جلسه هفتم از دوره هفدهم سری کارگاههای آموزشی خصوصی ویژه همسفران کنگره 60 نمایندگی گیلان به استادی همسفر مریم، نگهبانی همسفر لعیا و دبیری همسفر مریم با دستور جلسه "هفته اسیستانت، ایجنت و مرزبان" دوشنبه 15 مهرماه سال جاری رأس ساعت 15 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
خیلی خوشحال هستم که امروز در جمع شما عزیزان هستم این هفته، هفته ایجنت و مرزبان و اسیستانت است. حضور شما نشان میدهد که من برای مرزبانم ارزش قائل هستم من به خاطر تو امروز آمدم روی این صندلی نشستم؛ مرزبان به نظر من یعنی پاسدار، یعنی کلیددار که نشانه مرزبان شدن در کنگره کلید است که قبلاً یک نماد کلیدی در کنگره جابهجا میشد که یعنی از این به بعد کلیددار و محرم این خانه تو هستی چه مرزبان آقایان و چه در خانمها، یعنی خواهر و برادر بزرگتر همهچیز را میبیند و سعی میکند باعث گرمی خانه باشد، سعی میکند جوری عزت و احترام نگه دارد که انرژی را بین بچهها بیشتر کند، همه را سعی میکند به یک چشم نگاه کند و به همه مسائل تکتک رسیدگی کند.
ایجنت یعنی سایهبان خانه برای آقایان، یعنی کسی که یک پناهگاه امن برای همه است که مشکلاتشان را میبرند سراغش و با او صحبت میکنند؛ از طرفی سعی میکند که مسائل را حل کند، هم سیستم را جلو ببرد و هم تکتک آنها را حل کند، فوقالعاده کار سختی است اصلاً هم راحت نیست به طبع آن اسیستانت هم حکم مادر را دارد مادر نمونه، مادر دلسوزی که حکمش واقعاً مادری است. حکم برنده هیچوقت نمیتواند بدهد چون همه برایش مثل بچه هستند، بچههایی که به آنها رسیدگی میکند، به آنها قدرت میدهد، انرژی میدهد، بچهها را راه میاندازد تا حرکت کنند. ایجنت و اسیستانت در یک رده هستند و بازمیگردیم سر مرزبانان، ما پنج تا مرزبان آقا داریم و دو تا مرزبان خانم داریم که در کنگره مدیونشان هستیم، بچههایی که در این ۱۴ ماه خدمت میکنند از خیلی چیزهای خودشان میزنند، از تفریحات، کارهای اختصاصی خودشان، حتی از پول جیب خودشان، واقعاً اگر کسی گلهای به مرزبانی داشته باشد میگویم خودت بیا یک روز انجامش بده اگر توانستی برای یک مراسم از وقتت اضافهتر بگذاری، از پولت بیشتر بگذاری مطمئن باش میتوانی آن کار را انجام بدهی. از مرزبانهای قبلی و مرزبانهای فعلی تشکر میکنم بابت خدمتهایی که کردید ممنونم، شاید تواناییهای شما خیلی بیشتر از اینها باشد.
قرار است بعد از هر خدمتی من برگردم بین این بچهها، خدمتها موقتی است، جایگاهها موقتی است، پس جوری خدمت کنم که پلهای پشت سرم خراب نشود، پس جوری باشم که بچهها من را بخواهند سالهای سال هم بگذرد من را بخواهند. اگر کسی دوره مرزبانی درستی را گذرانده باشد حاصلش را بعد از ده سال هم برگردد ببیند محصولاتش درستوحسابی است مطمئن باشید، اسیستانت درستوحسابی میشود این را با ایمان به شما میگویم اسیستانتی کار بسیار سختی است، یک آدمی که با تمام شرایط زندگی، تماموقت و پرانرژی، با حس درست، نمیتوانید حسهای دیگر را قاتى کار کنید باید جذبه داشته باشید، جذبه بهمنظور ریاست نه هیچ موقع سعی نکردم ریاست کنم، بارها از بچهها شنیدم که میگویند از فلانی حساب میبرم، حساب بردن از ترس نیست، از همان حرمت است، این جایگاه خدمتی برای شما پیش میآید سعی کنید که قدرت درون خودتان را پیدا کنید.
تایپ و عکس: همسفر فاطمه
ثبت: مسافر نیما
- تعداد بازدید از این مطلب :
1087