کلمه قضاوت به معنی تحلیل رفتار، گفتار و عمل دیگران و کلمه جهالت نیز به معنی عدم دانایی است، این دو کلمه رابطه مستقیمی با هم دارند یعنی هر چقدر دانایی افراد کمتر باشد، بیشتر در مورد دیگران قضاوت میکنند و هر چقدر دانایی بیشتر باشد این قضاوت کمتر و کمتر میشود. در مورد قضاوت کردن، افرادی در تمامی جوامع وجود دارند که قاضی هستند و کار آنها قضاوت کردن است، البته این عزیزان به صورت گروهی عمل میکنند و گروه اطلاعات، آگاهی، تجسس و هیئت منصفه و ... دارند و در کنار هم اطلاعاتی را از مجرمان بدست میآورند تا بر اساس آنها برایشان حکمی صادر کنند و برای رسیدن به آن درجه، چندین سال درس قضاوت میخوانند و در آن حیطه آگاهی دارند اما با این حال بعضی اوقات حکمی که صادر میکنند نادرست است و حتی بعد از گذشت چندین سال متوجه آن میشوند، اما ما انسانها انتظار داریم که در مورد دیگران به راحتی قضاوت کنیم و درست از آب دربیاید!
البته انسان موجودی است که قاضی به دنیا آمده و کار او قضاوت در مورد کارهای خودش است، اینکه کارهای نادرست خودش را تشخیص دهد و در مورد آنها قضاوت کرده و از آنها درس بگیرد و یا مثلاً در مورد کارهای روزمره خودش قضاوت کند که آیا امروز درس بخوانم یا نخوانم؟ آیا به دانشگاه بروم یا نه؟ این لباس را برای خودم بگیرم یا نه و هزاران مثال دیگری که نیاز به قضاوت کردن خود شخص دارند اما زمانی مشکل به وجود میآید که ما از حیطه خود خارج میشویم و وارد حریم و حیطه دیگران میشویم و تلاش میکنیم تا آنها را قضاوت کنیم، در این مرحله ابتدا ظن و گمان بد نسبت به طرف مقابل میبریم و سپس شروع به تجسس در مورد او میکنیم، سعی میکنیم از کارهای آن فرد سردربیاوریم تا اطلاعاتی را برای حکم صادر کردن پیدا کنیم و صد البته که این اطلاعات ناقص، نادرست و ساخته ذهن خودمان هستند.
قضاوت کردن مانند آن است که ما یک تکه از یک پازل بزرگ را ببینیم و بر اساس آن تکه کوچک در مورد کل آن پازل نظر دهیم و این غیر ممکن است که درست از آب دربیاید و در اینجا اولین ضربه این قضاوت به خود ما برمیگردد، چون ما با قضاوت کردن ارزش خودمان را از بین میبریم و انرژی منفی تمام قضاوتها به زندگیمان برمیگردد و این قضیه مانند اعتیاد است و آنقدر در آن غرق میشویم که زندگی کردن را فراموش میکنیم، علاوه بر اینها قضاوت، کینه و دشمنی به بار میآورد و حتی میتواند این دشمنی تا نسلها ادامه بیابد. قضاوت درسی است که ما در کنگره مطالب زیادی در مورد آن میخوانیم، چون یکی از دروس اصلی برای بالا بردن جهانبینی است.
استاد امین در سیدی قضاوت میفرمایند؛ زمانی که میخواهید قضاوت کنید دوربین را به طرف خودتان برگردانید تا کارهای خود را نیز ببینید، به نظر من این جمله در زندگی همه ما افراد کنگره تاثیر خود را گذاشته است، همسفر با شنیدن این جمله سعی میکند کارها و رفتارهای خودش را نیز ببیند و سعی کند تمرکز خود را روی اصلاح آنها بگذارد و این موضوع باعث میشود تا همسفر مسافر خود را رها کند و خودش را در این زندگی بولد یا پررنگتر کند، در نتیجه او خودش را که سالها گم کرده است پیدا میکند و چون مسافر را رها کرده است، او نیز میتواند به راحتی مسیر خودش را طی کند و این رها کردن در همه موارد معجزه است، به خصوص در مبحث قضاوت! وقتی ما شروع به تغییر دادن خود میکنیم، ناگزیر اطرافیان را هم محکوم به تغییر میکنیم، آقای مهندس همیشه میفرمایند؛
اگر گِلی را کنار یک گُل بگذاریم، بعد از مدتی بوی گُل را به خودش خواهد گرفت، یعنی همان قضیه القا اجرا میشود و این در مورد انسانها هم صادق است، وقتی من در یک جهت مثبت حرکت کرده و برای تغییر خودم تلاش کنم، صد در صد افرادی که در اطراف من هستند این خصوصیت به آنها هم منقل میشود و دقیقاً آنها هم با من هم مسیر خواهند شد. پس هر چه آگاهی ما بیشتر شود کمتر قضاوت میکنیم، چون قضاوت و جهالت ریشه در ناآگاهی و نادانی افراد دارند.
منابع: صحبتهای آقای مهندس و استاد امین در جلسات جهانبینی
نویسنده: راهنما همسفر محدثه (لژیون نهم)
رابط خبری: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر محدثه (لژیون نهم)
ویرایش و ارسال: همسفر رباب رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون اول) دبیر سایت
همسفران نمایندگی صائب تبریزی
- تعداد بازدید از این مطلب :
142