چهارمین جلسه از دوره هفتاد و دوم سری کارگاههای آموزشی عمومی کنگره 60 ویژه آقایان مسافر و همسفر، در نمایندگی آکادمی با دستور جلسه ( وادی سیزدهم و تاثیر آن روی من ) با استادی کمک راهنمای محترم اقا امیر و نگهبانی مسافر احمد و دبیری مسافر علیرضا در روز شنبه مورخ 98/05/26 رأس ساعت 17:00 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم یک مسافر ، خداوند را شکر میکنم یکبار دیگر توفیق پیدا کردم که این جایگاه را تجربه کنم تا بتوانم آموزش بگیرم .در رابطه با دستور جلسه این هفته که به 2 قسمت تقسیم میشود که در مورد وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من است و دستور جلسه دوم تولد یک سال رهایی مسافر منصور از خدمتگزاران کنگره 60 هست ،خواهش میکنم که بلند شوند و ایشان را تشویق کنید. در مورد دستور جلسه که وادی سیزدهم پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگری است. این موضوع خیلی وسیع و گسترده برای آموزش گرفتن است.
در حقیقت این وادی میخواهد به ما بگوید که جهان هستی ادامهدار هست و همچنین آموزش هیچ انتهایی ندارد و همیشه بایستی آموزش بگیریم ، حالا از جهات مختلف که بخواهیم برسی کنیم این موضوع را باید به تغییر ، تبدیل و ترخیص صحبت شده است. من امیر حتماً باید اول تغییر کنم و در مرحله بعد تا تبدیل نشوم نمیتوانم ترخیص بشوم که این مراحل در درمان ما و در سفر اول و متد دی اس دی بسیار ملموس است و بعد از تغییر تبدیل به یک انسان متفاوت و درست میشویم و هنگامیکه پس از طی سفر اول و گرفتن گل رهایی از جناب مهندس دژاکام مرحله ترخیص انجام میشود.
نکتهای که در این وادی برای من خیلی جالب بود این هست که یک سؤال ساکنین از جانشین میکنند و میگویند که نقطه چیست ؟این نقطه ازلحاظ هندسی به مکان مشخصی میگویند که طول ،عرض و ارتفاع ندارد و وقتی این نقطهها را پشت سر هم بگذاریم تشکیل یک خط را میدهد .ولی ازلحاظ نگرش ما در کنگره خیلی جالب است که شروع و پایان هر دورهای با نقطه است و نقطه نشانهای است که مفهوم دارد و آن مفهوم خیلی مهم است و آن این است که آن مطلب قبلی تمامشده است و باید منتظر باشم که مطلب جدید شروع شود و حواسم به شروع مطلب جدید ، کار جدید و فکر جدید جمع باشد.
این نقطهها میتواند در صور آشکار و پنهان ما وجود داشته باشد صور آشکار همان اعمال و رفتار انسانها میشود و صور پنهان هم همان تفکر و اندیشه هر انسانی هست .از این دو موضوع نتیجه گرفته میشود که در هرلحظه از زندگی ما در حال پایان یک نقطه و شروع خط دیگری هستیم و در ادامه آمده است که انسان تنها موجودی است که دارای قدرت اختیار هست پس من برای تقسیم خط و فکر جدید خودم دارای قدرت اختیار هستم که آیا این خط و راه جدید را از تاریکیها انتخاب کنم و یا از مسیر روشنایی ، در ادامه میگوید که من باید یاد بگیرم که چگونه با مشکلات مواجه شوم و یکی پس از دیگری آنها را حل کنم یا بعضی از آنها را رها کنم و یا بعضیها را اصلاً رد بشوم و درگیر آنها نشوم.
یادگرفتن چگونگی حل مشکل خیلی مهم هست و در مرحله آخر میگوید که یاد میگیرم که چگونه با مسیر کنگره از شرایط سخت بهدرستی عبور کنم و در مراحل دیگر زندگی هم مراحل رشد را یکی پس از دیگری طی کنم و در حقیقت تمامی بچههای خدمتگزار کنگره در همین مسیر هستند و مصداق واقعی سخنان استاد امین هستند که میگوید خوشبختی واقعی در این نیست که انسانها همچون ستارهها بدرخشند بلکه در یاریرساندن به انسانهایی است که فروغ خودشان را ازدستدادهاند تا آنها همچون ستاره بدرخشند و این موضوع را خدمتگزاران کنگره 60 بهخوبی انجام میدهند. در رابطه با تولد منصور من خیلی فکر کردم که نکته منفی از ایشان بگویم ولی به مورد خاصی نرسیدم فقط در یک مورد یک راهکاری به یک سفر اولی داده بود که آنهم با من در میان گذاشت و واقعاً خودش چند روز حالش بد بود ، این تولد یکی از بهترین تولدهایی است که من با خیال راحت و قرص و محکم اینجا نشستم و واقعاً خوشحالم که همچنین رهجویی در کنگره پرورشیافته است، منصور با تخریب شیشه وارد کنگره شد و بسیار خوب جنگید و در سفر اول و دوم بسیار فرمانبردار است و همه این خوب بودنها به درد خودش خورده است، منصور پای ثابت پارک طالقانی است و جمعهها نیز آشپز ما است ولی به جرات میتوانم بگویم که کنگره میتواند افتخار کند به داشتن افرادی مثل منصور عزیز که در امتحان کمک راهنمایی هم شرکت کرده است و درکل یک خدمتگزار واقعی است و امیدوارم آینده روشنی داشته باشد.
اعلام سفر:
تخریب پانزده سال با انواع مواد مخدر آخرین مصرف شیشه و متادون طول سفر اول یازده ماه و بیست روز به روشDSTو دارویOT با راهنمایی آقای امیر خرمشاهی،ده ماه هم سفر سیگار به راهنمایی آقای حامد شمس رهایی از هر دو بند مواد و نیکوتین یک سال
آرزوی مسافر:
آرزو میکنم در کشورم، شهرم و در خانواده ام اگر مصرف کننده ای است که واقعا خواستار رهایی از اعتیاد است خداوند راه کنگره را به آنها نشان دهد تا به درمان برسند.
سخنان مسافر منصور:
در ابتدا خدا را شکر میکنم که در بین شما در کنگره هستم ، برای انسان زمانی که رنجها را یادآوری میکند متوجه عمق آن درد و رنج میشود .من در زمان مصرف مواد مخدر و اوایل مصرف میگفتم که خدایا این حال رو از من نگیر و این همیشه تیکه کلام من بود تا اینکه وقتیکه پیش رفتم این را فهمیدم که کجای کار هستم؟ درواقع وقتی درگیر اعتیاد شدم به خدا گفتم که این حال بد را از من بگیر . ولیکن این اتفاق رخ نمیداد تا اینکه من متوجه تاریکیها اعتیاد میشدم و لمس میکردم تا به این لحظه برسم .
در زمان دبیرستان و دوران خدمت من مواد مخدر زیادی مصرف کردم .با الکل شروع کردم ، تریاک مصرف کردم و با همان شرایط من ازدواج کردم و بعدازآن با کراک آشنا شدم . با متادون که نگهدارنده بود زندگی کردم ولی حتی زمان مصرف متادون فکر میکردم دارو مصرف میکنم اما حال خوبی نداشتم . همیشه در رنج بودم .
اما سختترین و تاریکترین دوران اعتیاد برای من ، مصرف شیشه بود و به نظر من خطرناکتر و دردناکتر از شیشه وجود ندارد . من در خانه کارتنخواب بودم وزندگی من در آستانه فروپاشی بود و تا چهارسالگی دخترم را نفهمیدم و چگونه بزرگ شد . بعد از مصرف شیشه ، سیاهیهای اعتیاد را تجربه کردم بهطور که خانهام را از دست دادم . ولی خدا را شکر با همه تاریکیهای شیشه برای من این نکته مثبت را داشت که مرا مجبور کرد به فکر درمان بیافتم . البته ترکهای زیادی داشتم و در خانه تلاشهای ناموفق و کلینیکهای زیادی را تجربه کردم و هر بار بدتر بود .
وقتی به کنگره آمدم فهمیدم دنیا یک رنگ دیگر است و اعتیاد بهانه ایی بود که من مسائل مهمتر را در زندگی یاد گرفتم و اینکه زندگی چی بوده و من چه برداشتی نسبت به آن داشتم . از راهنمای عزیزم تشکر میکنم که من را همراهی کردند و به خودم افتخار میکنم که ایشان را انتخاب کردند . همچنین از همسرم تشکر میکنم که در مراحل مختلف تخریب شدن و سفر کردنم ، مرا همراهی کردند و اگر حال خوبی دارم به نگهبانی و نگهداری ایشان بوده است . و درنهایت از مهندس حسین دژاکام و خانواده ایشان تشکر میکنم که به رشد من کمک کردند و در حال حاضر وقتی میخوابم به خدا میگویم این حال را از من نگیر .
تهیه و تنظیم گروه وبلاگ آکادمی
- تعداد بازدید از این مطلب :
857