English Version
English

کارگاه آموزشی ویلیام وایت درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST

کارگاه آموزشی ویلیام وایت درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST

دوازدهمین جلسه از دوره بیست و دوم جلسات ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار به روش DST) به نگهبانی مسافر سیگار میلاد، استادی  مسافر سیگار حشمت و دبیری مسافر سیگار جواد با دستور   وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من ۶۰  رأس ساعت 8:30 مورخ 98/06/29 در پارک طالقانی آغاز به کار کرد.
 

 


خلاصه  سخنان استاد:
سلام دوستان حشمت هستم یک مسافر سیگار؛
خدارا شاکرم که دوباره لیاقت این جایگاه را نصیبم کرد، از آقا میلاد نگهبان جلسه سپاسگزارم که بنده را انتخاب نمودند تا در این جایگاه آموزش بگیرم.
بعد از چند وقتی که از حضورمان در کنگره می گذرد باید تاثیر جلسات، دستور جلسات، لژیون و در کل کنگره را در خود احساس کنیم. همانطور که زمان مصرف رفقا و استادانی در مسیر ضدارزش ها داشتیم و با راهنمایی هایشان خودمان را به عمق تاریکی می رساندیم. حال که وارد کنگره شدیم آموزش ها به سوی نور است اگر عملی شوند غیرممکن است که تأثیرات مثبت آن را در خودمان حس نکنیم حتی بعد از گذشت مدت کوتاهی.
بنده باحال خرابی که داشتم وارد کنگره شدم و با حال خوب روی خوش و محبت از من استقبال شد. دستور جلسه امروز ما وادی چهاردهم و تأثیر آن روی من است و بایستی به سیگار ربط دهیم.
 با خود فکر می کنم و از خود می پرسم که آیا زمانی که من سیگار می کشیدم، محبت داشتم؟ آیا آسیب رساندن به خودم از طریق مصرف سیگار محبت است؟ آیا بغل کردن فرزندم، که لباس و دست و نفسم بوی گند سیگار می داد از روی محبت بود؟ آیا شخصی که با مصرف سیگار باعث آزار اطرافیان می شود، محبت دارد؟
مصرف سیگار باعث خارج شدن فرد از تعادل و تغییر خلقیاتش می شود. کسانی که وارد سفر سیگار می شوند بعد از مدتی رضایت خودشان و خانواده شان را جلب می کنند و از حال خوش تری برخوردار می شوند و محبت شان جاری تر این ادعایی است که اشخاصی که در سفر هستند در مشارکت خود اظهار می کنند. دیگر در خانه شان نه بوی سیگاری هست و نه آغوش پدری با بوی سیگار و نه آن خلقیات بد، این ها را همه و همه مدیون جناب مهندس و کنگره هستیم، آیا این عین محبت نیست؟
بنده بعد از ۱۸ سال در کنگره دارای فرزند شدم و این لطف خدا و کنگره به من بود و من در جواب با مصرف سیگار و بوی سیگار این بچه را بغل می گرفتم. بعد با آموزش های کنگره به این نتیجه رسیدم که به فکر درمان سیگارم باشم. حال ۴ سال و چند ماه است که سیگارم درمان شده و معنی محبت را بهتر می فهمم.


در ادامه ۱۰ نفر مسافران(احمد، جعفر،ناصر، عباس، علی اکبر، دانیال،حسن، دیده بان  محترم آقای علی خدامی، علی و محمد پیرامون  دستور جلسه مشارکت نمودند.

احمد:
مصرف سیگار باعث تخریب سیستم ایکس می شود و همین امر باعث خارج شدن انسان از تعادل طبیعی و تغییر خلقیات می شود شخصی که تعادل ندارد نمی توان گفت که محبت دارد.

جعفر:
این عشق و محبت است که ما را در روز جمعه و ساعات اولیه صبح از خواب بیدار می کند به اینجا می کشاند، شاید ابتدا شوری هم باشد ولی در ادامه این شور بایستی به شعور تبدیل شود و عشق و محبت جاری شود.
ناصر:
من یک سی دی از جناب مهندس گوش می کردم که می فرمودند، عشق یعنی دوست داشتن هرکسی بخاطر خودش نه بخاطر خودم. به خودم و درونم مراجعه کردم به این پی بردم که به جز فرزندانم همه را بخاطر موقعیت هایشان و سودی که برایم دارند دوست دارم. ابتدای ورودم به کنگره مشارکت اعضاء را می شنیدم که می گفتند با حال خرابی وارد کنگره شدیم، من فکر می کردم که منظورشان از حال خراب این است که از بیمارستان، پارک ها، بیغوله ها یا بعد از اوردوز وارد کنگره شدند. بعدها فهمیدم حال خراب یعنی همین حسد ها، کینه ها، نفرت هایی که در وجودم هست، همین که معنی عشق و محبت را درک نمی کنم یعنی اینکه حالم خراب است. عشق در وجود همه ما هست، منتها غرق در ضدارزش ها شدن، سیگار کشیدن و... باعث می شود که از وجودش غافل شویم.


 

 

عباس:
محبت یعنی نگرانی راهنما برای رهجویش که از مسیر خارج نشود.

علی اکبر:
من در کجا می توانم عشق ‌و محبت را پیدا کنم، سن و سالی از من گذشته است و عشق و محبت در تمامی سطوح و مراحل زندگی به اندازه ای حس کردم. در وادی چهاردهم مثلث عشق ترسیم شده جاذبه، حس و سایه ها اضلاعش می باشد. باید چیزی (سایه ها) وجود داشته باشد تا من عشق بورزم. شاید من نتوانسته بودم آن عشق واقعی را در زندگی ام بیابم، اما در کنگره این عشق را یافتم و پایه گذار رهایی من از بند سیگار شد. منی که بعد از ۵۰ سال مصرف سیگار حتی تصور این را هم نمی کردم که یک روز سیگار میکشم چه برسد به درمان.
در وادی چهاردهم آمده که مردن عشق است و دوباره زنده شدن عشق. من مرده بودم و در کنگره زنده شدم ۷ سال است که مفهوم زندگی کردن را درک کرده ام و این تماما عشق است.

دانیال:
این عشق و محبت بود که من را به کنگره وصل کرد. در کنگره آموزش گرفتم که عشق و محبت بایستی توأم با عقل و ایمان باشد. من به متد dst برای درمان سیگار با داروی آدامس نیکوتین ایمان آوردم و با عشقی که سراسر در کنگره است توانستم به درمان برسم.

دیده بان محترم آقای علی خدامی:
اوایل دهه هشتاد جناب مهندس در حال نوشتن پروتکل های درمان بودند، جناب مهندس معتقد بودند که هروئین را نمی شود تدریجی کم کرد، تا مدتی برخی از راهنمایان نظرشان برخلاف نظر جناب مهندس بود تا مدتی این مخالفت ها ادامه داشت. هیچ کدام از آنها به درمان نرسیدند و بالاخره قانع شدند که نظر جناب مهندس درست است.
من یک زمانی به عنوان مصرف کننده وارد کنگره شدم، جناب مهندس راهنمایی ام کردند، به درمان رسیدم، در امتحان کمک راهنمایی شرکت کردم و قبول شدم و تا به امروز که به این جایگاه رسیده ام، هیچ وقت خودم را در جایگاهی ندیده و نخواهم دید که برخلاف نظر جناب مهندس نظر دهم؛ وقتی کنگره می گوید فلان کار را انجام بده، حتی فکرهم در موردش نمی کنم و آن کار را انجام می دهم.
در کنگره چیزی به عنوان تیپر سیگار نداریم، باید بفهمیم سیگار آنتی ایکس و یکی از خطرناکترین آنتی ایکس هاست و تلفاتش از تمام مواد مخدرها بیشتر است.
لذت ترک لذت، وقتی لذت منفی را ترک کنیم، لذت ترکش بیش از لذت انجام دادنش است، این موضوع در درمان سیگار لمس می کنیم. بنده تغییراتی که بعد از درمان سیگار خود حس کردم در زمان درمان تریاک احساس نکرده بودم. تا زمانی که مصرف سیگار باشد پرچم اعتیاد هم بالا خواهد بود.
وادی چهاردهم و تاثیر آن روی من؛ دستور جلسه چه می گوید؟ وادی چهاردهم و تأثیرش روی من، وادی چهاردهم چه می گوید؟ می گوید آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. وادی ها بسیار بسیار مهم هستند. اگر از من سوال شود که کنگره چیست؟ می گویم کنگره برگرفته از وادی هاست، اگر بپرسند اخلاق مهندس چگونه است؟ می گویم اخلاق وادی هاست، آقای مهندس یعنی تمام وادی ها.
جناب مهندس به استناد وادی اول، قبل انجام کاری ابتدا تفکر می کنند، به استناد وادی دوم ناامید نمی شوند، به استناد وادی سوم از آدم ها طلبکار نیستند، به استناد وادی چهارم مسائل را گردن خداوند نمی اندازند و به استناد وادی چهاردهم همه مارا دوست دارند.
سفر ما در کنگره، سفر وادی هاست، وادی ها پروسه ای هستند که بسیار آگاهانه طراحی شده اند. موفقیت ما بخاطر سفر در وادی ها است، همینکه وادی اول را یاد گرفتیم، وادی دوم و نهایت وادی چهاردهم.
وادی چهاردهم یعنی ابتدا دوست داشتن خود و بعد دیگران. این آموزش ها آنقدر قدرتمند است که یک نفر با مدرک لیسانس، فوق لیسانس، فوق تخصص و... همین درس های که ما در لژیون سیگار و شعبات می گیریم، پزشکان هم در لژیون پزشکان می گیرند، همین سی دی های که ما گوش می کنیم آن ها هم گوش می کنند.

در این قسمت راهنمایان، آقایان: علی اکبر، علی، جعفر و رضا خود را معرفی نمودند تا پس از اتمام جلسه لژیون خود را تشکیل دهند.

تازه واردین: قادر و معین که امیدواریم شاهد رهایی شان باشیم.

مسافران سفر اول:
سعید( ۲ قطعه)، رضا(۱ قطعه) و علی(۱ قطعه)

اعلام سفر دوم:
آرش، جواد دبیر جلسه(رهایی ۴ ماه)، میلاد نگهبان جلسه(رهایی ۳ سال و ۱۱ ماه)، علی اکبر(آزادی ۵ سال و ۲ ماه)، دیده بان محترم آقای خدامی (آزادی ۶سال و ۱ ماه)، علی(آزادی ۶ سال)،  دبیر جلسه:(رهایی ۳ ماه)، میلاد نگهبان جلسه:(رهایی ۳سال و ۱۱ ماه)، علی اکبر(آزادی ۵ سال و ۱ ماه) و ماشاا... ( آزادی ۶سال و ۵ ماه)

پیام میلاد(نگهبان جلسه):
هفته آینده دیده بان محترم جهان بینی آقای امین دژاکام استاد جلسه هستند، لطفا اطلاع رسانی شود تا عزیزان دیگر هم بهره مند شوند.

 

 


شکر  شکر  شکر

با آرزوی موفقیت برای همه شما عزیزان

تنظیم و گردآوری: مسافر مجتبی از شعبه ابن سینا

تعداد حاضرین: ۵۰ نفر/ مشارکت ها: ۱۰ نفر/ تازه واردین:۲ نفر/ اعلام سفر: ۱۰ نفر

جمعه؛ ۲۹ شهریور ۹۸؛ پارک طالقانی

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .