به نام قدرت مطلق الله
مبحثی مربوط به تاریخ ۴۷/۴/۱۶ است. استاد میگویند: مطالبی که صحبت میکنم به صورت عام است، و مخاطب خاصی ندارد. از یک دکترای فلسفه تا کسی هم که ابتدایی است، میتوانند صحبتهای من را گوش کنند و استفاده کنند. برای تازهواردین هم که دشوار است چهل سیدی را مینویسند تا مقدماتی باشد، تا وادیها و جهانبینی را فرا بگیرند. چرا؟ چون جهان بینی، واجب و لازم است. برای اینکه، زاویه دید ما، نسبت به مسائل و مشکلات فرق میکند که ما مشکلات را از زاویه ۳۶۰ درجه ببینیم یا از سوراخ کلید. که دید ما با تفکر و اندیشه باشد یا نه، وقتی مشکلی پیش میآید همه مشکلات و مسائل تحت شعاع قرار میگیرند و همه به بوته فراموشی سپرده میشوند.
مثلاً فردی که بیماری سرطان میگیرد دیگر تمام مشکلات و خواستههای خود را فراموش میکند و فقط روی آن بیماری تمرکز میکند، چون هنوز به آن آگاهی و دانش نرسیده و فکر میکند همه چیز تمام شدهاست. اما خوشبختانه با علم کنگره و فراگیری جهانبینی بچهها ذره ذره یاد میگیرند از دریچه دیگر به مشکلات خود نگاه کنند یعنی همان دید ۳۶۰ درجه و همیشه مثبت گرا باشند و به مسائل منفی فکر نکنند و بدانند خوبی خوب است و بدی بد و در زندگی خوبی و بدی قاطی هستند و انسانها دارای فضائل و رذائل هستند و نباید انتظار داشتهباشیم همه چیز خوب باشد و بر وفق مراد ما باشد. چرا؟ چون جهان و زندگی بر پایه اضداد بنا شده و این اضداد هستند که باعث شدند زندگی بچرخد و این را باید درک کنیم و بدانیم که در دوزخ و جهنم بودن انسانها به تفکرات مثبت و منفی آنها بستگی دارد و ۹۰ درصد مشکلات را خود ما به وجود آوردهایم. چرا؟ چون تصمیمات درست نگرفتهایم یا تصمیمات غلط گرفتهایم بررسی نکردهایم درست فکر نکردیم و بعد به مشکل برخوردیم.
شاگرد میگوید: من هرچه تلاش میکنم کمتر مییابم و هرچه فکر میکنم به نتیجه نمیرسم چه باید کنم؟ که استاد میگوید: آنچه باعث میشود تفکر کنید نیروی آگاه شما است و اگر توفیق ندارید و یا کم دارید به علت عدم توفیق در امورات جاریه است. یعنی باید در زندگی روزمره خود که همان امور جاری است موفق باشید برای اینکه موفق باشید باید کارهای خود را به موقع و سر وقت انجام بدهید یعنی صبح زود بیدار شوید شب زود بخوابید که دیر خوابیدن و دیر بیدار شدن خود منشأ یک سری از مشکلات و بیماریهاست پس چیزی که باعث میشود من تفکر کنم در مورد کارهایی که موفقیت کسب میکنم یا کسب نمیکنم، آن نیروی آگاه است، نه نیروی نا آگاه.
در ادامه استاد به شاگر میگوید: با دوستان مروت و با دشمنان مدارا، اما دشمنی که شمشیر از نیام میکشد و پرچم سبز را پاره میکند با چوب پرچم به جنگ او بروید و یا درفش ارغوانی و یا بنفش برافرازید. پس تا جایی که میتوانید باید با دشمنان مدارا کنید. اما وقتی او سؤاستفاده میکند و باز حمله میکند باید با او بجنگی. اما موقعی کسی به شما لج میکند نباید به او حمله کنی اصلاً ارزشی ندارد. چون او رقمی نیست، ولش کن که اگر ولش کنی بهتر است.
در ادامه استاد میگوید نیروهایی که در وجود تو هستند ولی توقع نداشته باش به کمک بیایند و به تو کمک کنند چون موقعی آن نیروها به کمک انسان میآیند که او سدها را بشکند، یعنی موانع و مشکلات را از سر راه خود بردارد و آنها را حل کند و به پیش برود، آن موقع از آگاهی و دانشی برخوردار شده و میتواند مشکلات و سختیها را از سر راه خود بردارد. چون سختیها و مشکلات همیشه سر راه ما هستند باید از زمانی که در اختیار داریم درست استفاده کنیم و ایمان به خداوند داشتهباشیم چرا؟ چون اگر ایمان به خداوند روان انسان را قویتر میکند و یک قوت قلبی است. حتی اگر فکر کند خداوندی نباشد. داشتن ایمان کور سویی است که باعث حیات انسان و ادامه حیات میشود و قویترین نیرویی که در تمام هستی حکم فرماست همین نیروی الهی است و اینکه عبادت به جز خدمت خلق نیست و عبادت هم به صورت کلاسیک است. یعنی نماز خواندن و هم خدمت کردن به خلق، همچنین در ادامه میگوید وقتی در مسیر زندگی مشکلی را حل میکنیم دوباره به مشکل دیگری بر خوردیم چه کار کنیم. اینجا به ما میگوید، باید آرام باشی و اراده داشتهباشی و از یک درب دیگر وارد شوی اگر از درب بیرونت کردن از پنجره وارد شوی اگر از پنجره بیرون کردن از زیر درب وارد شو. یعنی باید برای مشکلاتمان راه حل دیگری پیدا کنیم نه اینکه ناله و فریاد کنیم. پس آرام و با اراده بودن باعث میشود تا تمام و کمال برای انجام عمل مسلط و واقف باشیم.
در ادامه استاد میگوید با گشوده شدن دلت با ما همسفر باش آنچه میخواهی با ما در میان بگذار و صبر و حوصله داشته باش. درادامه شاگرد میگوید: آیا مربیان حق همیشه هستند و وجود دارند یا نه؟ استاد میگوید: بله همهچیز در همه ایام و همه شرایط امکان دارد. اما بنا به وضع زمان تغییر و تبدیل در هر جسم کروی شکل باید یک محور باشد. پس هر چیزی امکان پذیر است و این قضیه در همه ادیان همهگیر است.
شاگرد: بلی آن محور به حرکتهای دیگر نیرو و فرمان میدهد و این محورها ممکن است به تنهایی باشند یا چند تا جهان باشند مثل رسول خدا که با حضرت جبرئیل در ارتباط بود و از بعد دیگر و از کسان دیگر برای او مطالب میآورد. چرا؟ چون جهانها داخل هم داخل هم مانند زنجیر هستند و اطلاعات را رد و بدل میکنند پس در سیستم الهی این حلقهها وجود دارند و مربیان حق هستند و کار خود را ادامه میدهند، مرگ پایان زندگی نیست و اگر جهان زمینی فاقد الهامات و القائات و قوانین بود. انسان نمیتوانست یک قدم هم بردارد و پیشرفت کند. چون زمانی انسان پیشرفت می کند که از مراحل بالا اطلاعات و آگاهی به او داده شود. مانند اطلاعات و آگاهیهایی که به آقای مهندس دریافت کردند برای درمان اعتیاد و انواع بیماریها و چاقی با متدی dst همچنین از این متد برای لاغری و اضافه وزن استفاده میکنند. چرا چون زبان بدن را فهمیدند و دربهای ناگشودنی را گشودند.
منبع: سیدی درب دیگر
نویسنده: همسفر معصومه خ (عضو لژیون سردار)
رابط خبری: همسفر عفت (عضو لژیون سردار)
ارسال: همسفر فهیمه رهجوی راهنما همسفر مهتاب (لژیون دوم) نگهبان سایت
همسفران نمایندگی خمین
- تعداد بازدید از این مطلب :
75