English Version
English

گفت و گو با دیده بان محترم؛ مسافر احمد حکیمی

گفت و گو با دیده بان محترم؛  مسافر احمد حکیمی

ضمن عرض خوش‌آمد گویی و خیرمقدم به شما دیده‌بان محترم؛ خیلی ممنون از حضور شما برای انجام این گفتگو.

 

1- لطفاً به‌رسم کنگره خود را معرفی و اعلام سفر نمایید.

سلام دوستان احمد هستم مسافر، آنتی ایکس مصرفی شیره و تریاک، سفر اول 8 ماه، روش DST، با داروی اپیوم راهنما جناب آقای مهندس دژاکام، رشته ورزشی تیر وکمان، آزادی 17 سال و 8 ماه

 

2-لطف کنید برای ما بگویید از چه راهی با کنگره 60 آشنا شدید و همچنین سال ورودتان به کنگره چه سالی بود؟

بنده ابتدای سال 80 در اردیبهشت‌ماه آن سال از طریق یکی از آشنایانم که کنگره را می‌شناخت وارد کنگره شدم.

 

3- چه مدت است که در جایگاه دیده‌بانی خدمت می‌کنید و این جایگاه را چگونه تشریح می‌کنید؟

حدوداً از بهار سال 82 در این جایگاه خدمت می‌کنم؛ برای مثال کسی که می‌آید در کنگره و در جایگاه مرزبانی خدمت می‌کند قبلاً مرزبان نبوده است؛ پس از قبول مسئولیت این جایگاه و خدمت کردن و آشنایی با جهان‌بینی که در آن خدمت است تجربیاتی به دست می‌آورد که تماماً برای خود او مفید است. در دیده‌بانی تجربه‌ها و ابزارهایی به دست می‌آید که فرد بتواند مسائل پیچیده مرتبط با مسئولیت خود را حل کند.

 

4-نمایندگی کرج را چگونه ارزیابی می‌کنید و پیشنهادتان برای بهتر شدن این نمایندگی چیست؟

الحمدالله این نمایندگی نسبت به قبل ارتقا یافته و در حال حرکتِ روبه‌جلو است؛ اما این به این معنی نیست که کاملاً استاندارد است و هنوز برای رسیدن به استاندارد موردنظر باید ارتقا یابد.

5-چه پیامی برای مسافرهای سفر اولی دارید و اینکه یک مسافر سفر اولی چگونه می‌تواند به بهترین نحو سفر کند؟

تجربه بنده این است؛ وقتی خودم وارد کنگره شدم و در جلسه مشاوره شرکت کردم نوری درونم روشن شد که حس کردم که راه همین است. البته این‌یک سمت مسئله است. زمانی که انسان ازنظر اندیشه به مرحله‌ای می‌رسد که متوجه می‌شود راهی که در آن می‌خواهد قدم بردارد منطقی است و از طرفی باید در آن راه حرکت درست و صحیح داشته باشد، بنده از روزی که سفرم را آغاز کردم تا روز رهایی فقط یک‌بار به جلسه نرسیدم و در کنگره هر مسئله‌ای عنوان می‌شد و هر راهکاری را جناب مهندس توضیح می‌دادند می‌نوشتم و نوشتن را از همان موقع آغاز کردم، در حال حاضر که روش DST مسیرش مشخص‌تر شده و دارای نشانه‌گذاری‌هایی دقیق‌تری است برای یک سفر اولی هیچ‌گونه توجیه قابل قبولی وجود ندارد برای اینکه به بهترین شکل حرکت خودش را در این مسیر ادامه ندهد.

 

6- از چه سالی ورزش تیر وکمان را آغاز نمودید و تأثیر این ورزش در زندگی‌تان به چه شکل بوده است؟

بنده از ابتدا که جناب مهندس در پارک طالقانی اعلام کردند که رشته تیراندازی با تیر و کمان در حال شروع و عضوگیری است در این رشته حضور پیدا کردم و 14 سال است که مشغول به این ورزش هستم، باید بگویم که این ورزش بسیار ورزش عجیبی است، در این ورزش انسان می‌تواند با حس‌های درونی خود آشنا شود و بنده در این راه نسبت به میزان خشم، حسادت، کینه و نقطه تحملم شناخت زیادی پیدا کردم.

 

7-به نظرتان هدف ما از ورزش کردن در کنگره چیست و چه آموزش‌هایی در ورزش نهفته است؟

سالم‌سازی جسم؛ ما همه یک فیزیک و ساختاری داریم که باید با انجام یکسری حرکت‌های خاص به اسم ورزش آن را ترمیم و از آن به‌خوبی نگهداری کنیم. هدف سالم بودن و سالم‌سازی است وگرنه به قول آقای مهندس ما نه ورزش قهرمانی می‌خواهیم نه گلادیاتور می‌خواهیم نه دیدگاهمان این است که در مسابقات به هر شکل پیروز شویم ما اصلاً به بردوباخت فکر نمی‌کنیم و شعار کنگره این است که یا می‌بریم یا می‌آموزیم و به این شکل تماماً متمرکز براین مسئله هستیم که یک سفر اولی که شهر وجودی‌اش را تخریب کرده بتواند دوباره آن را آباد کند و بتواند حرکت کند. همین‌طور به دست آوردن اعتمادبه‌نفس ازدست‌رفته هم مدنظر است.

 

8-شما جایگاه‌های خدمتی در کنگره را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ارزیابی جایگاه خدمتی در کنگره 60 مخصوص خداوند است. اگر عنوان خدمتگزار به ما داده می‌شود باید فقط آن مسئولیتی را که به ما سپرده‌شده است انجام دهیم و این‌که کدام خدمت بالاتر است را فقط خدا می‌داند و می‌گوید نزدیک‌ترین شما به من پرهیزگارترین یا خدمت‌گزارترین شماست. این‌که هرکسی تا چه میزان می‌خواهد به خداوند نزدیک شود بستگی به میزان خدمت کردن او دارد.

 

9-اگر کلامی از قلم بنده جامانده شما به‌عنوان کلام پایانی عنوان بفرمایید؟

همه ما باید شاکر خداوند باشیم که زندگی و حیات دوباره را به ما برگرداند و روی این سلامتی که به ما برگشت را نمی‌شود قیمتی گذاشت، این را باید قدر بدانیم، کنگره نباید برای ما عادی شود و هرروزی که به کنگره می‌آییم باید برای ما آموزش و قدمی روبه‌جلو باشد و شاکر جناب مهندس باشیم چون ایشان می‌توانستد زمانی که به رهایی رسیدند کنگره 60 را تأسیس نکنند و این رهایی و سلامتی را برای خودشان نگه‌دارند و آن موقع ما الآن در چه وضعیتی به سر می‌بردیم پس ایشان خیلی زحمت کشیدند و حوصله به خرج دادند تا کنگره راه‌اندازی شد و من و شما آمدیم به رهایی و به‌سلامتی رسیدیم و ایشان اگر این کار را کردند به پشتوانه خانواده‌شان بوده است. پس باید از خانواده‌شان هم تشکر کنیم، همه خدمتگزاران و هرکسی که قدمی در کنگره برمی‌دارد به نظرم لایق تشکر کردن هستند و زمانی که از این افراد تشکر می‌کنیم گویی که داریم از خداوند تشکر می‌کنیم و آن موقع خداوند دست یاری‌اش را پشت سر ما همیشه خواهد نگاه داشت.

 

 تهیه گزارش: مسافر پوریا

تایپ و ارائه گزارش: مسافر علی

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .