگره، با متد DST می‌توان به درمان واقعی رسید.

من خودم بارها بیرون از کنگره۶۰، برای ترک مصرف شیشه، بسیار تلاش کردم ، اما موفق نشدم. تجربه ترک بیرون از کنگره‌ی من، به یک هفته هم نرسید. یک بار که ترک کرده بودم، با خودم می‌گفتم "فقط یک‌بار مصرف کنم، اتفاقی نمی‌افتد"، ولی دوباره افتادم در چرخه‌ی مصرف.

یادم هست یک‌بار به خانه خواهرم در تهران رفتم و شیشه مصرف نکردم. فکر می‌کردم ترک کرده‌ام. ولی به محض برگشت به شیروان، با همان دوستی که بار اول با او شیشه مصرف کرده بودم تماس گرفتم و گفتم: "من برگشتم، بیا استفاده کنیم!" چون نمی‌توانستم شیروان بدون شیشه را تصور کنم!

شیشه قدرت کشش زیادی دارد و ذهن را به مکان و شرایط اولیه مصرف می‌برد. تا این‌که با اصرار همسرم که خودش برای درمان به کنگره آمده بود، من هم آمدم. اولین جلسه‌ای که شرکت کردم، مخصوص همسفران بود و اشتباهی آمده بودم، اما وقتی یکی از خانم‌ها از تجربه همسر مصرف‌کننده‌اش گفت، من شدیداً تحت‌تأثیر قرار گرفتم و فقط گریه می‌کردم.

جلسه دوم را درست آمدم، فقط به‌خاطر حرف همسرم. خودم هیچ امیدی نداشتم. بعد از سه جلسه تازه‌واردین، وارد لژیون شدم و آقا محمد راهنمای من شدند. از ایشان بسیار سپاسگزارم. آن‌قدر اذیت‌شان کردم که نمی‌دانم چطور صبر کردند، اما خدا را شکر، توانستم با حال خوب، راهنمایم را سربلند کنم.

قبل از مصرف، شخصی شاد، بی‌خیال و مثل دختر بچه‌ای بودم که چیزی از زندگی نمی‌دانست، اما با مصرف شیشه کاملاً دگرگون شدم. وقتی گفتند باید شربت OT مصرف کنم، مخالفت کردم؛ می‌گفتم مصرف من شیشه بوده، این شربت به درد من نمی‌خورد. ولی خدا را هزاران بار شکر که درمان شدم.

توهمات شیشه بسیار خطرناک است. دخترم نقاشی پروانه‌ای کشیده بود و به دیوار زده بود. من فکر می‌کردم پرنده‌ای زنده است! شب‌ها از صدای بال زدنش از خواب می‌پریدم. چون قبلاً عروس هلندی هم داشتم، مطمئن بودم آن پروانه، همان پرنده زنده من است.

شیشه مخرب است و درمان آن فقط با خواست قلبی و روش درست ممکن است. خوشحالم که کنگره ۶۰ هست و نجات‌بخش کسانی است که درگیر انواع مواد صنعتی یا سنتی هستند.

ممنون که با سکوت زیبای خود به صحبت‌های من گوش دادید.

تایپ: مسافر مریم – لژیون یکم – نمایندگی بنفشه شیروان
ویرایش: راهنما مسافر مریم – نمایندگی بنفشه شیروان
بازبینی و ارسال: راهنما همسفر سولماز

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .