"به نام قدرت مطلق الله"
در مورد " کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر" گفتگویی با مسافر منوچهر یکی از راهنمایان درمان اعتیاد در نمایندگی حسنانی تدارک دیدهایم که توجه شما را به آن جلب مینمائیم؛

سلام و عرض ادب، لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی نمائید.
سلام دوستان منوچهر هستم یک مسافر؛ آخرین آنتیایکس شیره و تریاک، مدت یازده ماه و پنج روز سفر کردم به روش DST با داروی OT به راهنمایی آقای حامد شمس، رشته ورزشی در کنگره تیر و کمان و الان هم شش سال و شش ماه است که آزاد و رها هستم.
چه تفاوتی میان برداشت اول شما از کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و برداشت فعلیتان وجود دارد؟
خدا را شاکرم که در کنگره حضور دارم و آموزش میگیرم، به اعتقاد من مطالب کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر مثل کلامالله است؛ یعنی مطالبی است که در جهانهای مختلف جریان داشته تا به دست ما رسیده است؛ این بستگی به ظرفیتی دارد که من در خودم ایجاد میکنم، هر چقدر این ظرف را بزرگتر کنم میتوانم برداشت بیشتری داشته باشم؛ این ظرف همان دانایی است؛ هر چقدر دانایی من بیشتر باشد و آموزشهایی که میگیرم را در زندگیام کاربردی کنم، همانند پردههایی است که از جلوی چشمانم کنار میرود.
من اوایل پیام «لنگر کشتی» را میخواندم، ولی چیزی متوجه نمیشدم، کمکم که پردهها کنار رفت، دانایی بیشتری کسب کردم و با دایره لغات کنگره آشنا شدم؛ سعی کردم به یکسری چیزها عمل کنم و برداشتهایم بیشتر و عمیقتر شد.
متوجه شدم که هر چقدر بیشتر در کنگره حضور داشته باشم و خدمت کنم، آموزشهایم را بیشتر عملی میکنم، در سایه خدمت متوجه میشوم با خودم چندچند هستم! اگر میگویم باید محبت کنم، آیا واقعاً میتوانم در جایگاه خدمت به دیگران محبت کنم یا دچار منیت میشوم و گاهی خشک برخورد میکنم؟ همینها باعث میشود خودم را به چالش بکشم، یاد بگیرم و ایرادهایم را اصلاح کنم.
آیا کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر برای کسانی که درگیر اعتیاد نیستند هم مفید است؟
صددرصد! خیلی از جاهای کتاب روش درست زندگی کردن را به ما یاد میدهد، مثلاً میگوید شببیداری را کنار بگذارید و خواب منظم داشته باشید، آقای مهندس بارها گفتهاند که پیادهروی و ورزش میکنند و نظم دارند، اینها فقط مخصوص مصرفکنندگان موادمخدر نیست، مشکل اغلب جامعه ما همین بینظمی در زندگی و خواب است که تاثیر مستقیم آن را در جسمشان میبینند؛ مثل مشکلات گوارشی، یبوست یا زخم معده.
ما کنگرهایها ساعت شش صبح از خانه بیرون میرویم، ولی اگر صبح زود در خیابان بروید، میبینید خیلیها هنوز خواباند و انرژی پایینی دارند؛ این در اثر نداشتن خواب منظم است، نه کار زیاد! پس این کتاب به درد همه میخورد، چون اصولش برای درست زندگی کردن است.
سفر از تاریکی به سمت روشنایی را چگونه تفسیر میکنید؟
من وقتی وارد کنگره شدم سالها در یک دالان تاریک حرکت میکردم، فقط مسیر حرکتم را عوض کردم؛ از دنیای تاریکی سرم را برگرداندم و به سمت نور کمی که در انتهای تونل میدیدم حرکت کردم، درسته که هنوز جلوی پایم تاریک است و باید مراقب باشم، شاید به در و دیوار بخورم، ولی یادم هست آقای مهندس گفتند: حتی در عمق تاریکیها هم چشمهایتان را نبندید.
وقتی نوری بتابد اما چشمهایتان بسته باشد، آن را نخواهید دید، من میدانم در این تاریکی باید چیزهایی یاد بگیرم تا زمانیکه به دهانه تونل و روشنایی رسیدم، بلد باشم در آن جهان جدید چگونه زندگی کنم.
از دل تاریکیهاست که مردان سخت به وجود میآیند؛ من اگر در تاریکیها داشتههای درست جمع کنم، زمانیکه وارد دنیای جدید شدم، میدانم چطور زندگی کنم؛ سفر اول درمان جسم است، سفر دوم زندگیکردن و جهانبینی است که حرف اول را میزند.
کدام جمله کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر بیشترین تاثیر را بر شما گذاشته است و چرا؟
آقای مهندس همیشه در کتاب از نیروی مافوق صحبت میکنند، ایشان خیلی روشهای مختلفی را امتحان کردند تا به درمان برسند ولی چیزی که همیشه در زندگی من نقطه عطف بوده، توکل به خداوند است، من باور دارم هرجا به بنبست برسم، اگر قدمهای درست بردارم، خداوند کمک میکند. اگر توکل واقعی داشته باشم، ناامید و خسته نمیشوم و هیچ مشکلی برایم بزرگترین مشکل دنیا نخواهد بود.
(( کلام آخر ))
اگر صحبتی دارید بیان کنید.
من سه سال و نیم سفر کردم؛ در یک دوره خوب سفر کردم ولی بعد دچار لغزش شدم، هم مصرف میکردم هم به کنگره میآمدم و در باشگاه تیراندازی با کمان کنگره شرکت میکردم، آن زمان اصلاً برداشت درستی از کتاب عبور از منطقه 60 درجه نداشتم؛ مثل این بود که پردهای جلوی چشمانم بود.
ایمان دارم کسی که پایش را به کنگره میگذارد یک حکمتی پشتش است؛ یک رحمتی شامل حالش شده که به هرکسی داده نمیشود، باید قدر کنگره را بداند.
زمانی که انضباطی شدم و به من گفتند فعلاً اجازه حضور در کنگره را نداری، انرژیام خیلی پایین آمده بود و با خودم درگیر بودم، چیزی که کمکم کرد سیدی «محرم» استاد امین بود که میگفت اگر قدردان نباشید محرم نیستید و محروم خواهید شد پس اگر دوباره بخواهید محرم شوید باید تلاشتان را دو چندان کنید؛ آنجا بود که فهمیدم باید گوش به فرمان باشم تا لیاقت حضور در کنگره را دوباره به دست بیاورم.
تهیه و تنظیم گروه سایت حسنانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
153