English Version
English

جایگاه من در نقطه

جایگاه من در نقطه

می‌دانیم که اولویت درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ فراگیری و کاربردی کردن چهارده وادی، مطالب کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و جهان‌بینی یک و دو می‌باشد. درواقع چهارده وادی ستون‌های اصلی کنگره ۶۰ هستند که باید آن‌ها را پله‌پله در زندگی خود به کار ببریم تا بدانیم که در تمام سطوح زندگی باید تفکر و اندیشه داشته باشیم و بدانیم که هیچ‌چیزی در هستی بی‌مقدار نمی‌باشد، حتی اگر ما این‌گونه فکر کنیم.

وقتی شروع کار از وادی تفکر آغاز می‌شود باید مفهوم درست شدن ساختارهای محکم را متوجه شویم ساختاری که بتواند زندگی ما را در جهت مثبتی ارتقاء دهد. برای هر کاری باید تفکر و برنامه‌ریزی کنیم تا به‌مرور گمشده خود را پیدا نمائیم که از کجا آمده، چرا آمده و در آخر به کجا خواهیم رفت. به‌جای غصه خوردن به اوضاع‌واحوال به‌هم‌ریخته سروسامان دهیم تا اندک‌اندک ارزش‌ها جایگزین ضد ارزش‌ها شوند و از شر کابوس‌های شبانه خلاص شویم.

هر چیزی را باید درون خود جستجو کنیم باید از خود پرسید که آیا من مالک و فرمانده شهر وجودی خودم هستم؟ آیا آن‌قدر تفکر می‌کنم که بتوانم خواست معقول و غیرمعقول را از هم تشخیص دهم؟

آیا تفکر درست من مشوق خوبی در صفحه سفید نقاشی‌ام بوده است؟ چگونه رنگی در صفحه زندگی خود بزنم که تصاویر زیباتری پدیدار شوند، یا قدری تفکر کنم که چگونه صفحه زندگی من خط‌خطی و یا سیاه شده است. آیا می‌توانم بدون رعایت در بایدونبایدها موفق عمل کنم و هدف من در زندگی چیست، جایگاه من در کدامین نقطه باید باشد. قدر داشته‌هایم را می‌دانم یا همیشه به فکر نداشته‌ها زندگی خود را می‌گذرانم.

می‌خواهم به کجا برسم آیا می‌دانم که در حرکت نیروی القاء و احیاء چه نقشی را بازی می‌کنند! چگونه می‌شود احیاء کننده باشم، نقش زمان را در کارهای خود در نظر می‌گیرم، یا باری به هر جهت پیش می‌روم و هزاران سؤال دیگر که هر انسانی باید از خودش بپرسد تا به مجهولاتی دست یابد. برای چراهای خود باید بستری مناسب را فراهم نمائیم که بتوانیم از بذرهای کاشته به‌خوبی مراقبت داشته باشیم تا تبدیل به خوشه‌هایی زرین و درختانی قوی و استوار شوند و با هیچ تکانه‌ای لغزشی نداشته باشند.

تفکر و اندیشه سالم همان بذرها و هسته‌هایی هستند که برای رویش و پرورش نیازمند بستری مناسب هستند بنابراین باید طبق الگوی طبیعت با صبر، آگاهی و حوصله از خود مراقبه کنیم و منتظر بهره‌برداری در طول زمان باشیم تا محصولی پربار نصیبمان گردد در غیر این صورت چیزی جز تخریب به دست نمی‌آوریم. به‌طور مثال درمان اعتیاد در کنگره ۶۰ که محصول روش DST توسط دستان پرتوان آقای مهندس به نتیجه خوبی رسید حاصل تلاش ایشان در طول زمان بوده است.

طبق متد DST در کنگره ۶۰ آموختیم که حضور به‌موقع در جلسات، لژیون و رعایت حرمت‌ها و مشارکت کردن‌ها یاد گرفتیم که اولین قدم در حرکت یک تفکر سالم است که می‌تواند انسان را در مسیر دانایی و آگاهی قرار داده و باعث تغییر در روند تکامل او شود‌.

زمانی که تغییر در جایگاه قبل و بعد خود را مقایسه می‌کنیم اصلاً در باورمان نمی‌گنجد حتی اگر تغییر اندک و ناچیز باشد. جای بسی امیدواری است به این دلیل که در اثر شناختی که انسان از توانایی‌های خودش پیدا می‌کند راه برای مبارزه با نیروهای منفی هموارتر می‌شود.

وقتی‌که انسان حرکت خود را آغاز می‌کند قطعاً نیروهای القاء و احیاء به او کمک خواهند کرد. حرکت در جهان هستی و کل پدیده‌ها هم در اثر تحرک به وجود آمده است. انسان باید دائماً در حال رکاب زدن باشد وگرنه سقوط او حتمی خواهد شد اما باید دانست که موفقیت‌های انسان در صفحه سفید نقاشی یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد و باید صبر و حوصله و گذر زمان را مدنظر داشته باشیم.

اصولاً برای یک زندگی بدون حاشیه و متعادل باید نقشه‌ای واقع‌بینانه کشید که راهی به عقب نداشته باشد اگر در بین راه هم با مانعی برخورد کردیم، بدانیم که هر قفلی برای باز شدن به کلید خاصی نیاز دارد. همیشه به روزهایی بیاندیشیم که در درمان موفق و رها شده‌ایم. به هدف مهمی که داریم فکر کنیم که تا چه اندازه می‌تواند ما را به تعادل و آرامش برساند.

بخواهیم که به ارزش‌های الهی بپیوندیم تا به‌مرور از ضد ارزش‌ها دور شویم. به دلیل این‌که تا به ارزش‌های الهی آگاه نشویم نمی‌توانیم ضد ارزش‌ها را از خود دور کنیم. سفر هزار فرسنگی با اولین قدم آغاز می‌شود پس گام‌ها را محکم و استوار برداریم. بدانیم که انسان قطره‌ای از اقیانوس بیکران در هستی است و قدرت شو شود را دارد هرچند کوچک باشد.

خلق انسان می‌تواند تابلویی زیبا از یک اثر جاودانه هنری یا ساختارهای مستحکم و مثبت دیگری که در جهت سازندگی در هستی می‌باشند البته خلق انسان می‌شود در جهت منفی هم باشد ولی هدف کنگره ۶۰ با ساختارهای منفی کاملاً مغایرت دارد‌. به این دلیل که آموزش‌های جهان‌بینی می‌خواهد از یک مصرف‌کننده ساختاری به وجود آورد که یک انسان گمشده و به‌هم‌ریخته تبدیل به انسانی متعادل و استادی کارآزموده شود مشروط بر این‌که فرد آموزش‌ها را به‌صورت بنیادی روی خود پیاده کند.

حضور مداوم در جلسات، لژیون و ورزش همه آموزش‌های مثبتی هستند که در جهت خلاقیت و انسان‌سازی رهجو نقش سازنده‌ای دارند و عشق و امید را در دل هر رهجویی زنده می‌کنند. باید به عمق درمان بپردازیم و بدانیم که جهان هستی پهناورتر از آن است که ما بخواهیم به‌تمامی مجهولات دست پیدا کنیم.

حیات و چگونه زیستن در هستی هدف مهمی در خلقت به‌حساب می‌آید که هر انسانی باید آگاه باشد که علاوه بر نظاره کردن، بازیگر خوبی هم باشد تا احساس خلاء و پوچی به او دست ندهد و به درجه‌ای از آگاهی برسد که هیچ موجودی اعم از گیاه، جانور، جماد و مخصوصاً انسان در هستی هرکدام در جای خود ارزش دارند.

بدون هیچ تعصبی قدرت مطلق را به‌عنوان نیروی مافوق باید پذیرفت و دانست که در هستی نژاد، رنگ، قوم هیچ‌کدام برتری محسوب نمی‌شود، برای این نیرو پاک‌ترین انسان برترین انسان می‌باشد؛ اما باران رحمت الهی برای همه یکسان می‌بارد‌‌ اگر به درون هر انسانی نگاه کنیم متوجه خواهیم شد انبوهی از اطلاعات و آگاهی به‌صورت قله‌های آتشفشان آرام و بی‌صدا وجود دارد که اگر به آن‌ها توان حرکت دهیم می‌دانیم که چه خواهد شد، خاصه که در جهت ارزش‌های الهی باشند.

این مسائل در آموزش‌های کنگره ۶۰ به‌طور وضوح برای رهجو شکافته می‌شود. اگر هر رهجو روی خواست قلبی خود متمرکز شود یقیناً در درمان موفق انجام خواهد شد البته در اوائل سفر تا مدتی مسافر و یا همسفر به دلیل تخریب‌هایی که دارند درک و فهم زیادی از آموزش‌ها را ندارند ولی به‌مرورزمان که حالت جسمی و روحی آن‌ها بهبودی پیدا کرد قطعاً وضعیت بهتر و جذب بیشتری صورت می‌گیرد.

درنهایت با گرفتن آموزش‌های کنگره رهجو به درجه‌ای می‌رسد که دیدش نسبت به اطرافیان تغییر کرده و از حس انتقام و کینه دور می‌شود همچنین متوجه می‌شود که جنگ نرم، آزمونی بوده که توانسته او را با دنیای درون آشنا کند و فرماندهی شهر وجودی را به دست آورد.

شهری که تبدیل به فاضلاب شده بود، شهری که در آن خماری و نشئگی فرقی نمی‌کرد ولی اینک با یافتن راه توانسته در اثر فرمانبرداری، فرمانده لایقی برای جسم خود شود.

مصرف‌کننده‌ای که روزگاری هیچ‌کس برای او ارزشی قائل نبود و همه به چشم لاابالی و بی‌اراده به او نگاه می‌کردند‌ در حال حاضر توانسته با تلاش و کوشش بر روی خواست خود متمرکزشده و نقطه تحمل را بالا ببرد، او به نقطه‌ای رسیده است که می‌تواند برنامه‌های خود را طبق اصول و قواعد دقیقی تنظیم نماید و بداند که هیچ‌چیز در هستی بیهوده قدم به حیات ننهاده است.


برگرفته از سی دی ندانی را بدان
نگارش؛ فاطمه همسفر عبدالحسین علی
ویراستار و ثبت همسفر بتول

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .