English Version
This Site Is Available In English

قضاوت نکردن را باید آموزش ببینیم

قضاوت نکردن را باید آموزش ببینیم

سلام دوستان، امرالله هستم یک مسافر.
خداوند را بسیار شاکر و سپاسگزارم و از جناب مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم. همچنین از راهنمای درمان اعتیادم آقای مهدی و راهنمای درمان سیگارم آقای نادر و همین‌طور از همسفرانم و راهنمایانشان که در طول این مدت من را همراهی نمودند، تشکر می‌کنم.

هر شخصی در کوله‌پشتی ذهنش، تفکرات و اندیشه‌هایی را با خودش حمل می‌کند و وقتی که تحت آموزش‌های کنگره و در جمع قرار می‌گیرد، کم‌کم جایگاه خودش را پیدا می‌کند که در مقوله اعتیاد و درمان اعتیاد در چه جایگاهی قرار دارد و در چه درجه‌ای از جهنم و کارهای ضد ارزشی قرار گرفته است.
این شخص ذره‌ذره شروع می‌کند به درمان کردن آن بندها و می‌فهمد که برای از بین بردن و گشودن آن بندهای تو در تو و پیچ در پیچ، نیاز به علم، دانش و آگاهی دارد.

یکی از بندها قضاوت است. شخص ذره‌ذره به این نتیجه می‌رسد که اگر در گذشته من دیگران را قضاوت می‌کردم، به خاطر این بوده که خودم را نمی‌شناختم، نفس یا نگهبانان این جسم را نمی‌شناختم که در چه مرحله‌ای از دانایی قرار دارم یا در چه مرحله‌ای از ناآگاهی قرار دارم. یک ضرب‌المثل است که می‌گوید: «دستت را بگذار روی کلاه خودت تا باد نبردش!» ضرب‌المثل دیگری هم داریم که می‌گوید: «سرت تو لاک خودت باشه!» من امرالله، اگر بخواهم دستم را بگذارم روی کلاه خودم که باد نبردش و یا سر در لاک خود به زندگی‌ام ادامه بدهم، قطعا باید تحت آموزش قرار بگیرم تا به مرحله‌ای برسم که بتوانم دیگر از قضاوت کردن دست بردارم.

جهان بر پایه اضداد بر پا شده، یعنی تا من تاریکی را تجربه نکرده باشم، قطعا قدر روشنایی را هرگز نخواهم فهمید؛ مزه آب را با تشنگی یا اصلا سیری را با گرسنگی و گرما را با سرما لمس و درک می‌کنیم. باید اضداد را بشناسم تا قدر زندگی را بدانم. من فهمیدم که از روز الست بوده‌ام و زندگی من ادامه‌دار است و فقط خدا می‌داند تا به امروز که دارم زندگی می‌کنم چند میلیارد سال گذشته باشد، پس در این مدت زندگی خودم را داشته‌ام و می‌دانم که بعد از مرگ هم حیات ادامه دارد و مرگ پایان زندگی نیست.

وقتی به دنیا می‌آییم، در گوشمان اذان می‌گویند و زمانی که این دنیا را ترک می‌کنیم و وارد مرحله بعدی می‌شویم، باز در گوش ما اذان می‌گویند و این نمادی از این است که حیات ادامه دارد و چه بسا شخصی که مورد قضاوت قرار می‌گیرد در حلقه‌های بعدی و یا در بعدهای بعدی یکی از پرهیزگارترین و صالح‌ترین انسان‌ها بوده باشد.
پس این نتیجه را می‌گیریم که شخص باید تحت آموزش قرار بگیرد، مثلث جهالت و مثلث دانایی را بداند و آنها را در زندگی خودش کاربردی کند و انگشت اشاره‌ای که به سمت دیگران داشته را به سمت خودش برگرداند و هر روز در وی‌ای‌آر خودش گذشته‌اش را چک کند.

اگر من امرالله امروز از یک آرامش و آسایش نسبی برخوردارم، به این خاطر است که اول تحت آموزش قرار گرفتم و بعد سعی کردم که در زندگی دیگران دخالت نکنم و هر چه در زندگی دیگران کمتر تجسس کنم، آرامش و آسایش بیشتری دارم و در پایان وفا کنیم و ملامت کشیم و خوش باشیم.

نگارش: مسافر امرالله (لژیون هشتم)
ارسال: مسافر اسماعیل (نگهبان سایت)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .