English Version
English

گزارش لژیون پزشکان پارک طالقانی جمعه 1398/7/19؛ «هفته مرزبان، ایجنت و اسیستنت»

گزارش  لژیون پزشکان پارک طالقانی جمعه 1398/7/19؛ «هفته مرزبان، ایجنت و اسیستنت»

چهاردهمین جلسه از دور هفدهم کارگاه‌های آموزشی ویژه لژیون پزشکان پارک طالقانی، به استادی مسافر محسن و نگهبانی جناب آقای مهندس و دبیری دکتر محمدعلی با دستور جلسه «هفته مرزبان، ایجنت و اسیستنت» در روز جمعه مورخ 19 مهر 98 رأس ساعت 8 صبح آغاز به کار نمود.

جناب آقای مهندس

متشکرم. خیلی ممنون. سلام دوستان حسین هستم مسافر.

امروز چهاردهمین جلسه این دوره است که دبیرش محمدعلی هست، دبیر خیلی خیلی خوبی بود، من باورم نمی‌شد که آن‌قدر دقیق باشند حتی گزارش‌ها و حساب‌وکتاب. دفعه بعد نوبت خانم‌ها است. البته از اطباء و پزشکان دبیر می‌شوند. اگر خانم‌ها نبود نوبت آقایان می‌شود. این را اول جلسه می‌گویم که افراد می‌خواهند فکر کنند فرصت فکر کردن تا آخر جلسه را داشته باشند. کسی که دبیر می‌شود برای تمام مدت‌ها مطبش باز است، یعنی هر وقت اعلام می‌کنیم کلینیک‌ها را برای رهایی، اسم آن پزشک و کلینیک جز کلینیک‌های باز اعلام می‌شود.

سخنان استاد

سلام دوستان محسن هستم یک مسافر

اول‌ازهمه خدا را شکر می‌کنم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم. حالا طبق حالت روال کنگره، خودم را معرفی می‌کنم؛ من محسن شمس هستم پزشک متخصص اطفال. زمان GP چون MMT کار می‌کردم با کنگره آشنا شدم و وارد کنگره شدم. در مورد دو مسئله قرار بود صحبت کنیم؛ یکی مسئله جشن هفته اسیستنت، ایجنت و مرزبان. ازاینجا شروع کنم کلاً ما در کنگره چهار هفته داریم که تقدیر و تشکر می‌کنیم از کسانی که در کنگره خدمت می‌کنند. هفته راهنما، هفته دیده‌بانان، هفته همسفر و یک هفته هم هفته ایجنت، اسیستنت و مرزبان. نکته‌ای که برای من جالب بود اینکه از ساعت 5 صبح تابه‌حال حدود 200 تا 500 ماشین وارد پارک طالقانی شده‌اند، 200 تا آدمی که به قول آقای مهندس که تو سی‌دی‌های اولشان می‌فرمایند هرکدام از این آدم‌ها می‌توانند یک شهر را به هم بریزند، این 200 تا وارد می‌شوند. توی رانندگی کسانی که حتی سابقه مصرف مواد مخدر هم نداشته‌اند، توی این‌طور جاها قاعدتاً یک کنتاکت باهم پیدا می‌کنند و باید یک نیروی انتظامی یا یک کنترل‌گر خیلی قوی باشد تا بتواند این‌ها را مهار کند. حالا برای من جالب بود که هر هفته جمعه 500 تا ماشین می‌آید اینجا پارک می‌کنند و حدود 1000 تا 1500 نفر می‌آیند اینجا، خانواده‌ها می‌آیند اینجا و یک مورد درگیری یا یک مورد مشکل اینچنینی نداشته‌ایم. این خب جالب است که چه چیزی باعث شده تا این نظم برقرار باشد، در داخل شعب هم به همین شکل، توی هر شعبه بین 200 تا 300 نفر از آدم‌هایی می‌آیند و می‌نشینند که هرکدام یک شهر را به هم می‌ریختند حالا می‌آیند اینجا مرتب و منظم. کنگره اصول دارد قوانین و حرمت دارد، در یکی از سی‌دی‌ها مهندس می‌فرماید که: من به این فکر بودم که اگر خدای‌نکرده خودم نباشم کنگره چگونه سرپا باشد؟! آن نظم و قاعده‌اش مرتب باشد. کسانی که از خود مصرف‌کننده‌ها هستند می‌آیند برای مرزبان شدن، قانونش این هست که رأی‌گیری برگزار می‌شود، حالا برای مرزبان‌های هر شعبه یا مرزبان‌های پارک طالقانی با هر جایی.

مرزبان‌ها کسانی هستند که حافظ آن حرمت کنگره 60 که توی جلسات عمومی کنگره 60 حرمت آن خوانده می‌شود به دلیل اهمیت حرمت کنگره 60 دارد که باعث حفظ نظم می‌شود. مرزبان‌ها وظیفه‌شان این است که حرمت‌ها و قوانین را اجرایی کنند و اصول را پیاده کنند. با توجه به اینکه کسانی که انتخاب می‌شوند برای مرزبانی یک قاعده‌ای دارند: حداقل 6 ماه یا یک سال از رهایی گذشته باشد، سفر دومی باشد، ولی بااین‌حال با توجه به اینکه تجربه کاریشان کم است، یک شخصی را به‌عنوان ایجنت در نظر گرفته‌اند که رابط بین دیده‌بان‌ها و مرزبان‌ها؛ که دیده‌بان‌ها قوانین و حرمت‌ها و اصول کنگره 60 را تدوین می‌کنند. یک اصطلاحی دارند، به‌عنوان یک ریش‌سفید می‌دانند، البته یک حق رأی دارند ولی چیزی که توضیح می‌دهند امور شعب و امور پارک طالقانی شورایی برگزار می‌شود. من از چند تا از دوستان مرزبان صحبت کردم و اطلاعات گرفتم، خیلی جالب است کسی که در مدیریت خود و خانواده خود ضعف داشته است بعد که به اینجا می‌آید، اگر بتواند دوره مرزبانی‌اش را با موفقیت طی بکند، یعنی یک دوره مدیریت رایگان را گذرانده است و می‌تواند یک اداره و یک سازمان را مدیریت کند؛ و خب قاعدتاً در کنگره به ما آموزش داده می‌شود که هرکسی به انسان خدمت می‌کند باید سپاسگزاری کرد به دلیل اینکه منفعت و سود سپاس گذاری در درجه اول به کسی می‌رسد که خودش سپاسگزاری می‌کند، چون من اعتقادم این است که سپاسگزاری نشاءت گرفته از قناعت است که در وادی پنجم توضیح داده می‌شود که من اگر قناعت داشته باشم می‌توانم شکرگزاری و سپاسگزاری کنم. این هفته هم در تمام شعب از ایجنتها اسیستنت ها و مرزبان‌ها سپاسگزاری می‌کنند. شکرگزاری در کنگره به سه شکل است: زبانی، قلبی و عملی.

زبانی: تشکر با زبان گفته می‌شود

قلبی: در قلب و دل انسان است

عملی: در کنگره به شکل پاکت است تشکر می‌کنند از ایجنت و مرزبان‌های شعب.

مسئله دوم با توجه به 3 تا 4 دقیقه وقتی‌که دارم در مورد سی دی اضافه‌وزن 3.

با توجه به اینکه من چون خودم در کنگره سفر جونز کردم و نودوهفت کیلو بودم و حدود 20 کیلو وزن کم کردم و الآن حدود 74 تا 76 کیلو هستم. با همین روشی که آقای مهندس توضیح می‌دهند با این روش وزن کم کردم. برایم جالب بود نکاتی که در سی دی اضافه‌وزن 1 و 2 و 3 به‌خصوص سی دی 3، دو تا نکته خیلی جالب بود یکی، اینکه همان روش DST را  اینجا توضیح می‌دهند  ما چقدر بخوریم کی بخوریم باید چطوری بخوریم. چی خوردن خب اینجا محدودیتی ندارد و قرار نیست شما از خوردن چیزی محروم بشوید، ترجیحاً سعی بر اینکه بر اینکه غذاهایی که مواد نگهدارنده دارند کمتر مصرف کنید، اینکه کی بخوریم مثل روش DST که طرف باید شربت را سروقت بخورد در مورد رژیم غذایی صحیح  یا سبک  زندگی  صحیح توی سی دی اضافه‌وزن توضیح می‌دهند باید سروقت غذا بخوریم، حالا میان وعده هم توصیه می‌شود بین غذا خورده شود در مورد چقدر خوردن هم دو تا  مسئله هست یکی اینکه مواد غذایی چقدر کالری دارد و یکی دیگر  اینکه چقدر باید مصرف شود، خوب سه گروه غذایی اصلی یعنی پروتئین کربوهیدرات و چربی آب و المنت‌ها  و ویتامین‌ها.

این ۶ گروه اصلی. حالا 3 مورد از آن‌ها پروتئین چربی کربوهیدرات که کربوهیدرات‌ها منبع تأمین انرژی فوری است منبع تأمین انرژی فوری است و چربی هم برای ذخیره و یک سری ویتامین محلول در چربی هستند که باید استفاده شوند،  بحث پروتئین جالب بود که اگر پروتئین،  درست استفاده نشود پروسه کاهش وزن باعث افتادگی و چروک پوست صورت و جاهای دیگر بدن می‌شود. خیلی برای من جالب بود آن بافت همبند،  ما دودسته اسیدآمینه داریم؛ اسیدآمینه‌های ضروری و اسیدآمینه‌های غیرضروری. اسیدآمینه‌های غیرضروری توسط خود بدن تولید می‌شود ولی اسیدآمینه‌های ضروری باید توسط مواد غذایی به بدن برسد چون خود بدن نمی‌تواند تولید کند و این‌ها در بافت همبند نقش دارند. اگر پروتئین را در رژیم‌های غذایی،  که بعضی‌ها در رژیم‌های خود می‌گویند: فقط برو سالاد بخور! یا گیاه‌خواری فقط انجام دهید و گوشت و  لبنیات  و این‌ها را حذف می‌کنند،  درحالی‌که که چیزی که آقای مهندس در رژیم غذایی‌شان می‌گویند باید از تمام گروه‌های غذایی به بدن برسد ولی با تناسب می‌توانیم ذره‌ذره کم کنیم و بحث چقدر خوردن را در مبحث نفس توضیح می‌دهند که ما بحث نیاز را داریم و بحث وسوسه. بیشتر وقت‌ها ما نیاز به مواد غذایی نداریم و آن وسوسه است که به سراغ ما می‌آید و نفس گرسنه است که در سی دی توزیع داده می‌شود که چگونه نفسمان را سیر کنیم.

چون آقای مهندس فرمودند تا ۱۶ دقیقه بیشتر صحبت نکنید من از شما ممنونم که به صحبت‌های من گوش کردید متشکرم.

 

جناب مهندس

سلام دوستان حسین هستم یک مسافر

اول آب پاکی را روی دسته محسن بریزم، کنگره اصلاً انتقادپذیر نیست؛ پیشنهاد هم نمی‌پذیریم، مگر اینکه فردی که می‌خواهد  انتقاد کند به یک رشد کامل برسد و در یک مقامی قرار بگیرند آن‌وقت حرفش پذیرفته می‌شود وگرنه این که گفتم نمی‌پذیریم که به شوخی گفتم. تمام سفر اولی‌ها که می‌آیند همه‌شان در ابتدا انتقاد دارند همه‌شان هم پیشنهاد دارند
برای چه آن‌قدر سلام می‌کنید؟!
این چه کسی است که مرزبانان شده است؟ 
این را بردارید و بگذارید آخر... 
آن را بگذارید اول...
از این تزها خیلی زیاد داده می‌شود و بعد سیستم را به هم می‌ریزند. ولی اگر یک موقع یک حرف حسابی باشد یک حرف درستی باشد ما می‌پذیریم، آن‌هم چه کسی بگوید این هم خیلی مهم است، کسی بگوید به خودش به یک مرحله‌ای رسیده باشد از تفکر واندیشه خوبی برخوردار باشد، خودش یک انسان موجهی باشد در آن شرایط حرفش را با کمال میل میپذیرم.

خب این هفته، هفته ایجنت و مرزبان است.  شما در نظر بگیرید تقریباً ۶۰ عدد شعبه شود باید یک سیستمی می‌بود که این را اداره کند؛ یک شعبه یا دو شعبه نیست ولی الآن مطمئن هستم که این ۶۰ عدد شعبه تبدیل به ۶۰۰ عدد شعبه هم شود و یا شش هزار شعبه هم بشود به‌راحتی با این سیستم خودش را اداره می‌کند. الآن در نظر بگیرید که این ۶۰ شعبه، برای هر شعبه ۵ عدد مرزبان که بعضی‌شان هم خیلی بیشتر است می‌شود ۳۰۰ مرزبان۶۰ عدد هم ایجنت داریم که مسئول این‌ها یا راهنمای این‌ها است۶۰ عدد هم اسیستنت داریممی‌شود ۴۲۰ تا. ۴۲۰ عدد مرزبان و اسیستنت.
باز در کنگره اگر ۶۰ عدد شعبه  در هرکدام ۱۰ عدد راهنما در نظر بگیرید می‌شود ۶۰۰ نفر راهنمای آقایان. اگر ۱۰ نفر هم راهنمای همسفران در نظر بگیریم می‌شود ۶۰۰ نفر هم راهنمای همسفرانیعنی ۱۲۰۰ نفر در کنگره ۶۰ راهنما داریم
من کف قضیه را در نظر گرفتم درصورتی‌که بعضی از شعبه‌ها هستند، ۲۵ نفر، ۱۸ نفر، ۳۵ نفر، ۳۰ نفر، راهنمای آقا داریم.
من دارم  حالت کم را در نظر می‌گیرم این سیستم را می‌خواهد تا بتواند اداره شود. انفرادی نشود. استبدادی نشود. این افراد هم می‌آیند با این شرایط ۱۴ ماه مرزبان می‌شوند و می‌روند کنار و دیگر مرزبان نمی‌توانند بشوند. دو دوره یا سه دوره بشوند دیگر تمام شد. حالا ایجنتی امکان دارد، ولی مرزبانی یک دوره می‌شوند و می‌روند کنار
این چهارده ماه درواقع یک دوره مدیریت هم هست. یک دوره مدیریت بحران است. شما در شعبه‌ای که  ۷۰۰  نفر آدم مصرف‌کننده در آن شعبه آن شعبه در آن شعبه هستند باید بتواند آنجا را اداره کند. آنجا را مرزبان‌ها اداره می‌کنند و هر روزی که جلسه است یکی از این مرزبان‌ها می‌شود مرزبان کشیک هرروز یک مرزبان کشیک. درست است که ۱۰ نفر، ۷ نفر، مرزبان هست ولی مرزبان کشیک یک نفر است آن یک نفر آن روز حکم می‌کند بقیه باید از آن تبعیت بکننداین نیست که ما ۶ تا مرزبان هستیم این می‌گوید برو چپ آن می‌گوید برو راست یکی بگوید کج برو این‌طوری بشود یک مرزبان کشیک داریم مثل افسرنگهبان  تمام  امور به اختیار آن است، بازهم بین این ۵ مرزبان هر سه ماه یک‌بار انتخابات بین خودشان دارند و یکی از آن‌ها شود رئیس مرزبانان. نگهبان مرزبانان. یعنی مرزبان کشیک است می‌شود نگهبان  مرزبان‌ها یکی مرزبان مالی است یکی مرزبان انضباطی است. یکی مرزبان سفر اولی‌هاست. هرکدام در هر قسمتی است یکی مرزبان ایمنی است؛ یعنی ایمنی شعبه به عهده این شخص است، کپسول آتش‌نشانی دارد ندارد امکانات حفاظتی دارد ندارند تمام مسائل ایمنی بر عهده مرزبان ایمنی است یعنی همه تعریف‌شده است و این‌ها برای یک دوره ۱۴ ماهه کار می‌کنند و سپس کنار می‌روند و خوب به همه مسائل وارد می‌شوند و اسیستنت کسی است که سابقه خیلی قوی‌تری دارد در خانم‌ها می‌شود اسیستنت و در آقایان می‌شود ایجنت و این‌ها چه‌کار می‌کنند راهنمای این‌ها هستند مرزبان‌ها قدرت اجرایی دارند ولی ایجنت که مسئولشان است قدرت اجرایی ندارد اون نیروی اجرایی و عملیاتی نیست ناظر است؛ مثل یک راهنما با این سیستم کنگره دارد اداره شود و بعد ما میایم برای اینکه این جایگاه‌ها خوب جا بیفتد ما یکی دستور جلسه می‌گذاریم یکی دستور هفته می‌گذاریم، البته در این هفته خیلی‌ها هستند که نمی‌دانند مرزبان چیست، ولی با این  بحث‌هایی که در کنگره می‌گذاریم تمام هفته راجع به آن بحث می‌شود. همه می‌فهمند مرزبان کیست؟ ایجنت کیست؟ و چه جوری است؟ و ما در این هفته از این‌ها قدردانی می‌کنیم. هفته مرزبانی را شیرینی می‌گیرند شربت می‌گیرند در شعبه جشن می‌گیرند. مرزبان‌ها در جلسه می‌روند بالا، راجع به آن‌هاصحبت می‌شود، از آن‌ها قدردانی می‌شود این جایگاه‌ها مستحکم می‌شوند ارزشمند می‌شود آن جایگاه موقعی که به آن حرمت بگذاریم ارزشمند می‌شود. مثلاً روز یا هفته معلم اصلاً کسی می‌گوید آقا روزت مبارک. تهش همین است و کار دیگری نمی‌کنند. ولی کنگره ۶۰ می‌گوید وقتی از کسی بخواهیم تشکر کنیم، هیچ فرقی نمی‌کند، هم به زبان، هم به دل و هم به عمل. 

 در تولد کسی وقتی می‌خواهی بگویی تولدت مبارک باید کادو را بدهی و باید به عمل هم یک چیزی بدهی، باید نشان بدهید و این کار در کنگره انجام می‌پذیرد و همه قدردانی می‌کنند و قدردانی با یک پاکت است کادو ممنوع است و برایمان هم مهم نیست،  کادو ۵۰ هزار تومان باشند، ۵۰۰ هزار تومان باشد ۵ هزار تومان باشد یا حتی دو هزارتومن این نیست طرف بگه تو به من 5 هزار تومان دادی و به من توهین شده شما باید در هفته مرزبان حتماً و حتماً به مرزبان یک  پاکت بدهید. حالا پاکت درونش ممکن است ۵ هزار تومان باشد، ممکن است ۵۰ هزار تومان باشد. مهم نیست؛ بستگی به وسع آن شخص است و موقعی که ما این کار رو می‌کنیم، این کار حرمت پیدا می‌کند، قیمت پیدا می‌کند، ارزش پیدا می‌کند، فرد وقتی یک سال مرزبان بوده می‌فهمد که چقدر برای دیگران مهم است چقدر برای او ارزش  قائل هستند. این است که با این جشن‌هایی که ما در کنگره داریم به کارها استحکام بخشیده می‌شود. چون این‌ها همه رایگان و داوطلبانه خدمت می‌کنند ولی در این هفته افراد با یک پاکت از آن‌ها قدردانی می‌کنند در هفته مرزبان‌ها این‌طور است در هفته راهنما همین‌طور است. در تمام کارها قدردانی را انجام می‌دهیم


اما یک مسئله هم بگویم، کاهش وزن، من دیدم وزن افراد دارد زیاد می‌شود و سردسته‌اش هم خود من هستم و شکمم دارد بزرگ می‌شود. من اصلاً باورم نمی‌شد که امکان دارد این اتفاق برای من هم بیافتد، اصلاً باورم نمی‌شد. من حدود ۷۹ کیلو بودم الآن شدم ۹۶ کیلو دیدم وضع دارد خیلی خراب می‌شود و همیشه از آدم‌هایی که شکمشان خیلی بزرگ بود انتقاد می‌کردم  و می‌گفتم. گفتم درکتاب عقاب سیاه هم نوشتم هیچ موجودی زشت‌تر از کسی نیست که شکم‌گنده داشته باشد، مخصوصاً موقعی که عریان باشد خیلی زشت و زننده است.  این است که به این قضیه این‌طوری نگاه می‌کردم ولی خب سر خودم بلا آمد. من شروع کردم به مطالعه کردن دیدم کاهش وزن را اصلاً بلد نیستند اصلاً صورت‌مسئله را بلد نیستند! من سه تا از دوست‌هایم روان‌پزشک بودند این‌ها کاهش وزن دادند. دو تا از آن‌ها مثل اسکلت شدند. صورت ریخته، گردن نازک شده، چشم‌ها رفته  است ته گود.  یعنی نشان می‌دهد تمام بافت صورت کامل ریخته. است این پزشک است و حتماً آناتومی را کامل خوانده است. پس این  روش غلط بوده، چون بدن حدود ۳۵ گرم در روز پروتئین نیاز دارد، تمام بافت‌های صورت بافت ماهیچه‌ها عضله‌ها همه از پروتئین است و باید پروتئین برسد و اگر این پروتئین نرسد از بافت‌ها  برمی‌دارد خورد می‌کند تبدیل به اسیدآمینه می‌کند و از آن پروتئین می‌سازد.

پس در کاهش وزن شما نمی‌توانید از پروتئین کم کنید به گوید نه من غذا نمی‌خورم نه من غذا نمی‌خورم و فقط علف می‌خورم گیاه‌خواری می‌کنم آن‌وقت پروتئین نمی‌خوری گوشت صورتتان می‌ریزد. باید در کاهش وزن از چربی‌ها آب شود، شما نمی‌توانید پروتئین را از بکنید از بکنید من به بچه‌ها می‌گویم پروتئین را حتماً سعی کنند استفاده کنند. باید صبح‌ها تخم‌مرغ آب پز بخورید که چندین گرم پروتئین دارد و چیزهای دیگر. یکی دیگر از آن‌ها که فاجعه بود رفته بود چربی‌های بدنش را بیرون کشیده بود! یک کار خیلی خیلی وحشتناک. اگر یک شخص عادی این کار را انجام می‌داد گفتیم نمی‌داند، ولی یک دکتر! شما وقتی چربی داخل بدن را بیرون می‌کشید آن‌ها از هم جدا می‌شوند گوشت از پوست کنده می‌شود، با چه چیزی می‌خواهید بچسبانیدش؟ با چسب‌دوقلو؟! مدت‌ها طول می‌کشد تا در این بافت پوست بچسبد، بعد بعضی‌ها چربی‌ها را که خارج می‌کنند پوست شل می‌شود، چروک می‌شود و سیاه. این است که دانشی که داریم از آن استفاده نمی‌کنیم. دکتر حتماً آناتومی بدن را خوانده است و حتماً می‌داند چگونه می‌خواهد  به بافت بچسبد. چقدر طول می‌کشد تا این به پوست بچسبد می‌روند جراحی می‌کنند، بعد می‌رفتند اضافه پوست را می‌چینند و برای یکی را چیده بودند کنارش عفونت کرده بود و هزار و یک مشکل دیگر...

البته این خود در کنگره بسیار جدی است یک روزی من به شوخی سیگار را شروع کردم الآن چند سال می‌گذرد در کنگره سیگار کشیدن بسیار بدتر از هروئین کشیدن است. آنقدر سیگار در کنگره ۶۰ مهم است که کسی که سیگار می‌کشد نمی‌تواند راهنما بشود. هیچ جایگاهی در کنگره ۶۰ نمی‌تواند بگیرد.  کسانی که می‌آیند راهنما بشوند ما اول دور کمرشان را اندازه می‌گیریم و می‌گوییم بروید روی ترازو و بعد هم با متر دور شکمتان باید نصف قدتان باشد و این کار را من چند سال دیگر انجام می‌دهم بعضی‌ها فکر می‌کنند فکر می‌کنند شوخی می‌کنم و می‌خندند و حالا بچه‌ها همه شروع کردند کنترل کردن. البته من نمی‌دانستم این سه اصل برای تغذیه است: غذای مناسب میزان مناسب و زمان مناسب. این‌ها را سی‌دی‌های اضافه‌وزن همه را گفتیم و شما به‌راحتی می‌توانید وزنتان را کنترل کنید بدون سختی کشیدن در مورد هفته مرزبان هم باید بگویم ما این‌ها را رعایت می‌کنیم در هفته راهنما باید به راهنمایتان کادو دهید و در هفته مرزبان باید به مرزبان‌ها کادو بدهیدبا فرض اینکه  ده تا مرزبان باشد، اگر وضعتان خوب است شما ده تا  ۵۰ هزار تومان بدهید و اگر وضعتان خوب نیست شده ده تا دو هزار تومان هم بدهید باید این کار را انجام دهید حتی اگر نداشتید هم یک پاکت خالی را یادداشت پر می‌کنید و در آن تشکر می‌کنید من هم خودم روز پنجشنبه برای اینکه فراموش نکنم پاکت‌ها را برای مرزبانان آماده کردم و در آن‌هم تراول ۵۰ هزار تومانی نو گذاشتم این کارها در کنگره باید انجام شود. هفته نگهبان‌ها هم همین‌طور.

برای هفته آینده نیاز به دبیر داریم که از پزشکان خانم دبیر انتخاب می‌شود و اگر نبود از پزشکان آقا 
هفته آینده اربعین است و طبق سنت پزشکان تعطیل می‌باشد. متشکرم ممنون.

 ۴ نفر رهایی از کلینیک ساحل قزوین

پزشک: خانم نوشین روانشناس: خانم مینا. راهنما: آقای موسی. راهنمای همسفران: خانم مستانه.
مسافرین: آقای علی و همسفر آن خانم زهرا. مسافر: حمید مسافر: محرم علیمسافر: یدالله.

2 رهایی هم از کلینیک اندیشه نیک اصفهان داریم

پزشک آقای هوتن که نیامده‌اند. راهنما: آقای مسعود، مسافران: آقای یحیی و محمد.


 

تهیه: مسافر علی شاملو

وبلاگ نویس: مسافر  سعید عاشوری
 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .