لژیون ویلیام وایت همسفران (درمان سیگار و نیکوتین) جمعه گذشته مورخ 5 مهرماه سال جاری در پارک طالقانی برگزار شد.
مشارکت مسافر جلالی در خصوص دستور جلسه وادی اول و تأثیر آن روی من:
اول باید بدانیم تعریف وادی تفکر چیست و بدانیم در اصل تفکر چیست؛ تفکر حرکت از یک مجهول بهطرف معلوم است، با تفکر کردن ما مجهولات زیادی از یک موضوع را پیدا میکنیم، بهطور مثال موضوع اعتیاد؛ که در صورتمسئله اعتیاد به مجهولات بسیار زیادی میرسیم باید با تفکر راهی پیدا کنیم تا بتوانیم مجهولات آن را حل کنیم. در تمام مراحل مختلف زندگی، شرایط به ما حکم میکند که با تفکر مجهولات را پیدا کنیم و آنها را حل کنیم. ماقبل اینکه وارد وادی تفکر شویم باید یاد بگیریم چگونه تفکر کنیم؛ تفکر یعنی متمرکز شدن، آقای مهندس فرمودند با تفکر ساختارها آغاز میشود و نظر آقای امین دراینباره این است که تفکر مثل شعاع لیزر است که به یک راستا میتابد، ما همیشه در دعای کنگره 60 میگوییم فقط یک دعا و یا یک خواسته تا بتوانیم با نیروی زیاد روی خواستهمان متمرکز شویم و به آن خواسته نیرو و قدرت ببخشیم تا به آن برسیم، من وقتی میخواهم به یک موضوعی فکر کنم و راهحل آن را پیدا کنم اولین قدم و کار من این است که از افکارم عبور کنم؛ تفکر یک نیرو است و افکار چند نیرو است درآنواحد و ما را با خودش بهجاهای مختلف میبرد؛ این را در نظر بگیرید در اینجا نشستهایم اما درجاهای دیگر هم حضور داریم، اینجا هستیم اما در مکانهای دیگر هم قرار داریم، کدامیک از شما میتوانید بگویید در حال حاضر کاملاً و مطلقاً در اینجا حضور دارید؟ شاید اینجا هستید و در حال نگاه کردن و گوش دادن به صحبتهای من هستید اما در ذهن خود درجاهایی دیگر هم قرار دارید وقتی میخواهیم به چند مجهول رسیدگی کنیم و اشراف هم به آن نداریم و ذهنی شلوغ هم داریم، کاملاً مشخص است که هیچکدام حل نمیشود و راهحل آن این است که ما باید متمرکز شویم و باید یکی از افکار را انتخاب کنیم و آن را ملکه ذهن خود قرار بدهیم و آن را بالا بکشیم و در اولویت را قرار بدهیم تا حل شود، شما باید افکارتان را دستهبندی کنید و مهمترین را در اولویت قرار بدهید، ما باید یاد بگیریم چگونه متمرکز شویم که یکییکی موضوعات و مسائل را حل کنیم؛ شاید بتوانیم درآنواحد به چند موضوع فکر کنیم، اما نمیتوانیم به راهحل آن دست پیدا کنیم. آقای مهندس در وادی تفکر میگویند باید شناخت پیدا کنیم؛ یعنی، طبق مطالب کتاب 60 درجه آقای مهندس انسان را به دو بخش تقسیم کردهاند یک صور پنهان و دیگری صور آشکار و شناخت این است که هرکدام از اعضای صور پنهان خود را بشناسیم، جهان ذهنی خود را بشناسیم، آقای مهندس فرمودند که جهان ذهنی مثل یک سیاهچاله است و از خود نوری ندارد و همهچیز را به درون خود میکشد؛ اما آیا ذهن ما ظرفیت این مقدار پرونده را دارد؟ استاد امین درباره این موضوع چه زیبا گفتهاند که ذهن دو ویژگی دارد؛ بزرگنمایی و کوچک نمایی و با یک ذهن که افکارش پریشان است و بههمریخته است، یک مسئله ریز و کوچک برایمان بزرگ میشود و یا یک موضوع بزرگ برایمان کوچک میشود پس باید شناخت داشته باشیم و قبل از ورود به وادی تفکر باید ذهن خود را بشناسیم و افکارمان را بشناسیم و یاد بگیریم آنها را سرکوب نکنیم، آنها هستند و باید بهنوبت حل شوند، از مهمترین موضوع شروع کنیم و وقتی حل شد بهمسئله دیگری بپردازیم دراینباره هیچوقت در کنگره ما نمیتوانیم یک نسخه را به همه انسانها بدهیم زیرا همه انسانها باهم متفاوت هستند، هر کس که در کنگره هست و آموزش میگیرد و خدمت میکند باید یاد بگیرد در مسائل دیگری بهجز درمان اعتیاد دخالت نداشته باشد و باید در کنگره بیاموزد و یاد بگیرد و در زندگی دانشهایش را به عمل دربیاورد تا عمل نکنیم نمیتوانیم به حال خوش برسیم و تغییر ایجاد نمیشود و میبینیم همان شخص قبل از آموزشها هستیم و هنوز نقطه تحمل خود را بالا نبردهایم و با کوچکترین اتفاق به هم میریزیم و به نقطه آشوب میرسیم.
آقای مهندس میفرمایند همهچیز با یک تفکر شروع میشود و آغاز خلق و پیدایش یک فکر و یا یک تفکر است. وقتی مانتوانیم وارد تفکر بشویم چگونه میتوانیم مسائل خود را بشناسیم و آنها را حل کنیم؛ در تفکر القا، احیا و تحرک به ما کمک میکند، چه در مسیر فسق و فجور و یا در مسیر صراط مستقیم البته باید به انتخابهایمان ارزش بدهیم باید با اختیاری که به ما دادهشده بهدرستی انتخاب و استفاده کنیم. در مسئله درمان اعتیاد در کنگره ما روی جسم، روان و جهانبینی کار میکنیم برای جسم 10 تا 11 ماه سفر میکنیم تا جسم احیا شود، درگذشته با استفاده ازاپیوم و خوشبختانه در حال حاضر با ot شروع به درمان میکنیم و جسم احیا میشود، درمان نیکوتین هم درست مثل درمان مواد مخدر در مثلثی با سه ضلع جسم، روان و جهانبینی که همزمان باهم باید به درمان برسند، درمان میشود که جسم به تعادل برسد و احیا شود. وقتی میخواهیم تفکر کنیم سه نیروی القا، احیا و تحرک در هستی به ما کمک میکنند، برای درمان ضلع جسم نیاز به احیا جسم است؛ برای درمان روان نیاز به تحرک است، تحرک یعنی بازیگر بودن، از حالت تماشاگر بودن درآمدن و حضور داشتن و خدمت کردن تا به نقطه آرامش رسیدن و برای تقویت جهانبینی نیاز به القا است، برای مثال اگر سیمی درجایی قرار داشته باشد و سیم دیگری کنارش باشد حتی اگر برخورد فیزیکی هم نداشته باشند در سیم دوم برق ایجاد میشود؛ وقتی شما وارد لژیون میشوید و دوستانتان را میبینید که خوب سفرکردهاند به تعادل و رهایی رسیدهاند به شما القا مثبت میشود، این سه نیرو به ما کمک میکند که ما درست تفکر کنیم.
مشارکتها:
سمیه مسافر نیکوتین: به قول آقای مهندس وادیها مسیر آبادیها هستند که مسیر زندگی رو برای ما نمایان میکنند و برای خروج از تاریکیها است، تفکر یعنی حرکتی از معلوم بهطرف مجهول؛ ولی من همیشه برعکس عمل میکردم باید حرکتهای منفی را کنار بگذاریم و این با تفکر امکانپذیر است.
مریم مسافر نیکوتین: قبل از ورودم به کنگره بدون تفکر کاری را انجام میدادم اما حالا آموزش گرفتم و میدانم که قبل از انجام کار باید تفکر کنم و کارهای خودم را اولویتبندی کنم، مصرفکننده سیگار بودم و با تفکر به این نتیجه رسیدم که اولویت من باید درمان سیگارم باشد.
سمیه مسافر نیکوتین: بعد از ورود به کنگره هر نکته مثبت و خوب در زندگیام را مدیون آقای مهندس و راهنماهای عزیزم هستم، قبلاً تفکری نداشتم و سریع میخواستم فکرم را عملی کنم و دچار ناامیدی میشدم ولی در کنگره آموزش گرفتم و وادیها را در زندگیام عملی کردم مخصوصاً وادی اول را.
سمیه مسافر نیکوتین: تفکر حرکت ذهنی و درونی است، همهچیز با تفکر به وجود میآید، حتی شستشوی ظرفها این تفکر است که باعث میشود از انجام آن کار لذت ببرم، روش آقای مهندس برای درمان اعتیاد همراه با تفکر بوده است که توانستند صورتمسئله اعتیاد را حل کنند و ایشان فرمودند با تفکر گنجهای واقعی پیدا میشود و بدون تفکر خیلی چیزها را از دست میدهیم و تفکر باعث پیدایش راهحلها است.
الهام مسافر نیکوتین: قبل از ورود به کنگره بسیار بههمریخته بودم و تفکر نمیکردم و هر فکری را سریع عملی میکردم و با بنبست مواجه میشدم اینجا آموزش دیدم که اول فکر کنم و بعد فکرم را وارد مرحله عمل کنم صفحه زندگی من بسیار خطخطی بود ولی من توانستم با آموزشهای کنگره خیلی از این خطها را پاککنم یا کمرنگ کنم و دستهای الهی خیلی به من کمک کردند، از زمانی که از ضد ارزشها فاصله گرفتم پازلهای زندگی من از هر نظری بهدرستی کنار هم چیده شدهاند.
تهیه گزارش: سمیه مسافر نیکوتین و الهه مسافر نیکوتین
- تعداد بازدید از این مطلب :
1110