جلسه دوازدهم از دوره سوم لژیون سردار، نمایندگی ایران با استادی پهلوان محترم مسافر علی، نگهبانی مسافر حسین، دبیری مسافر حیدر و خزانهداری مسافر شمسالدین با دستور جلسه (تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان آن با متد DST ) یکشنبه ۲۲ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۵:۳۰ برگزار شد .
سخنان استاد:

سلام دوستان، علی هستم، یک مسافر.
از نگهبان، دبیر و خزانهدار لژیون سردار تشکر میکنم که اجازه دادند بنده امروز اولین مشارکت را در کنار شما دوستان تجربه کنم و آموزش بگیرم؛ از آقای مهندس، سپاسگزارم؛ که این بستر به وجود آمده و برای خودمان آموزشهایی داشته باشیم.
قبل از آنکه جلسه آغاز گردد، نشسته بودم با خود گفتم ما چه هدفی داریم؛ برای چه به کنگره بیایم، هدف من چه است؟
به چه هدفی باید برسیم؟
علت آمدن در کنگره چه هست؟
آقای مهندس، میفرمایند برای رسیدن به هدف، یکراه است به نام صراط مستقیم و یکراه بیراهه، درراه بیراهه زودتر به مقصد میرسیم؛ اما نتیجه خوبی نخواهیم گرفت؛ اما درراه مستقیم شاید دیرتر برسیم؛ اما به نتیجه مطلوبی خواهیم رسید. من در کنگره سفر خودم را شروع کردم؛ اگر صراط مستقیم را انجام دهم، نتیجه که سفر دوم میباشد؛ به نتیجه مطلوبی میرسم؛ اگرنه بخواهم میانبر بزنم؛ و بگویم من عجله دارم و فقط میخواهم رهایی بگیرم؛ برای من نتیجه خوبی نخواهد داشت.
ما یک شخصی را داریم؛ به نام آقای مهندس دژاکام؛ که برای ما دستور جلسه اعلام میکند و دستور جلسات باعث میشود که مشکلات سر راه ما برداشته شود، دستور جلساتی که در جلسه عمومی و در لژیون که راهنماها مشارکت میکنند برای من مسافراست که بتوانم به هدفم که همان صراط مستقیم میباشد برسم. همه اینها برمیگردد به عشق و صمیمیت، اشخاصی که ۵ یا ۱۰ سال بعد از رهایی در کنگره۶۰ هستند؛ اینها کمک میکنند به منی که تازه، وارد کنگره میشوم بتوانم به رهایی برسم؛ این عشق و محبت از کجا سر میگیرد؟ در تابلوی ما جمعیت احیای انسانی نوشتهشده است؛ که این جمله بسیار بزرگتر از عشق و محبت است. به نظر من، وقتیکه با تفکر کارمان شروع و باعشق تمام میکنیم، چهارده وادی داریم؛ و همه اسم وادیها برگرفته از تابلویی است که آقای مهندس فرموده است؛ جمعیت احیای انسانی، من واقعاً در کنگره زنده شدهام؛ و این جمله بسیار باارزش است؛ و ما در کنار این عشق و محبت به آن هدفمان میرسیم.
به نظر من سه گلریزان در کنگره دارم، یکی آن است که در سال یک هفته لژیون گلریزان داریم، پول میدهیم و میبخشیم؛. یک سفر اول وقتی وارد لژیون میشود، هیچوقت نمیگوییم که پولی پرداخت کند. من مشاهده کردهام که شخصی شش میلیون تومان پرداخت کرد، بعد از سه ماه دیگر تغییر کرد و گفت میخواهم دنور بشوم؛ این تغییرات را ما در صراط مستقیم و در کنگره داریم درصورتیکه قبل از سفر همچین کاری نمیکردیم.
گلریزان بعدی به نظر من آزمون راهنمایی که در امتحان قبول شوم؛ و بتوانم به هدفم برسم.
گلریزان سوم هم وقتیکه سفر دوم شدم؛ یک خدمت را خوب انجام دادم، حال خدمت در آبدارخانه، OT مرزبانی یا جارو زدن سالن همه اینها یک لذت دارند. من که باهدف خدمت میکنم، باید حتماً این مراحل را انجام دهم، تا به مقصدم که راه راست میباشد برسم.
آقای زرکش در لژیون سردار همیشه در مورد زندگی کردن صحبت مینماید؛ نمیگوید که پول بدهید. من یک دوره که مرزبان بودم رهجویی را دیدم که با موتور رفتوآمد میکرد؛ سفر خود را خوب انجام داد و تفکر کرد؛ آن موتور را تبدیل به ماشین کرد؛ و در لژیون سردار هم آمد و دنور هم شد؛ همه اینها تغییراتی است که در من انجام میشود. اگر من بتوانم این وادی هارا به نحو احسنت برای خودم انجام بدهم مطمئن هستم که به آن مقصد میرسم.
راهنمایم حمید آقا میگفتند که قبلاً کسی که به رهایی میرسید میگفتند باید یک سال در کنگره حضورداشته باشد تا به پختگی برسید؛ اما جدیداً میگفتند که باید چند سال خدمت کنید تا به آن پختگی برسید؛ برای من واقعاً ثابتشده است و میگویم پنج سال باید باشم.
آقای زرکش؛در لژیون سردار صحبت میکردند؛ که ما آموزش میگیریم که چطوری در بیرون زندگی کنیم؛ من در این چند سال تابهحال نشنیدهام که بگوید پول بدهید، میگوید در بیرون چطور زندگی کنید. مگر نه اینکه همه ما اینجا خوب هستیم، در جشنها؛ چه در شعبه کاسپین چه در شعبه تاکستان بالای ۵۰۰ نفر جمعیت است و یک نفر بیاحترامی نمیکند؛ و همه ما مشاهده کردهایم. علت آن چه است؟ ما باید در بیرون از کنگره عمل خوب را انجام بدهیم؛ چه در خانواده و در محل کار.
آقای زرکش الآن تمام نظرش این است که میگوید در بیرون کنگره ما باید خوب زندگی کنیم؛ زندگی کردن بیرون نتیجه کار یک کنگره ایی را میدهد؛ در غیر این صورت ما بیهوده آموزش میگیریم؛ در کنگره ۶۰ ماهمه خوب هستیم.
به نظر من حتماً باید لژیون سردار را حمایت کنیم، به هم لژیونیهایمان حتماً باید بگوییم که لژیون سردار چی هست، البته یک سری زود متوجه میشوند؛ این نیاز ما هست که در لژیون سردار شرکت کنیم. من اگر پول ندهم کنگره نمیآیم، چون آنقدر که سرم شلوغ است.
در اینجا اشخاصی هستند که ماشین دارند، دفتر کاردارند یا شرکتی هستند و اکثریت
وضع مالی خوبی دارند، پس چرا در هفته سه جلسه به کنگره میآیند. یک سری برای خدمت به تهران میروند، جمعهها پارک هستند، اینها نتیجه عشق و محبت است؛ همه ما با عشق میآییم تا یک نفر را به رهایی برسانیم و این نتیجه کار من است.
لژیون سردار به نظر من قلب یک کنگره میباشد؛ امیدوارم همینجوری باشد برای منِ علی تا به آن نتیجه ایی که دوست دارم برسم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید از همه شما ممنونم.

انتخابات نگهبانی، دبیری و خزانه داری

نتیجه انتخابات: نگهبان، مسافر محمد لژیون یکم
دبیر: مسافر حسن لژیون یکم
خزانه دار: مسافر رضا لژیون یکم

.jpg)
عکس و تایپ: مسافر بهنام لژیون یکم
تنظیم و ارسال: مسافر حسن لژیون پنجم
نمایندگی ایران
- تعداد بازدید از این مطلب :
224