English Version
English

درنگی بر وادی دوم؛ معنی جنگ نرم چیست؟

درنگی بر وادی دوم؛ معنی جنگ نرم چیست؟

 «هیچ مخلوقی جهت بیهودگی قدم به حیات نمی نهد. هیچ کدام از ما به هیچ نیستیم، حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم»

 

عنوان وادی به‌خوبی بیانگر مرحله یا فاز دوم تفکر است. بعدازآنکه تقریباً اطلاعاتی از نحوه تفکر کردن در وادی اول به دست آوریم، در ادامه، وادی دوم مطالب ارزنده‌ی دیگری درزمینهٔ تفکر در اختیار ما قرار خواهد داد. 

واژه‌ی پوچ‌گرایی بارها و بارها به گوش ما رسیده است؛ گاهی بی‌تفاوت از کنار آن گذشته‌ایم؛ غافل از اینکه اکثر قریب به‌اتفاق ما با این موضوع  در مقاطع مختلف زندگی دست‌وپنجه نرم کرده‌ایم و کشمکشی پنهانی در لایه‌های زیرین و صور پنهانمان با این موضوع داشته‌ایم؛ علی‌الخصوص در زمان‌هایی که به مشکل حادی برخورد کرده‌ایم و راه‌حل و چاره‌ای برای آن نیافته‌ایم. در این هنگام است که مستأصل می‌شویم و شروع به شکوه و شکایت کرده و نظام هستی را زیر سؤال می‌بریم که چرا این اتفاق برای من افتاد؟ من چرا به دنیا آمده‌ام؟ چرا در این خانواده متولد شدم و امثالهم.

 به گفته قرآن: وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ یَئُوسًا چون به انسان نعمت دادیم اعراض كرد و خویشتن به یک‌سو كشید و چون گزندى به او رسید ناامید گردید.

در ابتدای وادی دوم سخن از جنگ نرم شده است. جنگ نرم جنگی است که مبارزه در آن انجام می‌شود اما با کمترین خسارت؛ یعنی شخص در درون خودش تکاپو و جنبشی علیه نیروهای اهریمنی دارد اما بدون غوغا، پریشانی و آسیب. یکی از هنرهای نیروهای اهریمنی پنهان ماندن است؛ یعنی ما به‌صراحت و راحتی نمی‌توانیم آن‌ها را تشخیص دهیم؛ پس برای شناسایی آن‌ها نیاز به دانایی و سیاستی داریم که از دانایی و سیاست نیروهای منفی قوی‌تر باشد. پس جنگ نرم به عبارتی می‌تواند افزایش دانایی نیز باشد و این کار با تفکر، آموزش و تجربه امکان‌پذیر است. ما باید به این جنگ نرم ادامه دهیم تا بتوانیم شهر وجودی و دنیای درونمان را آباد کنیم.

ما به دلایل آشکار یا نا آشکار راه خود را گم‌کرده‌ایم؛ اما اکنون زمان تفکر و پیدا کردن راه است. این مسئله بسیار مهم و حائز اهمیت است. حرکت ما باید به‌گونه‌ای باشد که خللی در توانایی‌های ما ایجاد نکند؛ یعنی به‌گونه‌ای نباشد که برای پیدا کردن مسیر زندگی ما از حالت عادی و تعادل طبیعی خارج شویم. ما همچنان نقش‌های خود را به‌عنوان مادر، پدر، شهروند، کارمند و ... خواهیم داشت؛ ولی در کنار این وظایف به‌آرامی هدف بالاتر و فراتر خود را، یعنی همان خودشناسی، تزکیه و پالایش را نیز دنبال خواهیم کرد. از هر نقطه نوری بتابد در جمع آن باید تفکر کرد. ما باید نکته‌بین و ذره‌بین باشیم و از دیدن هر پدیده و رخدادی در اطرافمان درس بگیریم و با مشاهده جرقه‌های نور به منبع آن برسیم.

همه مطالب در درون و برون ماست؛ مانند قله‌های آتش‌فشان؛ گاهی ما برای حل مشکلاتمان فقط به دنبال عوامل بیرونی می‌گردیم و درصدد رفع آن‌ها هستیم؛ درصورتی‌که ریشه اصلی و اساسی تمامی مشکلات در درون ماست. این به درایت ما بستگی دارد که در مواجه‌شدن با مسائل چگونه برخورد کنیم؟ حتی اگر مشکل لاینحلی باشد  تغییر نگاه و دیدگاه ما در مواجه با مشکلات بسیار سازنده خواهد بود؛ حداقل اینکه در مواجه با مشکلات از کوره درنمی‌رویم و با آرامش به حل مشکلات می‌پردازیم. در اینجا درون انسان به آتش‌فشانی تشبیه شده است که در عین آرام و بی‌صدا بودن قدرت فوق‌العاده‌ای دارد؛ که اگر از این نیرو به‌درستی استفاده شود قدرتی فرای تصور در ما ایجاد خواهد شد؛ مخصوصاً در جهت مثبت و ارزش‌ها. 

ما در شرایطی هستیم که خیلی چیزها را ازدست‌داده‌ایم یا در حال از دست دادن هستیم. این از دست دادن‌ها ممکن است جسمی، روانی، مادی یا معنوی باشد. با واژه‌هایی مثل حسادت، ترس، کینه و ... آشنا شده‌ایم. پس تا به اینجا ما تجارب بسیاری کسب کرده‌ایم و با خیلی از نکات منفی آشنا شده‌ایم؛ بادل و جان آن‌ها را لمس کرده‌ایم. ما تاکنون با افکار و اعمال اشتباه برای خود و دیگران مشکلات فراوانی ایجاد کرده‌ایم و باعث ایجاد تخریب‌های زیادی بر روی جسم خود شده‌ایم و این تخریب‌ها خودش را به‌صورت انواع بیماری‌های جسمی و روانی در ما نشان می‌دهد. به وجود آمدن مشکلات و از طرفی بیماری‌های جسمی باعث شده ما به‌طرف ناامیدی سوق داده شویم و تصور کنیم همه‌چیزتمام شده است؛ دیگر راه چاره‌ای نیست؛ ما را عوضی زاییده‌اند. در مرحله اول این افکار برای توجیه خودمان است. برای فرورفتن بیشتر در ناامیدی، نشان از دست دادن اعتمادبه‌نفس، تسلیم شدن در مقابل نابودی محض و عدم تلاش برای رهایی و سلامتی.

هیچ‌چیز در هستی بیهوده و بی‌هدف به وجود نیامده است و در پس هر یک از آفریده‌های پروردگار دنیایی از حکمت و تدبیر نهفته شده است. موجودات کوچک و بزرگ، آسمان، کوه، پدیده‌های طبیعی، غم، شادی و ... هر یک‌بر اساس نظم و قانون بسیار دقیقی که فرای تصور و درک ماست به وجود آمده‌اند. شاید ما با بعضی از پدیده‌ها مواجه شویم و به خود بگوییم که چرا باید چنین چیزی خلق می‌شد و تصور کنیم خلق آن بیهوده است؛ اما باید بدانیم هیچ پدیده و موجودی در جهان خلقت بی‌هدف و بیهوده آفریده نشده است و اگر ما چنین تصوری می‌کنیم قصور در تفکر و دیدگاه ماست. 

زمانی که انسان پا به هستی گذاشت پروردگار او را به یک دوراهی هدایت کرد تاریکی‌ها و روشنایی‌ها. انسان برای شناخت هر پدیده‌ای باید ضد آن را نیز بشناسد. تا زمانی که تاریکی را درک نکنی نمی‌توانی روشنایی را بشناسی. هر پدیده‌ای در هستی یک نقطه مقابل یا ضد دارد. تنها خداوند است که هیچ ضدی ندارد و به همین علت شناخت واقعی آن بسیار دشوار و دور از تصور است.

انسان در طول مسیر تکاملی و زندگی خویش تاریکی‌های بسیاری را تجربه می‌کند و گاهی باید از گذرگاه‌های بسیار سختی عبور کند؛ شاید برای عبور از این تاریکی‌ها و ضد ارزش‌ها باید بهای سنگینی پرداخت کند؛ اما درنهایت اگر توانست از این گذرگاه‌ها جان سالم بدر ببرد انسانی کارآزموده و رها خواهد شد. 

نیروی عظیم و شگفت‌انگیزی برجهان هستی حاکم است. برای این‌که ما هم بتوانیم تحت حمایت این نیرو قرار بگیریم شرایط و ضوابطی دارد. جلب حمایت این قدرت شگفت‌انگیز سازوکار مربوط به خود را دارد و شرط اولیه و اساسی آن دوری از ضد ارزش‌ها و پرداختن به ارزش‌ها و راه رفتن در مسیر یا صراط مستقیم است.

فلسفه وجودی انسان و هستی آن‌قدر عظیم و ادامه داد است که ما نتوانسته‌ایم حتی ذره‌ای از آن را بشناسیم. ما حتی نتوانسته‌ایم ساختار کامل یکی از سلول‌های خودمان را به‌درستی بشناسیم و اگر مشکل کوچکی برای جسم ما که جز صور آشکار است پیش بیاید قادر به حل آن نیستیم. حال‌آنکه رمز و راز صور پنهان هزاران برابر صور آشکار است. ولی نباید امید را از دست داد؛  یوسف گم‌گشته بازآید به کنعان غم مخور. حال برای این‌که تا زمانی که حیات داریم بتوانیم مانند یک فرمانروای لایق و باشهامت بر جسم یا کشور وجودی خود حکومت کنیم، بایستی به‌آرامی سازندگی را در قسمت جسم، روان و جهان‌بینی به وجود آوریم و بدانیم، هیچ‌کدام از ما به هیچ نیستیم حتی اگر خود به هیچ فکر کنیم.

 

نویسنده: کمک راهنما خانم محبوبه

نمایندگی: همسفران شهرری

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .