جاهل کسی است که احساسش بر عقلش غلبه می کند

سیزدهمین جلسه از دوره چهل و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران نمایندگی ستارخان؛ با استادی مسافر میلاد، نگهبانی مسافر امیرحسین و دبیری مسافرحامد با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" روز دوشنبه 16 تیرماه ۱۴۰۴ راس ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد:

خوشحالم از اینکه در خدمت شما عزیزان هستم و خداوند را بابت این فرصتی که به من داده شد شکرگزارم؛ در وهله اول از راهنمای خودم تشکر می‌کنم که اجازه تجربه این جایگاه را به من دادند و همچنین عرض خداقوت و خسته نباشید خدمت ایجنت و مرزبانان این دوره و دوره قبل. خلقت انسان به طور کلی قاضی گونه است و در هر لحظه از زندگی در حال قضاوت می باشد؛ به گونه ای که در مسیر زندگی بر سر دو راهی هایی قرار می گیرد که با انتخاب یکی از آن ها مسیر زندگی اش مشخص می شود.

این انتخاب ها دو وجه دارد؛ یکی وجه الهی و دیگری وجه شیطانی و تاریکی. حال می خواهم از جایگاه متفاوت تری به قضیه نگاه کنم و عرایضم  را از آیه ای از قرآن وام بگیرم که صحبت فی مابین حضرت نوح و خداوند است. ترجمه آیه بدین گونه است: "خداوند فرمود ای نوح به یقین او از خاندان تو نیست. او دارای کرداری ناشایست است، پس آن چیزی که به آن علم نداری از من مخواه .

همانا من تو را اندرز می دهم که مبادا از جاهلان باشی" از این آیه اینگونه استنباط می شود که یکی از پایه های اصلی قضاوت این است که من راجع به آن مساله بایدعلم داشته باشم و در قسمت دوم راجع به جاهلان صحبت می کند و برداشتی که من کردم این است که جاهل کسی است که احساسش بر عقلش غلبه می کند و کسانی که مصرف کننده هستند قوه احساسشان تقریبا مختل شده و در نتیجه نمی توانند تصمیم عقلانی بگیرند. اما ارتباط آن با هر کدام از ما که در کنگره سفر می کنیم چیست؟ مساله ای که در اوایل سفر برایم پیش آمد و ممکن است برای خیلی ها پیش بیاید قضاوت کردن است. روش دی اس تی، داروی اوتی و گاها قوانین کنگره را قضاوت می کردم و پیامم برای کسانی که این موضوع گریبان آن ها را گرفته این است پیامی جز پیام سفر اول نیست که می گوید در جای خود بنشین و به آنچه علاقه داری مشغول باش. در آخر از خداوند می خواهم که من را از قضاوت و جهالت دور کند تا بتوانم به فرمان عقل نزدیک شوم.

تایپ: مسافر میلاد لژیون هفتم
عکس و انتشار: مسافر طاها لژیون دوازدهم

مرزبان کشیک: مسافر محسن