سومین جلسه از دوره دهم لژیون ویلیام وایت پارک شهدای شهرداری اصفهان به استادی مسافر محمدرضا و نگهبانی مسافر غلامرضا و دبیری مسافر یاسر با دستور جلسه (از فرمانبرداری تا فرماندهی و تولد اولین رهایی نیکوتین مسافر علیرضا) جمعه 18 مردادماه رأس ساعت 8:30 شروع به کار نمود.
کسی که در کنگره ۶۰ سفر کرده با این دستور جلسه آشنا است و جای مبهمی نیست که از فرمانبرداری تا فرماندهی مسئلهاش چیست. من در این ۷ سالی که در کنگره آموزش میگیرم به این نتیجه رسیدم که یکزمانی انسان خریدار جنسی و یکزمان فروشنده آن جنس است.
من در بدو ورود به کنگره باید خریدار این جنس باشم یعنی کشف دانایی که تشخیص ماهیت خواستهها است و باید فکر دانایی و خواستار آن باشم. چرا که صورتمسئله اعتیاد در کنگره ۶۰ خیلی روان تعریفشده و در کنار آن درمان سیگار را به ما گفتند که برای من و برای دوستانی که خواهان درمان هستند مکمل قرارداد و یک روزی هم میرسد که ما فروشنده این جنس میشویم و آن روز یا در سفر دوم یا در سفر اول میباشد که میتوانیم با آن دانایی که به دست آوردیم و با تفکر، تجربه و آموزش مثلثی را ترسیم کنیم که داخل آن مثلث دانایی است و این مثلث دانایی همان فروشنده آن جنسی است که یک مسافر در کنگره ۶۰ میتواند به آن هدف و انگیزهاش برسد.
پس من الآن تفکر میکنم که برای فرمانبرداری باید سراپا گوش باشم چرا که آقای مهندس فرمودند هر مشکلی در کنگره و هستی اتفاق میافتد به خاطر نداشتن عدم آگاهی است، ما اعتیاد را داشتیم و در اثر نبودن آگاهی بود. آیا مصرف سیگار و نیکوتین آگاهی است که من مصرف کنم؟
خیر آنهم یک تخریب است که در اثر ناآگاهی اتفاق میافتد و بارها آقای مهندس در کتاب ۶۰ درجه اشاره کردهاند که وقتی نیازی در بدن من هست باید جرقه این نیاز در حوزه آب بیفتد و من هم باید بتوانم که در کنگره ۶۰ وقتیکه دو ماه سفر هستم مثلثی را ترسیم کنم که در زمان مناسب در کلام مناسب و مکان مناسب و این زمان را به من اعلام کردند که دو ماه در کنگره ۶۰. مکان مناسب یک لژیون که درمان سیگار انجام میدهد و میتوانم با راهنمایی راهنما به رهایی برسم.
کلام مناسب برای یک سفر اولی که در کنگره ۶۰ آموزش میگیرد این است که دیگران توانستند کاری را انجام بدهند و من هم میتوانم.
واقعاً این دستور جلسه برای علیرضا خیلی صادق است و به او تبریک میگویم به خاطر حرکتی که انجام داد. علیرضا هدف و انگیزه خوبی در لژیون سیگار داشت و مثلثی را ترسیم کرد به نام خواست و طلب، علیرضا هم خواست و هم طلب درمان داشت و ضلع بعدی نحوه حرکت علیرضا بود که حتی برای من راهنما هم الگو بود و خوب حرکت کرد.
الآن هم که سفر دومی است به لژیون وایت میآید و این نتیجه طلب درست حرکت درست است که موفقیتی که امروز به دست آورده در کنگره 60 به آن فرمانبرداری میگویند و الآن که به این جایگاه رسیده برایش بهترینها را خواستارم.
علیرضا لیاقت جایگاههای بالاتر و همینطور کمک راهنمایی را دارد و هم دانایی به دست آورده و هم شاگردی کرده چون خریدار بوده است و الآن میتواند یک فروشنده باشد.
کلام حقشان از مشارکتها و سخنهایشان مشخص است که در لژیون هم تأثیرگذار است و من شخصاً به ایشان افتخار میکنم؛ و آرزو میکنم به جایگاه کمک راهنمایی برسد. در رأس به آقای مهندس تبریک میگویم و از تمام اعضایی که امروز در جشن علیرضا آمدند سپاسگزارم.
آرزوی مسافر:
قطعاً همه شما عزیزان میدانید که هرکس در کنگره برای رهایی خودش باید بهای آن را بدهد و این نشان ویلیام بسیار ارزشمند است آرزو میکنم تمام شما دوستان این نشان باارزش را دریافت کنید.
سخنان مسافر علیرضا:
قبل از هر چیز تشکر میکنم از شما عزیزان که در جشن من شرکت کردید و تشکر ویژه از نگهبان و دبیر محترم. اگر ما بخواهیم و خداوند و نیروهای الهی ما را یاری کنند باید در مسیر درمان اعتیاد گوشبهفرمان کنگره 60 و راهنما باشیم و دستوراتشان را به اجرا دربیاوریم و فرمانبردار باشیم و در صراط مستقیم قرار بگیریم که بتوانیم به یک فرماندهی خوب و باارزش برسیم.
امروز این دستور جلسه از فرمانبرداری تا فرماندهی یک قانون است و اگر کسی بخواهد در جایگاه فرماندهی قرار بگیرد حتماً باید شرایط فرماندهی را داشته باشد.
وقتی صحبت از فرماندهی میشود، فکر ما به فرمانده نظامی و نظم و... میرود و این منظور ما نیست، ما در کنگره یاد میگیریم که فرماندهی در صور آشکار و پنهان میتواند باشد یعنی فرمانی که در درون ما انجام میگیرد به این منظور است که من با دستم اشاره کنم و یک شیء را بردارم یا به چشمم فرمان دهم که به چیزی نگاه کند ولی قبلاً که اعتیاد داشتم هیچکدام از این مراحل در اختیار من نبود وقتی یک نفر بیمار میشود آن خواست درونی و فرماندهیاش از کار میافتد.
ما در زمان اعتیاد نمیتوانستیم آن کار را انجام بدهیم و بسیار الآن خوشحالیم که توانستیم درمان شویم. از راهنمای عزیزم جناب امیر محمدی تشکر میکنم که همانطور که راه درمان سیستم ایکس را به من یاد داد راه و روش درمان نیکوتین را هم به من نشان داد که بتوانم آن راهم درمان کنم و تشکر دومم از جناب محمد نصر عزیز است که واقعاً در این 18 ماه زحمت زیادی به ایشان دادم. از نگهبان و دبیر عزیز تشکر میکنم. از جناب مهندس دژاکام و خانواده محترمشان که این بستر را فراهم کردند سپاسگزارم.
تایپ: دبیر جلسه مسافر یاسر
عکاس: مسافر حمید و مسافر محمد
ارسال تصاویر: مسافر حبیب
تنظیم: مسافر مصطفی
- تعداد بازدید از این مطلب :
785