English Version
English

رسیدن به آرامش؛ اولین سال رهایی مسافر احمد

رسیدن به آرامش؛ اولین سال رهایی مسافر احمد

دومین جلسه از دور بیست و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی وحید؛ با استادی مسافر مهدی و نگهبانی مسافر هادی و دبیری مسافر ایمان با  دستور جلسه وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من و  اولین سال رهایی مسافر احمد روز پنج‌شنبه  مورخ 31/98/05  ساعت 17  آغاز بکار نمود.

سخنان استاد:

خدا رو شکر می‌کنم که امروز در جمع شما دوستان عزیز قرار گرفتم تا بتوانم خدمت کنم و از نگهبان و گروه مرزبانی تشکر می‌کنم. پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. در کنگره 60 تمام مطالب و مفهوم  یک وادی، در تیتر آن نهفته است. حال اگر بخواهیم این جمله را بشکافیم، باید بگویم که اکثر کارهایی که در زندگی انجام می‌دهیم یک‌جور خط به‌حساب می‌آید. در این وادی در مورد چندبعدی بودن انسان سخن به میان می‌آید. بعد داشتن انسان، چیز عجیب غریبی نیست. اینکه انسان بتواند در یکجا قرار بگیرد و درآن‌واحد به چندین موضوع تفکر کند و آن‌ها را به نتیجه برساند، کاری سخت ولی دست‌یافتنی است.
در مورد این موضوع  در وادی مثال زده‌شده است که مانند آن میمونی است که شکارچیان برای شکار آن، سوراخی در درخت ایجاد می‌کنند و آن‌طرف سوراخ موزی را برای میمون می‌گذارند و میمون برای برداشتن آن دستش را درون سوراخ می‌کند و موز را برمی‌دارد و دستش در سوراخ‌گیر می‌کند ولی نمی‌تواند درست تفکر کند و موز را رها کند و درنهایت شکار می‌شود. این میمون یک موجود یک‌بعدی است. انسان هم در بعضی از مقاطع به یک موجود یک‌بعدی تبدیل می‌شود. ما انسان‌ها رباط نیستیم که یک سری برنامه برای ما تعریف‌شده باشد و نتوانیم کار دیگری خارج از آن برنامه  انجام دهیم. بلکه می‌توانیم به‌وسیله آموزش آرام‌آرام تغییر کنیم و این تغییرات به‌یک‌باره و ناگهانی اتفاق نخواهد افتاد و تغییرات آرام‌آرام اتفاق خواهد افتاد. مثل زمانی که مصرف‌کننده مواد مخدر بودیم، در آن زمان موجودی تک‌بعدی بودیم و به‌جز مواد مخدر به هیچ‌چیز دیگری فکر نمی‌کردیم؛ نه به کارمان نه به همسر  و نه به زندگی‌مان؛  همه تفکرمان فقط تهیه مواد و محل مصرف و مصرف کردن آن بود. این وادی دارد به ما می‌گوید که باید تغییر کنیم و تبدیل به موجود دوبعدی شویم. حالا چگونه و در چه موضوعاتی باید تغییر کنیم.
تغییرات ابتدا در تبدیل مواد مصرفی‌مان  به شربت اوتی شروع می‌شود که به کمک  روش دی اس تی آرام‌آرام و پله‌پله کم می‌شود و درنهایت به اتمام می‌رسد؛ ولی این تغییر به‌تنهایی کافی نیست و تغییر اساسی که در کنگره اتفاق می‌افتد، تغییر در اندیشه و تفکرات یک فرد مصرف‌کننده است که از آن به نام جهان‌بینی کاربردی کنگره نام‌برده می‌شود. اگر این تغییرات در تفکرات و اندیشه یک فرد مصرف‌کننده اتفاق نیافتد، هیچ تبدیلی انجام نمی‌شود و شخص به درمان اعتیاد نمی‌رسد. شخصی که تازه‌وارد کنگره می‌شود کاملاً بی‌نظم است  و خیلی برایش سخت است که سر موقع در جلسات حضور پیدا کند ولی باید این اتفاق بیافتد و نظم و  انضباط را یاد بگیرد و یاد بگیرد تغییر کند تا درنهایت به کمک جهان‌بینی کنگره و روش دی اس تی تبدیل به انسانی منضبط و آموزش پذیر شود و درنهایت رها و ترخیص شود. در مورد قسمت دوم دستور جلسه که تولد اولین سال رهایی مسافر احمد است که یکی از اشخاصی بود که آرام‌آرام تغییر کرد و سفر بسیار خوبی داشت و درنهایت تبدیل به شخص سالم و آرام شد و الآن در کنگره خدمت گذار است. احمد باحال بسیار بدی وارد کنگره شد و به لژیون من پیوست ولی در طول سفرش به‌قدری تغییر کرد که باعث شد پدرش که مصرف‌کننده مواد مخدر بود هم به کنگره ملحق شود و هم‌اکنون پدرش هم از بند اعتیاد رهاشده است. به این خانواده که در کنگره خدمتگزار هستند تبریک میگویم و امیدوارم در زندگی‌شان شاد و  سلامت باشند

اعلام سفر
آنتی ایکس: قرص؛ روش درمان: DST ؛ داروی درمان: شربت OT ؛ مدت سفر اول: 10 ماه و 28 روز؛ راهنما: آقای مهدی حبیبیان ؛ رشته ورزشی: شنا؛ مدت رهایی: یک سال 27 روز .

آرزوی مسافر:
آرزو می‌کنم همه مسافرانی که برای سیگارشان هنوز قدمی برنداشته‌اند امروز تصمیم بگیرند و به لژیون ویلیام وایت بپیوندند و رهایی نیکوتین هم بگیرند.

سخنان مسافر:
ابتدا خداوند را شکر می‌کنم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم و هیچ زمانی فکر نمی‌کردم که بتوانم به این مرحله برسم اما با وارد شدن به کنگره متوجه شدم که رسیدن به این جایگاه دست‌یافتنی است. از آقای مهندس و سرکار خانم آنی بی‌نهایت تشکر می‌کنم که این مسیر را درراه من قراردادند و از آقای مهدی عزیز تشکر می‌کنم که زحمات زیادی برای من کشیدند و خیلی آموزش‌ها به من دادند و هنوز هم این آموزش ادامه دارد. از سرکار خانم نسرین سپاس‌گزارم که با راه‌کارهایی که به خانم بنده دادند باعث شدند که مسیر ایشان عوض شود و یک زندگی بی‌دغدغه و آرامی را به من هدیه دادند.
از تمام کسانی که مشارکت کردند و خدمت گذاران کنگره مخصوصاً شعبه وحید تشکر می‌کنم. همچنین از خانواده خوبم تشکر می‌کنم که همیشه در کنار من بودند. خیلی کوتاه از زندگی خودم می‌گویم که در دوران تاریکی بنده که حتی فکر به آن بسیار سخت است اما گاهی برای درس گرفتن باید به دوران گذشته برگشت کنیممن یک آدم عصبی و بی‌حوصله بودم و همیشه دعا می‌کردم یک‌راهی پیدا شود که از این جایگاه نجات پیدا کنم. من خیلی از راه‌ها را امتحان کردم که نمونه آن NGO دیگر، روان‌پزشک، طب سوزنی و... اما هیچ‌کدام جواب نداد و درنهایت به پله اول برمی‌گشتم. خانم بنده در اول نمی‌دانست که من مصرف‌کننده هستم و بعد از فهمیدن مشکلات بسیار زیادی برای او به وجود آمد و چند سال درگیر بودیم. در آخر خدا کمک کرد که وارد کنگره شدم و باعث شد نظم به زندگی‌ام برگردد و بیشترین چیزی که به من کمک کرد که زندگی بهتری داشته باشم آرامشی بود که باعث شد به این جایگاه برسم. هدیه دیگر کنگره آغوش خانواده بود و باعث شد که قشنگ‌ترین جا و بهترین حس برای من آغوش خانواده باشد. در آخر از کمک راهنمای عزیزم و خانواده و همسرم و کمک راهنمای همسرم و تمام عزیزانی که کمک کردند تا من به این جایگاه برسم تشکر می‌کنم.

 سخنان کمک راهنمای همسفر:
ابتدا خداوند را شاکر که در این جایگاه قرار گرفتم  و در اول به آقای حبیبیان و آقای احمد و مادر و پدر ایشان و به همه عزیزانشان تبریک میگویم. خانم لیلا زمانی که وارد کنگره شد گوش‌به‌فرمان بودند و بدون حاشیه، همین بدون حاشیه بودن باعث شد که خدمتگزاران خوبی در کنگره باشند و از خداوند بهترین‌ها را برایشان آرزو می‌کنم. 

سخنان همسفر:
در ابتدا از جناب مهندس تشکر می‌کنم که این بستر را فراهم کردند تا من بتوانم جسم و روحم را که سال‌ها تخریب کردم بازسازی نمایم. از آقای حبیبیان و خانم نسرین کمک راهنمای عزیزم تشکر می‌کنم که بهترین راه‌کارها را به من دادند. به همسرم تبریک می‌گویم بااینکه مشکل جسمی هم پیدا کرد باقدرت به سفر ادامه داد و تغییر کرد.

 

 

 

 
 
 
 
 

تهیه و تنظیم: مسافر مسعود،مسافر عطا و مسافر آرمین
عکس: مسافر علیرضا

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .