سومین جلسه، از دوره سوم کارگاههای آموزشی خصوصی - کنگره ۶۰، ویژه خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی نسترن اصفهان، با استادی راهنما مسافر فاطمه، نگهبانی مسافر نسرین و دبیری مسافر سارا با دستور جلسه «تخریبهای شیشه و درمان آن با متد DST» روز شنبه ۲۱ تیرماه ۱۴۰۴ رأس ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کارکرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان، فاطمه هستم یک مسافر
خیلی خوشحالم که تولدها، باعث میشود یکبار دیگر این جایگاه را تجربه کنم. امیدوارم هفته خوبی را آغاز کرده باشید، امروز دو موضوع داریم، اولی دستور جلسه شیشه و دوم، یک سال رهایی خانم فاطمه، از لژیون هفتم.
دستور جلسه؛ تخریبهای شیشه و مخدرهای جدید و درمان با متد DST است. طبق صحبتهای آقای مهندس احتمال دارد در آینده شیشه از لیست دستور جلسات حذف شود، من هم با نظر آقای مهندس موافق هستم؛ زیرا در کنگره ۶۰، درمان شیشه بهآسانی و با سهولت صورت گرفت و نمونههای زیادی داریم که به درمان قطعی و کامل رسیدند و اکنون در بخشهای مختلف در حال ارائه خدمت هستند.از طرف دیگر، شیشه تا حدود زیادی ازردهخارج شده و مخدرهای جدید دیگری وارد میدان اعتیاد شده و در حال حاضر تعداد کمتری به مصرف شیشه روی میآورند.
تاریخچه شیشه برمیگردد به زمان جنگ جهانی دوم، در آلمان سربازان از آمفتامین استفاده میکردند تا بتوانند بر خواب خود غلبه نمایند و همیشه آماده نبرد باشند. چون کسی که مصرف شیشه داشته باشد میتواند سه یا چهار شبانهروز بیدار بماند و این تصور غلط را دارد که؛ مصرف شیشه، به انسان انرژی میدهد.برداشت غلطی در گذشته، خیلیها داشتند و فکر میکردند که مواد مخدر مثل؛ شیشه و امثال آن، انرژی میدهد .
ما طی آموزشهای کنگره یاد گرفتیم که؛ شیشه یا هر نوع آنتی ایکس دیگر، هیچ انرژی به انسان نمیدهد، بلکه کاری میکند که دریچه انرژیهای ذخیره شده انسان باز شود و مقادیر زیادی از آن انرژی آزاد گردد و انرژی که برای پنجاه یا شصت سال در انسان ذخیره شده، در عرض یک یا نهایتاً پنج سال تخلیه میشود و به همین سبب پس از مدتی قیافه فرد تابلو میشود و دیگر توان جسمی خود را از دست میدهد.
اخیراً مواد مخدر جدیدی از خانواده شیشه وارد بازار شده از جمله؛ آمفتامین (کریستال) من خودم به بشخصه مصرف شیشه نداشتم تا حالا از نزدیک هم ندیدم و همیشه از افرادی که شیشه مصرف میکردند، ترس داشتم و دلیل ترس من این بود که عوارض و تخریبهای خطرناک شیشه را میدانستم.چون شیشه یک ماده مخدر، محرک و مخرب است و تخریب و آسیبی که به جسم میزند، در کوتاهمدت، خیلی زیاد است. کسانی که با مصرف این ماده وارد کنگره میشدند، بسیار بیقرار، نامتعادل و پریشان هستند، اما به لطف خداوند و تلاشهای بیوقفه جناب مهندس، این معضل بهراحتی در کنگره حل شد و خیلیها به درمان رسیدند.
به قول آقای مهندس؛ درمان شیشه اینقدر راحت و پیشپاافتاده است که حتی راحتتر از تریاک یا هروئین، درمان میشود. کاری که میتوانیم انجام بدهیم، توسط آموزشهای کنگره، شناخت پیدا کنیم، در مورد شیشه یا موادی که از این خانواده هستند، از جمله: دستمال، پیکو، کمیکال و غیره، حتماً تحقیق کنیم تا بتوانیم اطلاعات و آگاهیهای لازم را در اختیار خانواده، اطرافیان و جامعه قرار بدهیم.
از تجربه شخصیام بگویم که قرصهای اعصاب و روان، چه تخریب بالایی روی جسم دارد. چندی پیش مادرم داروهای اعصاب و غیره استفاده کردند و پس از مصرف این داروها دچار توهم شد، خواب نداشت و اصلاً متوجه نبود که کجا است. پرستار که وارد اتاق میشد فکر میکرد همسایه ماست یعنی اینقدر آسیب جدی روی جسم و فیزیولوژی میگذارد که فرد از خود بیخود میشود و انگار در عالم دیگری است.
چقدر خوب است که ما شناخت و آگاهی بیشتری نسبت به این مسائل داشته باشیم و اطلاعات دقیقی راجع به این داروها کسب کنیم. درست است که پزشک تجویز میکند، ولی تحقیق کنید و عوارض آنها را بررسی و ترکیباتش را بشناسید. از آقای مهندس و خانواده محترم ایشان تشکر و قدردانی میکنم که همه اطلاعات و آگاهی لازم را بیوقفه در اختیار ما قرار میدهند.
.jpg)
پیام تولد:
خانم فاطمه؛
شما قدرتهای پنهان دیگری دارید که خود از آن اطلاع ندارید، باید آنها را بیدار و در جهت مثبت به کار گیرد. اولین سالگرد رهاییتان پرشگون
سخنان استاد در مورد یک سال رهایی مسافر فاطمه:
تولد یک سال رهایی خانم فاطمه را خدمت آقای مهندس، خانواده محترمشان، ایجنت و مرزبانان شعبه نسترن که عاشقانه خدمت میکنند، تبریک و تهنیت میگویم، و به خود فاطمه، خانواده محترم و دختر گلشان، تبریک میگویم و جا دارد امروز این تولد را به خانم سارا هم تبریک بگویم. همچنین به راهنمای عزیزم که امروز ما را مفتخر نموده و در اینجا حضور دارند، صمیمانه تبریک می گویم.
فاطمه در اوایل سفر بود که وارد لژیون من شد و در بدو ورود، اصلاً حال خوبی نداشت. همه چیز داشت، اما شاد نبود، همیشه گریه میکرد و اشکهایش جاری بود. اینها برمیگردد به درون و برون انسان و امروز خدا را شکر حالش خوب است.البته کمی سهل انگاری کرد، در واقع باید در آزمون راهنمایی قبول می شد. امیدوارم این تولد بهانه و عاملی باشد تا پس از به دنیا آوردن فرزندش و سر و سامان دادن به کارها، سعی و تلاش کند تا راهنما بشود. فاطمه مدتی در بخش OT خدمت کرد، جا دارد تشکر و قدر دانی بکنم و امیدوارم در آزمون ها موفق شده و شال راهنمایی را دریافت کرده و بتواند به همنوع خودش خدمت کند.
نکته آخر اینکه، باز شدن گرههای زندگی تکتک ما، در گرو باز کردن گرههای دیگران است. حتی با یک جمله، و به قول آقای مهندس؛ حتی امید دادن به انسانها.پس بعد از رهاشدن، خدمتکردن را جدی بگیرید، و این تولد را به همه اعضا تبریک میگویم. امیدوارم این تولدها ادامهدار و پر تکرار باشد.
اعلام سفر:
سلام دوستان فاطمه هستم، مسافر
راهنما: خانم فاطمه - آنتی ایکس مصرفی: شیره و تریاک- روش درمان: DST - داروی درمان: OT - مدت سفر: 11 ماه و ۱۵ روز- ورزش در کنگره: دارت و شطرنج - مدت رهایی: 1 سال و 4 ماه و 11روز .
صحبتهای مسافر فاطمه:
سلام دوستان فاطمه هستم مسافر
از خداوند سپاسگزارم بابت این رهایی، از خانم فاطمه سپاسگزارم که بسیار برای من زحمت کشیدند و مرا تحمل نمودند. از آقای مهندس و خانواده بزرگوار ایشان و همچنین از خانم مونای عزیز تشکر و قدردانی می کنم و از همه خدمت گزاران در بخش های مختلف سپاسگزارم.
من باحال بدی وارد کنگره شدم. قبل از این که وارد کنگره بشوم، فردی بودم با افکار پریشان، مخرب، تفکرات بسیار غلط و بیماری داشتم که از لحاظ جسم و از نظر روحی، کاملاً بههمریخته بودم.انواعواقسام بیماریها را داشتم مثل؛ کولیت روده، بیماری عصبی، درد استخوان شدید، پوکیاستخوان، میگرن و سردردهای شدید عصبی... و به دلیل مصرف قرصهای اعصاب و آرامبخش، توهمات شدید داشتم.
در کنگره ۶۰، با روش ابداعی آقای مهندس و استفاده از داروی OT، و حمایت و هدایت راهنمای عزیزم، همه آن مشکلات یکییکی حل شد و من به درمان و حال خوش و تعادل رسیدم، چه از لحاظ روحی و چه از نظر جسمی.
از جناب مهندس دژاکام خیلیخیلی تشکر و قدردانی میکنم، بابت روش بسیار راحت درمان که در اختیار مردم قرار دادند تا فردی مثل من، به رهایی برسد و از حال خوش و آرامش برخوردار گردد. از خانم سارا راهنمای سفر اولم تشکر میکنم در لژیون ایشان، آموزشهای زیادی کسب کردم، دستشان را در قلبم میبوسم.
سپس وارد لژیون خانم فاطمه شدم و به آموختن و سفرم، ادامه دادم و با آموزشها و مشاهده صبوری خانم فاطمه، توانستم فردی فوقالعاده صبور و آرام شوم و به تعادل و درمان کامل برسم. از خانم مریم، اسیستانت محترم سپاسگزارم بابت اینکه در تولدم حضور دارند من را برای رهایی به تهران بردند.
از مادرم خیلی تشکر میکنم که همیشه در کنارم بودند، حتی زمانهایی که حال بسیار بدی داشتم. در سختیها و مشکلات، همیشه تکیهگاه من هستند، حتی الان که در سفر دوم هستم کمک میکنند تا به کنگره بیایم و به خودم و دیگران خدمت کنم.از خواهرم سپاسگزارم که تحت هر شرایطی، کنارم بودند همینطور از همسفر کوچکم، دختر خوبم و از همسرم خیلیخیلی تشکر و قدردانی میکنم که در این شرایط سخت کنارم ماندند، همراه من بودند و هرگز مرا تنها نگذاشتند.امروز خیلی خوشحالم و بابت این حس و حال خوب و این لحظه، تشکر میکنم از همه شما که به صحبتهای من گوش کردید.
خواستههای مسافر:
خواسته اول: در دل گفته شد.
خواسته دوم: برای مادران مصرفکننده است. امیدوارم هیچ مادری مصرفکننده مواد مخدر نشود که مجبور باشد با خجالت و سرافکندگی، به فرزندش نگاه کند و بچهاش آرزوی مرگ او را داشته باشد.
تایپ: مسافر خاطره لژیون هفتم نمایندگی نسترن اصفهان.
ویرایش: مسافر کبری لژیون یکم نمایندگی نسترن اصفهان.
بازبینی و ارسال: همسفر فاطمه
عکس: مرزبان خبری مسافر سمانه - نمایندگی نسترن اصفهان
بازبینی و ارسال:همسفر فاطمه.
- تعداد بازدید از این مطلب :
124