English Version
English

دبیری از کاسپین

دبیری از کاسپین

سلام لطفاً به‌رسم کنگره خودتان را معرفی کنید.

سلام دوستان محمد هستم مسافر، آخرین آنتی ایکس مصرفی متادون-تریاک-شیشه-12 ماه سفر اول، رشته ورزشی شنا به کمک راهنمایی حمید آقا و 2 سال و 1 ماه آزاد و رها هستم و رهایی از نیکوتین 1 سال و 1 ماه به کمک راهنمایی آقا موسی.

لطفاً خدمت‌هایی که در کنگره داشتید را برای ما می‌گویید.

من اولین خدمتی که داشتم در نشریات بود و سپس مسئول نشریات شعبه کاسپین قزوین شدم و مشاوره تازه واردین و دبیری و نگهبانی را داشتم و این آخر سعادت این را داشتم دبیری روزهای چهارشنبه شعبه آکادمی را تجربه کنم.

چطور شد با کنگره آشنا شدید.

من یکی از بستگانم که باهم مصرف می‌کردیم و درواقع هم بساطی بودیم بعد از مدتی غیب شد و از دوستان شنیدم ایشان در حال درمان است هرچند آن موقع واژه ترک را به کار می‌بردیم و اصلاً من اعتقادی به درمان و ترک نداشتم و بعد از درمان این دوست من به این نتیجه رسیدم اعتیاد درمان دارد ولی باز ایمان نداشتم و من چون اکثر راه‌های ترک را امتحان کرده بودم و انواع آنتی ایکس مصرف می‌کردم به این باور رسیده بودم که اعتیاد جز لاینفک زندگی من است و آمدم کنگره تا شیشه از زندگی من بیرون برود و متادون و تریاک را پذیرفته بودم تا همیشه با من باشد.

شما گفتید آمدید کنگره تا یک آزمایشی کرده باشید و شما با توجه به بعد مسافت از منزل تا شعبه که یک ساعت و نیم راه است چه شد ماندگار شدید و خدمتگزار هم شدید، یا چه چیزی شمارا جذب کنگره کرد؟

 با ورود من به کنگره 60 جلسه اول شروع ماه رمضان بود و آقا کوروش استاد بودند و وادی رودهای خروشان دستور جلسه بود و تقریباً صحبت‌های استاد را به یاد دارم، وقتی ایشان رهایی خودشان را که حدود 12 سال اعلام کردند برای من جالب بود چگونه می‌شود شخصی این‌همه مدت مواد مصرف نکند و این‌یک نقطه تفکری در من ایجاد کرد و صحبت‌های ایشان در مورد ماندگاری در کنگره و خدمت گذاری بود و من تصمیم گرفتم بمانم و ادامه بدهم.

این‌که پرسیدید چگونه مسیر طولانی را می‌آیم این سؤالی است که خیلی‌ها از من می‌پرسند و من به نقل از یکی از کمک راهنماها هر کس مسیر طولانی‌تری دارد عشق بیشتری دارد من همان روزهای اول که برای رهایی یکی از برادر لژیونی‌ها رفته بودیم آکادمی یک نیروی بعد از دیدن مهندس در من می‌گفت اینجا دقیقاً مکانی است که تو درمان خواهی شد به خاطر همین هیچ‌وقت اجازه ندارم مسئله‌ای باعث شود تا از آن نقطه تفکری که برای خودم نشانه گذاشته‌ام فاصله بیفتد و آن کمک راهنمایی بود و باهدفی که دارم این مسیر برای من اصلاً چیزی نیست.

شاید باور این مسئله سخت باشد ولی من اصلاً متوجه مسیر نمی‌شوم شاید یکی از علت‌های رهایی و سفر درست من این مسیر طولانی بود و تو ماشین سی‌دی‌هایی که به چندباره گوش می‌دادم کمک خیلی زیادی به من کرد.

من روز اولی که به کنگره و نشریات مراجعه کردم با لبخند و آرامش که داشتید باور نمی‌کردم شما هم مصرف‌کننده بوده‌اید آیا قبل از کنگره این‌گونه بود و از شرایط و حال و احوال روزهای قبل از کنگره برایمان بگویید.

من شاید باور نکنید 6 ماه اول در پیله خودم بودم و با هیچ‌کس در کنگره صحبت نمی‌کردم و به‌قدری شیشه تخریب در من ایجاد کرده بود من کل دیوارها و برگه‌های سفید را نوشته می‌دیدم و به بعضی می‌گفتم ولی هیچ‌کس باور نمی‌کرد و من به یاد دارم روزهایی که رعدوبرق می‌زد یک سری حیوانات کوچک مانند موش و گربه از من خارج می‌شد و همچنین انسانی با همچنین تخریبی اوضاع‌واحوال مشخصی دارد من 3 سال آخر روزها خواب بودم و شب‌ها بیدار و تقریباً باکسی مراوده نداشتم و هیچ‌کس را اطراف خود نداشتم و مانند یک انسان تک‌سلولی بودم چون شیشه همه‌چیز از قبیل تحصیل، کار، خانواده و ... را از من گرفته بود و این لبخند یا آرامشی که شما یاد بردید همه را مدیون کنگره هستم.

اگر توصیه‌ای برای افرادی که هنوز روی پله خود نیستند و یا هنوز اقدامی برای درمان نکرده‌اند دارید بفرمائید:

تنها چیزی که می‌توانم بگویم باز از مثلث استفاده می‌کنم ابتدا باید ایمان داشته باشند به راه و درمان کنگره 60 و مسئله دوم فرمان‌برداری بدون چون‌وچرا از راهنما و قوانین کنگره و مسئله خدمت کردن برای خود و با عشق نه برای جلب‌توجه و خدمت بکنیم تا حال خودمان خوب باشد و این 3 ضلع را که تکمیل کنند قطعاً به حال خوب می‌رسند و برای افرادی که مراجعه نکرده‌اند توصیه دارم فقط مراجعه کنند و قطعاً با هر آنتی ایکسی اینجا درمان می‌شوند.

جماعت مصرف‌کننده معمولاً از مطالعه فاصله داشته‌اند به نظر شما چرا باید از نشریات در کنگره استفاده کرد و آقای مهندس تأکید ویژه‌ای روی این موضوع دارد؟

ما برای رسیدن به درمان 3 قسمت جسم و روان و جهان‌بینی راداریم که جسم با شربت و متد DST درمان می‌شود و به‌تبع آن روان‌درمان می‌شود ولی هفته قبل جناب آقای سلامی به نقل از آقای مهندس فرمودند که من نوشته‌ام 95% درمان جهان‌بینی است اما درواقع 98% درمان اعتیاد جهان‌بینی است و این جهان‌بینی فقط از راه نشریات کنگره 60 و منابع سی دی که استاد امین و آقای مهندس در هفته ارائه می‌دهند به دست می‌آید.

لطفاً از حس و حال چهارشنبه‌های آکادمی و دبیری جناب مهندس برایمان بگویید.

این جایگاه، جایگاهی است که اصلاً قابل وصف نیست و در کتاب ادموند و هلیا آقای مهندس در مورد بوی گل سرخ توضیح می‌دهند که بوی گل سرخ را نمی‌توان توصیف کرد شما فقط باید تجربه کنید تا بتوانید درک کنید در کنار آقای مهندس بودن سرشار از انرژی و آموزش است و بعد از جلسه اول که استرس داری  بقیه فقط انرژی مثبت است که‌موج می‌زند و اصلاً خستگی فیزیکی ندارد و تنها جایگاهی بود که من یک هفته قبل از این‌که تجربه کنم دقیقاً حس روزهایی را داشتم که برای اولین بار شیشه استفاده کردم البته به‌مراتب بیشتر و بهتر و یک حس و حال خاص و ناب بود و آنجا بود که متوجه شدم شبه افیونی بدن چقدر قوی‌تر از مواد افیونی بیرون است.

یک آموزش که از 7 جلسه دبیری مهندس یاد گرفتید را برایمان بگویید.

کلاً آن جایگاه و حضور در کنار مهندس سرتاسر آموزش است ولی مهم‌ترین آموزش صبر و نقطه تحمل بود که مهندس داشتند و موضوع بعد این‌که برای مهندس اصلاً فرقی نمی‌کند شما از چه دین و آیینی هستید با بزرگ مانند بزرگ و با افراد کوچک مانند بچه می‌شود عشق و دوست داشتن، ایشان همه را دوست دارند و می‌توانم به‌جرئت بگویم هیچ‌کس اندازه خود آقای مهندس از رهایی شخصی خوشحال نمی‌شود و این یعنی عشق مطلق که در وجود ایشان قلیان می‌کند و خیلی مسائل روشن می‌شود باید در آن جایگاه باشید تا بتوانید درک کنید و آقای مهندس خیلی به حرمت و قوانین کنگره 60 پایبند می‌باشند و بخواهم بگوییم خیلی چیزهای دیگر برای آموزش وجود داشت.

شما چرا برای آزمون کمک راهنمایی شرکت کردید؟

چون خیلی تعریف می‌کنند و می‌گویند حس و حال ناب دارد و تو هیچ جایگاهی نمی‌توان تجربه کرد و به‌قدری ادامه می‌دهم تا برسم چون عشق ورزیدن بی چشم‌داشت است.

من چند تا اسم می‌گویم و دوست دارم برایمان از حس خودتان بگویید.

کنگره 60: حال خوش

مهندس دژکام: عشق

مهندس امین: آرامش

آقا کوروش: مرد بزرگ

آقا محمدرضا: وادی 14

حمید آقا: ایشان برای من قابل توصیف نیست اما همه صفت‌های بالا در ایشان صدق می‌کند و می‌توانم بگویم مرد راه عشق.

حرف آخر:

این‌که اگر کسی می‌خواهد به درمان برسد باید گوش‌به‌فرمان باشد و ایمان داشته باشد به راهنما و کنگره و خدمت کند.

ممنون بابت وقتی‌که به ما دادید.

 

 تهیه و تنظیم: مسافر حسن لژیون هشت

نمایندگی قزوین

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .