یادگیری تنها برای امتحان نیست، اصولاً زندگی، خود یک یادگیری میباشد. فرضیه خلقت انسان و موجودات همه بر پایه و اصول یادگیری فراهمشده است. یادگیری فقط برای درس نیست و در تمام شئون میباشد؛ مانند یادگیری موسیقی، نقاشی، انواع زبانهای خارجی، انواع و اقسام برخوردها، یادگیری ایجاد ارتباطات صمیمانه، یادگیری برخورد با آقایان و خانمها. فضای یادگیری بسیار وسیع است و اگر دقت نماییم میبینیم هرروز در حال یادگیری هستیم و به معلوماتمان اضافه میشود.
حال معرکهگیری چیست؟
معرکهگیری به این معناست که فردی بساطی را پهن میکند؛ تعدادی از افراد را گرد خود جمع مینماید و معرکه میگیرد. مثلاً زنجیر پاره می کرد، شعبده بازی، حقه بازی، رمالی، میکنند. به اینها معرکهگیری میگویند و با این کار مردم را سرگرم میکردند و به این وسیله پولی از مردم دریافت میکردند. البته امروزه این مسئله بهندرت دیده میشود به دلیل زیادشدن مسائل سرگرمی.
در هر اجتماع انسانی، از مدرسه گرفته تا دانشگاه از فروشگاه تا کارخانه و خلاصه هرجایی که تعدادی انسان باشد بدون استثنا یک سری مسائل حاشیهای نیز وجود دارد و کنگره 60 هم از این قاعده مستثنا نیست. مثالی دراین رابطه میزنم: مثلاً رهجویی طبق برنامه سفر نمیکند و میخواهد رهایی بگیرد ولی هنوز گریز میزند و دراین صورت دچار عذاب وجدان میشود و برای خلاصی از این حس شروع به ایراد گرفتن از راهنماها یا مرزبانها و یا کلاً از کنگره مینماید. او دراین حالت معرکهگیری میکند تا بگوید من مشکلی ندارم؛ و یا قسمت همسفران رهجویی وارد کنگره میشود بهجای فراگیری آموزشها به یک سری مسائل حاشیهای میپردازد و نمیتواند در جایگاههای خدمتی خدمت کند و شروع به معرکهگیری میکند و از دیگران ایراد میگیرد.
معرکهگیری از جایی شروع میشود که انسان در اثر کمبود دانش، دچار حسادت یا منیت و همچنین خودخواهی در اهداف و کارش می شود. در معرکهگیری آموزش وجود ندارد افرادی که وارد نق زدن میشوند افرادی را که هم حس خودشان هستند به خود جذب میکنند و کارهای نادرستی انجام میدهند. برای مثال میگویند راهنمای ما هیچ کاری نمیکند فقط امتحان میگیرد ما مشکلاتی داریم که نمیتوانیم به امتحان فکر کنیم، چنین افرادی بهمرور از کنگره حذف میشوند. کنگره همانند گردباد است که چیزهای اضافه را به بیرون پرتاب میکند. کنگره راه خود را انجام میدهد؛ اما کسانی که در حاشیه باشند از کنگره به بیرون پرتاب میشوند.
پس باید در معرکهگیری وارد نشویم و در پرسه آموزش قرار بگیریم و آموختههای خود را عملاً در زندگی بکار ببریم. با خود بیندیشیم: آیا میخواهم آموزش ببینم یا میخواهم در حاشیه باشم. انشا الله بتوانیم از حاشیه دوری کنیم و به آموزشی که گرفته ایم عمل کنیم و بدانیم هیچ گاه آموزش پایان نمی یابد.
نویسنده: همسفر الهام
لژیون سوم نمایندگی کاسپین
تایپ و تنظیم: همسفر معصومه
- تعداد بازدید از این مطلب :
2516