English Version
English

گفت و گو با الهه؛ مسافر نیکوتین

گفت و گو با الهه؛ مسافر نیکوتین

۱لطفاً به‌رسم ادب خود را معرفی کنید؟

 سلام دوستان الهه هستم مسافر نیکوتین. تخریب ۹ سال. با ۱۶ قطعه شروع کردم، ۱۰ ماه و دو روز سفر کردم باراهنمایی سرکار خانم اعظم جلالی و ۳ ماه آزاد و رها هستم.

 ۲. چگونه با کنگره آشنا شدید؟

از طریق مسافرم با کنگره آشنا شدم. می‌دانستم ایشان مصرف‌کننده هستند و یک حسی من را وادار می‌کرد این کار را انجام بدهم. بااینکه سفر بسیار سختی داشتند کنار ایشان بودم و خودم هم آموزش گرفتم و توانستم به ایشان به‌عنوان یک هم‌سفر کمک کنم تا سفر کنند و به درمان برسند.

3. نقش هم‌سفر را در کنگره تعریف کنید؟

یک هم‌سفر نقش مهم و اساسی را در کنگره ایفا می‌کند، حتماً باید در کنگره حضورداشته باشد و آموزش بگیرد تا بتواند یک مسافر را درک کند. چون هم‌سفر دنیای تاریکی، خماری، نشئگی و... را تجربه نکرده است، هر پله که مسافر کم می‌کند به‌هم‌ریخته می‌شود و یا ممکن است تصمیم‌های اشتباه در اثر تفکر غلط بگیرد اما هم‌سفر فقط از بیرون دنیای اعتیاد را دیده و لمس و درک کرده و فقط با کمک آموزش‌ها و جهان‌بینی می‌تواند به‌عنوان بال پرواز باشد.

 ۴. با لژیون ویلیام چگونه آشنا شدید؟

 اوایل سفر اول بودم که واقعاً درک کردم که مصرف سیگارم اجازه نمی‌دهد کمک‌حال مسافرم باشم؛ چون به‌هم‌ریختگی داشتم و باراهنمای هم‌سفری خودم موضوع را مطرح کردم ایشان خانم جلالی را معرفی کردند و من با ایشان آشنا شدم، صحبت کردم و خواست این را داشتم که به درمان برسم و بعد از ده ماه به‌عنوان مسافر نیکوتین عضو لژیون ویلیام شدم.

 ۵. لژیون ویلیام چه نقشی در درمان شما داشت؟

 سیگار هم آنتی ایکس است و واقعاً روی سیستم ایکس و جهان‌بینی و صور پنهان تأثیر می‌گذارد، ازنظر جسمی و صور آشکار تخریب آن قابل‌مشاهده است، به لطف خدا زمانی که به درمان رسیدم تازه مفهوم آرامش را متوجه شدم و توانستم روی جهان ذهنی و جهان‌بینی خودم کارکنم و در این لژیون بود که توانستم به‌عنوان مسافر، انتقال از جهان تاریکی به جهان روشنایی را درک کنم، من توانستم روی نقش هم‌سفری خود تسلط داشته باشم و این را مدیون راهنمای خوبم و لژیون ویلیام هستم.

۶. شما هم مسافر ویلیام هستید و هم هم‌سفر هستید آیا در حس شما تغییری ایجادشده است؟

زمانی که فقط هم‌سفر بودم در ذهن خود می‌گفتم این مواد مگر چیست که نمی‌شود کنار گذاشت؛ دیگر این‌همه به‌هم‌ریختگی و بالا و پایین شدن ندارد. یک‌زمانی ما از روی ناآگاهی یا نداشتن تجربه و آموزش و نگاه‌های اشتباه به مسائل گوناگون داریم، زمانی که خود من مسافر سیگار شدم تازه فهمیدم دوره سازگاری و دل کندن از چیزی که تبدیل به عادت شده و نیاز بدن به شمار می‌رود چیست و آنجا بودم که همه تلاش خود را کردم که در سفر دوم، هم‌سفر خوبی باشم.

 ۷. آیا حضور در این لژیون باعث تغییر برخورد شما با مسافرتان شده است؟

بله چون خودم مسافر شدم و تاریکی را لمس و باپوست و استخوان درک کردم. در اینجا دید و نگرش من نسبت به مسافرم تغییر کرد، لژیون ویلیام لژیون رسیدن به خود است، من یاد گرفتم که درگیر مسائل خودم باشم و تمام بار خودم را به دوش بکشم و به مسافرم و آموزش او دخالتی نداشته باشم، لژیون ویلیام یعنی به‌قول‌معروف سرت توکار خودت باشد و آموزش‌ها فقط مربوط به من مسافر است نه اینکه بروم و آموزش‌ها را روی شخص دیگر پیاده کنم.

۸. خانم جلالی را چگونه راهنمایی می‌بینید و چه میزان تأثیر آموزش ایشان را حس کردید؟

من خانم جلالی را به‌گونه‌ای خودم دیدم چون ایشان گویی مشکلات من و امثال من را داشتند و ایشان به این نتیجه رسیدند که درمان شوند و خواستش را داشتند که به درمان برسند و خدمت کنند، خدمت ایشان در سیستم به‌نوعی پرداخت زکات رهایی است، آن‌قدر به آموزش و خدمت کردن اعتقاددارند که این حس را نه‌تنها در من بلکه به تک‌تک ره‌جوها انتقال می‌دهند و باتجربه بالا خود درون رهجو را کاملاً می‌بینند و این به خاطر آموزش‌های ناب و اطلاعات و آگاهی کامل ایشان و تجربه است، بااینکه هفته‌ای یک‌بار ایشان را می‌بینم ولی سرتاپا گوش هستم تا هرچه میگویند فراگیرم.

 ۹. کلام آخر ...

 خدا را شاکر هستم از اینکه اذن ورود به کنگره را به من داد تا بتوانم آموزش بگیرم و به درمان برسم، واقعاً سیگار و قلیان آ نتی ایکس محسوب می‌شود و تخریب خودش را دارد، به‌عنوان فردی که به درمان رسیده است وظیفه خود میدانم تمام تلاش خود را کنم و به افراد کمک کنم تا به درمان و رهایی برسند.

 

تهیه گزارش: سارا مسافر نیکوتین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .