جلسه سیزدهم از دوره چهاردهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی نایین، با استادی راهنما مسافر مهدی، نگهبانی مسافر رمضان و دبیری مسافرحمیدبا دستور جلسه «قضاوت و جهالت» پنجشنبه19تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت: این دستور جلسه یکی از دستور جلسههای کلیدی کنگره شصت است. شاید بهظاهر برای ما اهمیتی بیرون از کنگره نداشته باشد ولی وقتی ما معنی و مفهوم آن را درک میکنیم به اهمیت آن در کنگره پی میبریم، همه انسانهایی که به خداوند اعتقاددارند از شر شیطان و نیروهای تخریبی به خدا پناه میبرند. ابلیس ویارانش در پی تخریب انسانها هستند و فرمان برای تخریب کردن دارند و تمام سعی و تلاش آنها تخریب نیروهای الهی است، برای نیروها مشکل ایجاد میکنند و شخص را در مسیر اشتباه قرار میدهند و با ایجاد مشکل نقض فرمان اتفاق میافتد چون کسی که مشکل نداشته باشد نقض فرمان نمیکند. یکی از مشکلاتی که وجود دارد وقتی انسانها در کنار یکدیگر در اجتماع و خانواده قرار میگیرند غیبت کردن، تجسس و قضاوت کردن نقل مجلس آنها میشود و پس از اتمام جلسه حال همه آنها خراب است چون حس را در وجود خود از بین بردهاند، حس نیرویی است که باعث حرکت میشود و بهمانند کشور است، اگر نیروهایی که در آن کشور هستند از صلابت و قدرت برخوردار باشند آن کشور شرایط خوبی خواهد داشت و همهچیز روی حسابوکتاب است و اگر مشکلی وجود داشته باشد با توجه به نیروهای قوی که دارد آن مشکل مرتفع خواهد شد.

نیروهای تخریبی نیروها و حس شخص را هدف قرار میدهند که یکی از هدفها قضاوت کردن از روی جهل و ناآگاهی است که با قضاوت کردن شخص نیروهای خودش را هدف قرار میدهد و به قولی خودزنی میکند، در سی دی قضاوت آقای امین توضیح میدهند که چگونه با قضاوت کردن شخص نیروهای خودش را هدف قرار میدهد و از میبرد، اولین اتفاق این است که حس خود طرف خراب میشود و آنگاه دنبال مقصر میگردد که باید در مسائل و مشکلات پیشآمده خودمان را مقصر بدانیم که شرط آن بالا بردن دانش و آگاهی است. در مسئله اعتیاد هم همینطور است، تا زمانی که دیگران را در اعتیاد خود مقصر بدانیم و حتی قضاوت میکردیم و حکم هم صادر میکردیم دنبال راهحل نبودیم ولی وقتی قبول کردیم خودمان مقصر هستیم و دوربین را بهطرف خودمان کردیم برای درمان خود اقدام کردیم و بهترین قضاوت قضاوتی است که درباره خودمان میکنیم. دستور جلسه دوم جشن رهایی آقا مرتضی آقا مرتضی یکی از شاگردان خوب است که همصحبت و همراه بودن با او برای من افتخار است. زمانی که وارد لژیون شد پسری کاملاً متین و باادب بود و چیزی از ادب و نزاکت کم نداشت و یک فرمانبردار خوب و درست بود و سفر خوبی داشت و پس از اتمام سفر اول در پروسه خدمت قرار گرفت و در سال نودوچهار بهاتفاق سایر دوستان به میبد رفتیم و شعبه میبد را راهاندازی کردیم، در آنجا بهعنوان راهنمای تازه واردین خدمت را شروع کردند که نود درصد تازه واردین که ایشان راهنمایی کردند جذب شدند و از آن زمان خدمتگزار خوبی برای کنگره بودهاند و در جایگاه راهنمایی شاگردان خوبی را پرورش دادهاند. در کنار آقا مرتضی نعمتی بهعنوان همسفر قرار دارد که ریشه و بنیان نمایندگی میبد هستند و شاگردان ایشان در میبد و یزد و اصفهان خدمتگزاران خوبی برای کنگره هستند و بهطورکلی خانوادهای خدمتگزار و نعمتی برای کنگره شصت هستند. دهمین سالگرد رهایی را به ایشان تبریک میگویم و امیدوارم تمام اوقات زندگی آقا مرتضی در کنار همسرش همراه آرامش باشِ و به خواسته و آرزوهایشان برسند.
رهایی سیگار مسافر امیر حسین به راهنمای مسافر علی

اعلام سفر راهنما مسافر مرتضی و جشن دهمین سالروز رهایی همراه با آرزو ایشان:
اعلام سفر مسافر مرتضی: آخرین آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک یازده ماه و بیستوشش روز سفر کردم به راهنمایی استاد عزیزم آقا مهدی در حال حاضر هم مدت ده سال و دو ماه و ده روز است که با دستپر مهر آقای مهندس آزاد و رها هستم ورزش در کنگره والیبال
آرزوی مسافر مرتضی: انشا الله کنگره 60 هرچه زودتر جهانی بشود تا به کسانی که به درمان نیاز دارند کمک بشود.

آرزوی همسفر: انشا الله کنگره نایین قسمت همسفران قوی بوده و هست انشاالله قویتر بشود.

خلاصه سخنان راهنما مسافر مرتضی:
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد، خاطرات ده یازده سال گذشته را مرور میکنم و پیوند محبت در کنگره و حرکت در مسیر درست و این از آموزشهای ناب کنگره است که توسط بنیان کنگره به ما داده میشود و ما از آن استفاده میکنیم و یاد میگیریم که فلسفه حیات آموزش گرفتن و خدمت کردن است و این از عنایات خداوند است که میتوانیم در کنار هم روزهای قشنگ را بسازیم و در کنار هم صلح و محبت و آرامش را تجربه کنیم و انشا الله راه برای کسانی که خواهان درمان و رهایی از دام اعتیاد هستند باز شود.
.jpg)
من قطع مصرف بودم و خیال میکردم مشکلی ندارم، برای کمک به یکی از دوستان به شعبه سلمان فارسی در اصفهان رفتم پس از شنیدن صحبتها به مشکل خود پی بردم چون از عوارض پنهان اعتیاد آگاهی نداشتم و صورتمسئله اعتیاد را نمیدانستم با صحبتهایی که شنیدم فهمیدم که اعتیاد جسم و روان و جهانبینی را دچار مشکل میکند، لذا در مسیر درمان قرار گرفتم و سعادت شرکت در لژیون آقا مهدی را داشتم و درمان شدم و همراه ایشان و سایر دوستان شعبه میبد را با سختیهای فراوان راهاندازی کردیم و پس از ده سال سپاسگزار و شکرگزار خداوند هستم به خاطر توفیقی که برای خدمت به من داده است. امیدوارم بتوانم درست شاگردی کنم و از آموزشهای کنگره استفاده کنم و امیدوارم در این مسیر درست زندگی کردن و درست خدمت کردن را یاد بگیریم.
خلاصه سخنان راهنما همسفر:
سلام دوستان مینا هستم همسفر خوشحالم در این جایگاه بجای خانم الهه صادقیان که جای ایشان بسیار خالی است بهعنوان راهنمای همسفر افسون قرار گرفتم. اگر بخواهم در مورد این دو عزیز صحبت کنم باید بگویم عمل سالم همیشه ارجحیت داشت بر خواستههای خودشان، چه خدمت مالی و چه خدمت فیزیکی در کنگره همیشه دوست داشتند پیشقدم باشند. آقا مرتضی در کنار همسفرشون جایگاه دنوری را تجربه کردند و من میدانم از خیلی از خواستههای شخصی خودشان گذشتند تا این جایگاه را تجربه کنند باید بگویم در زمان خدمت ایجنتی بنده در میبد درعینحالی که باهم میرفتیم و میآمدیم ولی وقتی به شعبه میرسیدیم ایشان در جایگاه راهنمای لژیون بودند
.jpg)
. مثل دو نفر غریبه سی دی هایشان را بهموقع برای امضاء ارائه میدادند و زمانی که خودشان هم ایجنت همسفران شعبه یزد شدند درعینحالی که لژیون در میبد داشتند بهموقع در هر دو شعبه خدمت میکردند و نشد که یک جلسه برای برگزاری لژیون در میبد با تاٌخیر برسند و این نشان از تعهد به وظیفهای بود که بر گردن ایشان بود و حتی زمان اتمام خدمت ایجنتی در یزد خیلی از اسیستانت های تماس میگرفتند و از ایشان بهواسطه ای خدمت درست و بی حاشیهشان تشکر میکردند و درنایین هم در قسمت مسئول امتحانات همسفران بهخوبی خدمت کردند و در حال حاضر هم بهعنوان مسئول سایت با جدیدت تمام مسئول انجاموظیفه هستند که بهترینها را برای ایشان آرزو میکنم.
خلاصه سخنان همسفر :
سلام دوستان افسون هستم همسفر اگر بخواهم صحبتهایم را به دو بخش قبل و بعد از کنگره تقسیم کنم ماقبل از کنگره فکر میکردیم که خیلی کارمان درست و بینقص است البته من و مرتضی حتی در بدترین شرایط هم به هم بیاحترامی نمیکردیم و من یاد ندارم هیچوقت قهر داشته باشم بعد از ورود به کنگره تازه فهمیدم که اگر مرتضی یک مشکل دارد من هزار و یک مشکلدارم سفر اولم سفر شناخت ضد ارزشها شد و در شروع سفر دوّم تازه شروع کردم روی ضد ارزشهایم کار کردن که در این مسیر الگوهای خوبی مثل راهنمای عزیزم سرکار خانم الهه عزیز را داشتم که قدردان زحمات ایشان هستم. سپاسگزارم از راهنمای مسافرم آقای مهدی زارع که بسیار به مسافرم در این مسیر کمک کردند من یاد گرفتم که اگر در این مسیر نمیتوانم کمکی برای مسافرم باشم بندی بر پای ایشان نگردم و بگذارم تا سفری آرام و بیدغدغه را به پایان برساند.
(1).jpg)
در طول سفر از خانم مینا و برادرم پژمان بسیار آموختم چون تغییر را در زندگی ایشان میدیدم من هم خیلی شیفته این الگوهای خوب شده بودم باید بگویم که آقا مرتضی چند سالی بود که قطع مصرف بود ولی بازهم هر وقت از خانه خارج میشد فکر خراب من میگفت معلوم نیست الآن کجا میرود دنبال مصرف مواد چون رنگ ظاهری چهره ایشان همیشه زرد و رنگپریده بود امّا بعد از شروع سفر و مصرف داروی شفابخش اوتی رنگ چهره مرتضی از زردی به قرمزی و در ادامه سفر رنگ زندگی ما هم عوض شد و روزبهروز آرامش بیشتری را در کنار هم تجربه میکردیم بهگونهای که در این ده سال جبران تمام سالهای تخریب شد از خانم ریحانه عزیز که بهترین اتفاق بودند که در کنار ایشان قرار گرفتم تشکر میکنم از مهمانان عزیز که از میبد، یزد، اصفهان و... تشکر میکنم و خدا را شاکر هستم که هرکجای ایران که باشیم و کنگره باشد احساس غریبی نداریم و از مسافران عزیز شعبه هم تقاضا میکنم که برای هرچه بهتر شدن شعبه سعی کنند به هر نحو ممکن همسفران خود را ترغیب به آمدن به کنگره نمایند.
عکس:مرزبان خبری راهنما مسافر محمدر رضا و راهنمای تازه واردین مسافر محمد رضا
تایپ مطلب: مسافر خسرو لژیون دوّم و راهنما تازه واردین مسافر محمد رضا
ویرایش، تنظیم و ارسال: مسافر محمدرضا مسئول سایت و پرتال
نمایندگی مسافران نایین
- تعداد بازدید از این مطلب :
181