English Version
English

کارگاه آموزشی کنگره 60؛ نمایندگی استاد معین

کارگاه آموزشی کنگره 60؛ نمایندگی استاد معین

 هشتمین جلسه از دور بیست و پنجم از سری کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره60 نمایندگی ستارخان به استادی مسافر حمید،  نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر عباس با دستور جلسه ( وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من و تولد یک سال رهایی مسافر محسن ) روز شنبه 26 مردادماه 1398 در ساعت 17:00 آغاز به کارکرد.

خلاصه سخنان استاد:
خدا را شکر می‌کنم که امروز قسمت شد تا بتوانم در این جایگاه خدمت کنم. در ابتدا به‌تمامی دوستانی که در آزمون کمک راهنمایی قبول‌شده‌اند تبریک می‌گویم. دستور جلسه امروز شامل دو بخش می‌شود، که یکی وادی سیزدهم و تأثیر آن روی من هست و دیگری مربوط به جشن یک سال رهایی مسافر عزیز محسن هست. خود من قدیم برخی اوقات این‌گونه تصور می‌کردم که دم غنیمت است و باید به زمان حال چسبید، زیرا گذشته که رفته و آینده را هم که چه کسی دیده است. این نوع تفکر غلط هست زیرا تفکرات و اعمال گذشته من باعث شده تا الآن در این جایگاه قرار گیرم، و قطعاً پندار و کردار الآن من روی آینده من تأثیرگذار خواهد بود. به این شکل که من در طول زندگی یک سری نقاط به‌جای می‌گذارم که خط رسم شده از این نقاط ایجاد تصویری می‌نماید، و قطعاً این تصویر حاصل انتخاب‌های من هست و امکان دارد که من از این تصویر خوشحال یا ناراحت شوم.

حال اگر تصویر حاصل، تصویر زیبایی نباشد و من بخواهم که این تصویر را تغییر دهم باید تغییر را از خود ایجاد کنم تا بتوانم به آن چیزی که لحظه اول به آن فکر می‌کردم تبدیل شوم. در کنگره60 هم دقیقاً به همین صورت است، یعنی فرد به‌عنوان مصرف‌کننده وارد می‌شود و سپس با طی کردن مراحل سفر و تغییر کردن، تبدیل به فردی می‌شود که مصرف‌کننده نیست و با اجازه جناب مهندس و با امضای ایشان شخص ترخیص می‌شود. حال برای اینکه بتوانیم یک فعل را انجام دهیم باید سه فاکتور را ایجاد کنیم، که اولین آن خواست هست. دومین مطلب علم هست و عامل یا فاکتور سوم هم جذابیت هست. که فردی که وارد کنگره60 می‌شود قطعاً خواست را دارد و فاکتور دوم یعنی علم هم به‌صورت گسترده در کنگره60 موجود هست. فقط فاکتور سوم می‌ماند که شخص باید این جذابیت‌ها را بتواند در کنگره60 و عوامل آن پیدا کند تا بتواند به مسیر خود ادامه دهد.

بخش دوم دستور جلسه که تولد اولین سال رهایی مسافر محسن هست. در ابتدا به محسن عزیز و همسفر محترمشان تبریک عرض می‌کنم. تقریباً دو سال پیش تیرماه بود که محسن وارد کنگره60 شد و وارد لژیون من شد و حدود ده ماه و بیست‌وشش روز سفر کرد و توانست به رهایی برسد. من خیلی خوشحال هستم که محسن وارد لژیون من شد، زیرا به‌واسطه سفر خوبی که انجام داد و خودش به‌تنهایی کارهایش را انجام می‌داد به من این فرصت را می‌داد تا بتوانم بیشتر روی سایر افراد تمرکز کنم. محسن عزیز از همان اول با خواست بزرگی وارد کنگره60 شد و بااینکه تخریب زیادی هم داشت ولی توانست گوش‌به‌فرمان باشد و مسیر سفرش را به‌خوبی طی کند. فکر کنم طی این دو سال محسن تنها یک‌بار و آن‌هم به دلیل اینکه سقوط آزاد بود و حال خوبی نداشت نتوانست به جلسه برسد. یادم هست زمانی که خواستم گل رهایی را از مهندس برای محسن بگیرم از همسر ایشان پرسیدم که از وی راضی هستی، وایشان تائید کردند که محسن خیلی تغییر کرده و از همه‌چیز راضی هستند. محسن در سفر دوم انسان، همسر و پدر خیلی بهتری شد و توانست جایگاه‌های خدمتی مختلفی را مانند مشاور تازه واردین، دبیری و نگهبانی را تجربه کند و خدا را شکر که در آزمون کمک راهنمایی امسال هم توانست قبول شود. امیدوارم که در مسیر خدمت همیشه پابرجا بماند و بتواند جذابیت مخصوص خود را در این مسیر پیدا کند و درنهایت بتواند راهنمای خوبی برای کنگره60 شود. خیلی ممنون که به صحبت‌های من توجه نمودید.
 

اعلام سفر مسافر:
تخریب بیش از پانزده سال، آخرین آنتی ایکس تریاک، مدت سفر اول ده ماه و بیست‌وشش روز، روش دی اس تی و داروی اپیوم تینکچر، به راهنمایی کمک راهنمای محترم آقا حمید زینالی، ورزش در کنگره بدمینتون.

آرزوی مسافر:

از خدا می‌خواهم که تمام افرادی که درگیر اعتیاد هستند، به‌گونه‌ای بتوانند وارد کنگره60 شده و به درمان و رهایی برسند.
 

خلاصه سخنان مسافر:
خیلی ممنون از تمامی دوستان که نسبت به بنده لطف داشتند و با حضور گرمشان من را خوشحال کردند. در ابتدا جای دارد که بگویم خدا را شکر که الآن در این جایگاه قرارگرفته‌ام. ابتدای آشنایی من با مواد مخدر به سال‌های هفتادوهفت برمی‌گردد که حدود هجده‌ساله بودم. ابتدا با تریاک و حشیش با دنیای مواد مخدر آشنا شدم و بعد از حدود پنج سال مصرف دوران طلایی، اجبار به مصرف شدم. از سال هشتادوپنج به فکر ترک اعتیاد افتادم که ابتدا با چند بار ترک سقوط آزاد شروع کردم ولی ناامید با داروهای عطاری آشنا شدم که آن‌هم جز اعتیاد و تخریب بیشتر چیزی برای من به بار نیاورد. بزرگ‌ترین اشتباه خود را زمانی مرتکب شدم که به خاطر ترک تریاک با شیشه آشنا شدم و شروع به مصرف نمودم. آن موقع این‌گونه تصور می‌شد که چون شیشه مرفین ندارد بنابراین اعتیاد هم ندارد و با همین تفکرات اشتباه بود که درگیر مصرف شیشه شدم و به مرحله‌ای رسیدم که دیگر تریاک را جزو مواد به‌حساب نمی‌آوردم. به نظر من بیشترین تخریب در بین موادها را شیشه دارد. بعد از چندین ماه مصرف اجباری شیشه به‌کل در زندگی و کار خود به مشکلات شدید برخورد کرده بودم. ولی بالاخره خدا به من لطف کرد و به‌واسطه یکی از دوستان توانستم واردکنگره60 شوم و سفر کنم. در انتها جای دارد که از بزرگ‌مرد کنگره60 که عاشقانه دوستشان دارم تشکر کنم که این بستر را برای ما فراهم نموده‌اند، سپس از راهنمای عزیز خودم آقای حمید زینالی عزیز که بسیار زحمت من را کشیدند و ایجنت و مرزبانان عزیز شعبه ستارخان و همین‌طور از راهنمای همسفرم خانم اعظم و درنهایت از همسر عزیز خود و کودکانم که سال‌ها پا به پای من راه آمدند تشکر کنم و امیدوارم عمری باشد تا بتوانم برایشان جبران کنم. ممنون از اینکه به صحبت‌های من توجه نمودید.

خلاصه سخنان راهنمای همسفر:
سلام دوستان اعظم هستم کمک راهنما یک همسفر، خدا را شکر می‌کنم که بار دیگر این لیاقت به من داده شد تا برای مسافری دیگر جشن تولد رهایی بگیرم. به آقای زینالی تبریک می‌گویم که زحمت‌های بسیاری برای این خانواده کشیدند تا به این مرحله برسند. به آقا محسن تبریک می‌گویم. به نظر من مهم‌ترین عامل در طول مسیر سفر این است که شخص خواست درمان داشته باشد. در این صورت هیچ شخصی نمی‌تواند جلوی فرد را بگیرد. آقا محسن هم با ورود به کنگره60 خواست درمان داشت و در طول سفر این خواست را در خود تقویت نمودند و درنهایت توانستند به درمان و رهایی برسند. در آخر به نادیا عزیز همسفر آقای محسن تبریک می‌گویم که در طول مسیر به راحتی پذیرفتند که نقش همسفری خود را به‌خوبی ایفا کنند و درنهایت هم توانستند تکیه‌گاهی برای مسافر خود باشند. امیدوارم سال‌ها با عشق در کنار هم زندگی کنند.

خلاصه سخنان همسفر:

سلام دوستان نادیا هستم همسفر محسن، خدا را شکر می‌کنم که توانستم این جایگاه را تجربه کنم و لذت ببرم. من مانند مسافرم سخنور خوبی نیستم چون همیشه نامحسوس به کنگره آمده‌ام و فعالیت کرده‌ام. من سعی کردم برای محسن همسفر خوبی باشم و در این مسیر سعی کردم تا در مورد برخی مسائل ناآگاه باشم تا به محسن آسیب نرسانم یا ناخودآگاه فشاری به او نیاورم. البته یکی از دلایلی که سعی کردم نقش همسفری را به‌خوبی ایفا کنم این است که عاشق محسن بودم و هستم.  من زمانی به دوست محسن که او را وارد کنگره60 کرد گفتم که من احساس می‌کنم که محسن دیگر تریاک مصرف نمی‌کند و من تصور می‌کنم که شیشه مصرف می‌کند و واقعاً بدون هیچ‌گونه تحقیق و جستجویی این حس را داشتم، که بعداً متوجه شدم که او درگیر مصرف شیشه شده است. از راهنمای عزیزم خانم اعظم کمال تشکر را دارم که در این مسیر یار و یاور من بودند و بسیار به من کمک نمودند. همچنین از آقای حمید زینالی تشکر و قدردانی می کنتم بابت زحماتی که برای محسن کشیدند. ممنون از اینکه به صحبت‌های من گوش کردید.

تهیه و تنظیم: مسافر محمدحسین
عکاس: مسافر محمدحسین

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .