جلسه یازدهم از دوره سیزدهم كارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی دکتر علیرضا به استادی راهنما همسفر ریحانه، نگهبانی همسفر الهه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز دوشنبه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۴ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
بسیار خوشحالم که در این جایگاه خدمتی و در جمع شما دوستان محبت حضور دارم و امیدوارم بتوانم خدمتگزار خوبی برای کنگره باشم. از ایجنت نمایندگی، مرزبانان گرامی و نگهبان جلسه سپاسگزارم که فرصت خدمت را به من دادند. دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت است که یکی از دستور جلسات بسیار مهم در کنگره۶۰ و همچنین در زندگی ما میباشد. اگر بتوانیم این موضوع را عمیقتر درک کنیم، قطعاً زندگی بهتری را تجربه خواهیم کرد.
همانطور که میدانیم قضاوت؛ یعنی کسی که علم و آگاهی دارد در جایگاه قضاوت بنشیند، درست و غلط را تشخیص بدهد و نهایتاً حکم صادر کند. در جامعه هم قضاتی داریم که با بررسی اطلاعات و آگاهیهای بهدست آمده از موضوعات یا دانشی که دارند؛ همچنین با اجازهای که برای این کار به آنها داده شده، حکم صادر میکنند تا اجرایی شود. ما انسانها نیز قوه قضاوت را در فطرت خود داریم؛ یعنی میتوانیم تشخیص بدهیم کاری که انجام میدهیم درست است یا نادرست؟! این به دلیل داشتن عقل و آگاهی درون ماست که خداوند در وجودمان قرار داده است. ما با دانستهها و آموزشهایی که داریم، میتوانیم تصمیم بگیریم که فلان کار را انجام بدهیم یا خیر؛ مانند همین لحظه که من همسفر در این نمایندگی حضور دارم. شاید قبل از آمدن هزار فکر به ذهنم خطور کند؛ از گرمای هوا گرفته تا نگرانی بابت فرزندانم، اما در نهایت من و دیگرانی که اینجا حضور داریم به این نتیجه رسیدیم و آن حکم را برای خودمان صادر کردیم که باید حرکت کنیم، حضور داشته باشیم و از آموزشهای کنگره استفاده کنیم تا زندگی بهتری را تجربه نماییم.
اما مسیر دیگری هم وجود دارد؛ اینکه افراد از سمت جهالت وارد میشوند. ما در جهانبینی، مثلث جهالت را یاد گرفتهایم که اضلاع آن شامل ترس، ناامیدی و منیت است. کسی که از این مسیر وارد شود، بهطور طبیعی قضاوت اشتباه هم خواهد داشت؛ چون از روی ترس، ناامیدی، غرور یا تکبر تصمیم میگیرد. اولین گام این فرد، ورود به تجسس میباشد که این تجسس ممکن است از خود فرد، اطرافیان یا حتی ناخودآگاه و از طریق حرفهای دیگران شکل بگیرد. سپس آن شخص به خودش اجازه میدهد با تکیه بر اطلاعات ناقص یا منفی که شنیده، وارد قضاوت شود، حکم صادر کند و در شرایط سختتری قرار بگیرد؛ زیرا شاید اتفاقی که برای آن فرد افتاده، یک مصلحت یا تقدیر الهی بوده و ما بیخبر از آن در پشت پرده حکمی صادر کردهایم.
در این حالت خداوند ممکن است بگوید: اکنون که فکر میکنی توان قضاوت داری، بیا در همان شرایط قرار بگیر تا ببینیم چند مرده حلاجی و چطور آن وضعیت را مدیریت میکنی! این دقیقاً چیزی بود که چند مرتبه برای خود من اتفاق افتاد و متأسفانه شرایطی پیش آمد که مجبور شدم همان حکمی را که درباره دیگران صادر کرده بودم، خودم تجربه کنم و واقعاً هم شرایط سختی بود؛ حتی همین دو هفته پیش برایم اتفاقی افتاد که گواهی بود بر این دستور جلسه، اطلاعاتی به من رسید و سبب شد در ذهنم فردی را قضاوت کنم. با خود گفتم: اگر او این کار را کرده بود، این اتفاق برایش نمیافتاد و حکم صادر کردم! ولی از فردای همان روز، خداوند طوری مرا در همان شرایط قرار داد که هیچ زنگ تفریحی هم بینش نبود! من باید آن حکم را زندگی میکردم و مدت دو هفته هم با آن دستوپنجه نرم کردم تا اینکه متوجه شدم آن فرد چه سختیهایی را گذرانده و به آن نقطه رسیده؛ ولی من بدون آگاهی چه ساده درباره او قضاوت کرده بودم.
ما باید خیلی حواسمان را جمع کنیم تا اصلاً وارد چنین مسیری نشویم و اگر هم وارد شدیم، نباید قضاوت کنیم یا حکمی صادر نماییم؛ زیرا ممکن است همان اتفاقات برای خودمان هم رقم بخورد. سالهاست که در کنگره هستیم و این دستور جلسات را میخوانیم و آموزش میگیریم؛ اما باز هم ممکن است دچار اشتباه شویم؛ پس بایستی همیشه مراقب ذهن خودمان باشیم و نگذاریم درب ورودی آن باز شود. من به رهجویانم همیشه میگویم: ما نمیدانیم پشت این درب چه چیزی وجود دارد، ممکن است وارد شویم و با سختیهای زیادی مواجه شویم که اصلاً آماده آنها نبودهایم. قضاوت نیز یکی از همان دربهایی است که اگر باز شود، عواقب زیادی در پی دارد. راهنما به همسفر آموزش میدهد که حق ندارد برنامه مسافر را چک کند، جیب او را بگردد یا در سفرش دخالت کند؛ چون ما مصرفکننده نبودهایم، نیستیم و انشاءالله نخواهیم بود و اگر وارد تجسس شویم، حال خودمان خراب میشود و سفر مسافرمان هم به مشکل میخورد.
فکر نکنید قضاوت و تجسس فقط مربوط به دوردستها است، اتفاقاً همین کسانی که نزدیک ما هستند؛ از جمله مسافرمان هم میتوانند موضوع قضاوت اشتباه ما شوند. از خداوند میخواهم که انشاءالله جهالت درونیمان را به دانایی تبدیل کند؛ چراکه انسان دانا، اشتباهات گذشته را دوباره تکرار نمیکند، وارد تجسس نمیشود، از آموزشها استفاده میکند و سعی مینماید جایگاه خودش را ارتقاء دهد. امیدوارم که هیچگاه وارد قضاوتهای اشتباه نشویم و خدایی نکرده در مسیری قرار نگیریم که مجبور شویم به سختی از آن خارج گردیم.

تایپیست و ویرایش: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر آیسان (لژیون نهم)
عکاس: همسفر نرگس رهجوی راهنما همسفر الهه (لژیون یازدهم)
ویراستار و ارسال: همسفر مریم نگهبان سایت
همسفران نمایندگی دکتر علیرضا
- تعداد بازدید از این مطلب :
5299