گاهی انسان تصور میکند که مانند سلطان هر فرمانی بدهد جسم بایستی در اسرع وقت به انجام برساند؛ ولی سمفونی بدن ما را با این موضوع آشنا میکند که تصمیم گیرنده کسانی دیگر هستند و اگر ما خواستهای داریم بایستی زمان را در نظر بگیریم چون وجود چهل هزار میلیارد سلول در جسم شوخی نیست و توان آنها را هم بایستی در نظر داشته باشیم. مسئله چاقی، یکی از مسائلی است که میخواهیم در کوتاهترین زمان آن را با ورزشهای سنگین حل کنیم ولی امکان پذیر نیست و تمام اینها به این علت است که سمفونی بدن را نمی شناسیم، هر کاری میخواهیم انجام دهیم بایستی حساب شده عمل کنیم.
آموزشهای کنگره میخواهد این را به من بیاموزد که من در یک لحظه نمیتوانم از تاریکیها که میتواند شامل؛ اعتیاد، انتقام، کینه باشد خارج شوم بایستی برای بندهایی که وجود دارند زمان بگذارم، در مورد انتقام خداوند چنین میفرماید؛ شما میتوانید انتقام بگیرید ولی خداوند بخشنده و مهربان است ما با انتقام یک بازی خطرناکی را شروع میکنیم که حتی تا بعدهای دیگر نیز ادامه دارد، ولی برای باز شدن بندها و رسیدن به آرامش گاهی اوقات بایستی از یکسری چیزها بگذریم تا بتوانیم به عروج برسیم، انسان برای رسیدن به مرحله بالا گاهاً بایستی از خود بگذرد تا به خود برسد یعنی از آن منیت، مال دوستی، حسادت، کینه، دشمنی بگذرد.
کار معنوی و خدمت بی قید و شرط بار مادی را نیز به همراه دارد، فقط شرط آن این است که واقعا خدمت صادقانه باشد و هدف ما منت گذاشتن سر خداوند نباشد و شکل معامله به خود نگیرد که اگر فلان کار من را حل کنی یک قربانی میدهم، خدمت اگر از جان و دل باشد در دفتر خداوند ثبت میشود و بیجواب نمیماند. این آموزشها به ما کمک میکند تا انسان را به خوبی بشناسیم به بیداری برسیم و وقت خود را برای چیزهای بیهوده به هدر ندهیم و انسان را درک کنیم چون انسان مجموعهای از رذائل و فضائل است و درک این موضوع و گاهی گذشتن از خود باعث میشود در ما یک شکوفایی رخ بدهد.
هیچ معجزهای وجود ندارد که در یک لحظه همه چیز درست شود و مسائل منفی برطرف شوند، بلکه همه چیز ذره ذره است و همانقدر که به عمق تاریکی رفتهایم باید دقیقاً به همان اندازه هم برگردیم، یعنی اگر ۲ متر پایین رفتهایم باید ۲ متر برگردیم یا اگه ۱۰۰ کیلومتر رفتهایم باید صد کیلومتر به سمت نور و روشنایی برگردیم. ما باید برای باز کردن هر بند یا ریسمانی به علم، دانش و معرفت لازم برسیم تا بتوانیم آنها را یکی یکی باز کنیم، مثلاً برای مواد مخدر به آن علم و دانش رسیدیم تا توانستیم به آرامی و با گذر زمان آن بند را باز کنیم یا برای سیگار و چاقی هم همینطور بود.
برای هر چیزی باید خود شخص تصمیم بگیرد که آن را حل کند، به زور افراد دیگر هیچ کاری به انجام نمیرسد و هر چه بیشتر اصرار کنیم شخص در انجام آن کار یا اشتباهش مصممتر میشود، پس شخص اول باید در مورد هر چیزی بداند و بعد بتواند آن عمل را انجام دهد. مبارزه نیروی الهی و نیروی شیطانی در همه انسانها وجود دارد و غیرممکن است که یک فردی صددرصد الهی شود و فقط مسائل منفی در او به حداقل میرسند، تا زمانی که فرد در این نبردها پیروز شده و به سمت مسائل الهی برود. ما در یک معدن طلای خوب و طلای نامرغوب داریم و انسانها هم از یک معدن هستند؛ اما یکی بر حق و یکی بر ناحق هستند و شمشیر حق و ناحق با هم به بالا میروند و اینکه کدام به پایین بیاید و پیروز شود، خداوند آن را مشخص میکند و این بازی زندگی است، افرادی که ناحق هستند در آخر مثل کرم شبتاب خواهند بود.
و ما از برق کرم شبتاب نباید هراسی به دل راه دهیم، چون اگر آفتاب بیاید آن کرم خود را آن گونه میبیند که است. اصولاً راه زندگی بیانتها است و حتی اگر قیامت هم بشود باز نقطهای دیگر آغاز میشود، شخصیت انسان محفوظ است و جنس انسان اول از انس یا گِل خام یا ناآگاهی است و باید تبدیل به گل پخته یا انسان آگاه شود و برای این کار باید بهای آن آگاهی با سختیهایی که او میکشد، پرداخت شود و فرد باید جهان ببیند تا جهاندیده شود. خداوند نمیخواهد که انسان را در مسیر زندگی شکنجه دهد؛ بلکه فقط هشدار میدهد تا نتیجه عملش به نفعش باشد. ما نیز در مسیر زندگی باید دید خود را وسیع کنیم، همه مسائل را با دید باز ببینیم و کفش با دوام بپوشیم تا بتوانیم کارها را به راحتی به نتیجه برسانیم و تا از خود نگذریم به خود نمیرسیم.
منبع: سیدی نردبان
نویسنده: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه(لژیون نهم)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمايندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
141