نهمین جلسه از دور بیست و نهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی عمان سامانی شهرکرد به استادی مسافر فرزاد، نگهبانی مسافر کمال و دبیری مسافر جعفر با دستور جلسه (از فرمانبرداری تا فرماندهی و پنجمین سال رهایی مسافر احمد) پنجشنبه ۱۷ مردادماه رأس ساعت ۱۷ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که بار دیگر توفیق حضور در کنگره داده شد که در کنار هم آموزش بگیریم.
اعتیاد از انسان و مواد مخدر تشکیلشده است یعنی زمانی که انسان مواد مخدر مصرف میکند بعد از مدّت زمانی فرزندی به نام اعتیاد به وجود میآید و ما برای خروج از اعتیاد هیچ راهی نداریم مگر اینکه هم انسان و هم مواد مخدر را کاملاً بشناسیم و کنگره روی این دو مسئله بهخوبی کار میکند.
دستور جلساتی که در مورد جهانبینی است انسان را به خودش میشناساند. تواناییها و نقاط ضعفها ابزار و نشانههایی که یکزمانی داشته و براثر اشتباه آنها را جاگذاشته و یا آنها را ازدستداده را به ما میدهد که دوباره آن ابزار را به دست بیاوریم.
همانطور که در کلامالله شریف هم بیان میشود انسان جانشین خداوند روی زمین است و من فکر میکنم انسان دو وظیفه در مقابل خداوند دارد یکی وظیفه بندگی است که این در بحث عبادت هر شخص در مقابل خداوند مطرح میشود و به این صورت که خداوند را خالق مطلق میداند و خودش را در مقابل خداوند ضعیف میداند و خواستهای که دارد را مطرح میکند که این مقام بندگی میشود.
اما یک مقام دیگر به نام مقام جانشینی خداوند روی زمین دارد؛ زمانی که بحث جانشینی خدا روی زمین مطرح میشود مسئله فرماندهی مطرح میشود یعنی انسان روی زمین فرمانده میشود حالا این فرمانده بودن طیفهای مختلف براثر حرکت و خواسته خودش دارد. امّا برای فرمانده و جانشین لایق خدا شدن روی زمین شدن شرطی وجود دارد که شرطش همین دستور جلسهای از فرمانبرداری تا فرماندهی هست که کنگره مطرح میکند.
فرمانها میگویند دروغ نگو، غیبت نکن، ظلم نکن، مال کسی را نخور، رشوه نگیر، خمر استفاده نکن، زندگی کن و بگذار بقیه هم زندگی کنند و چیزهایی که در وادیها در مورد فرمانها مطرح میشود؛ اما برای انجام فرمان خداوند به ما زمان داده است که اگر انسانی دچار خطا شد فرصت جبران پیدا کند و خیلی جالب است که در زندگی شخصی شاید خداوند بارها و بارها از عیب و ایراد ما چشمپوشی کرده برای اینکه ما بتوانیم برگردیم و جبران کنیم.
انسان با سیر و سلوک، تزکیه و پالایش به مرحلهای میرسد که فرماندهیهای مختلف در زندگی به او داده میشود از فرماندهی شهر وجودی تا مراحل بالاتر؛ اما در بحث کنگره چرا این مسئله مطرح میشود؟
معمولاً انسانی که مصرفکننده مواد مخدر است (شاید برای همه صادق نباشد) یک نگاه و خلقوخوی طلبکارانه دارد و وقتی وارد کنگره میشود شاید با یک سری داشتهها وارد میشود با یک مدرک تحصیلی بالا بیاید یا یک وضعیت شغلی مناسب و شاید یک جایگاه اجتماعی مناسب در خانواده یا فامیل یا محله و شهر خودش داشته باشد اما اینها هیچ دلیلی نمیشود که من اگر وارد کنگره میشوم نسبت به دیگران امتیازی داشته باشم چون همهی این آگاهی، دانش، ثروت، مقام و اعتبار هیچکدام باعث نشد که من دچارِ اعتیاد نشوم و اینها کمکی به درمان اعتیاد هم نمیکند؛ برای همین آقای مهندس میفرمایند: شخصی که از در وارد میشود باید هر آنچه دارد پشت در بگذارد بعد وارد شود با دستخالی و با این نگاه باید وارد کنگره شود که من نیازمندم که کسی اینجا کمکم کند سیستم اینجا کمکم کند و کسی که نیازمند باشد برای درمان اعتیاد وارد کنگره میشود.
من اگر بخواهم درمان شوم شرط اولش این است که عمل سالم را انجام بدهم و از عمل سالم هم ایمان سالم شکل میگیرد؛ عمل سالم این است که اول بدانم من نیاز به کمک دارم کنگره نیاز به کمک من ندارد چون هنوز من فرمانده نشدهام من باید درس فرمانبرداری را یاد بگیرم و وقتی شروع به فرمانبرداری از قوانین و حرمت کنگره کردم و هر آنچه راهنما در مورد درمان اعتیاد به من میگوید برای من حکم و عین حرمت کنگره باشد با انجام هر فرمان بهدرستی و نتیجه آن فرمان پی میبرم و عملم مرحله به مرحله سالم میشود و از عمل سالم حس من سالم میشود و بعد عقلم سالم میشود و بعد به عشق سالم میرسم که در وادیها به آن اشاره میشود.
اما اگر فرمانبرداری نکنم من دچار خسارت میشوم و راهنما و سیستم کنگره خسارت نمیبیند و اگر خواستم این خسارت را جبران کنم برایم هزینه دارد که هزینهاش اعتبار و وقتی است که باید بگذارم و شکستهایی که باعث میشود امید و خودباوریام را از دست بدهم و اولین کسی که از این مسائل آسیب میبیند خودم هستم تا به مرحلهای میرسم که فرمانده بشوم؛ فرمانده کسی هست که وارد سفر دوّم میشود که اول فرمانده جسم و بعد فرمانده خانواده و کارش و اگر بعد تلاش و خدمت کند و در کنگره ماندگار شود شال میگیرد در قسمتهای مختلف کار میکند اتیکت و وظیفه به عهده میگیرد و فرمانده میشود؛ اما این فرمانده شدن چه برای نظام هستی چه برای کنگره و چه برای تکتک افرادی که به این مرحله میرسند هزینه صرف شده و اگر کسی به جایگاه فرماندهی رسید باید این جایگاه باید حفظ شود.
همه ما دارای خطا هستیم؛ اگر خداوند پردهها را کنار بزند، چه کسی میماند!
همه ما دارای خطا هستیم امّا باید سعی کنیم برای حفظ همدیگر نقاط روشن همدیگر را ببینیم و اگر بخواهیم نقاط تاریک همدیگر را ببینیم از این سیستم چیزی نمیماند، تنها سیستمی که در بحث درمان اعتیاد درستکار میکند فقط کنگره است ضمن اینکه اگر کسی فرمانده شد و مثل الماسی از دل زمین درآمد و قیمتی شد باید به دیگران کمک کند این قیمتی شدن فقط برای خودش نیست چون برای او هزینه شده برایش زمان گذاشتهشده به او کمک شده تا به این جایگاه رسیده والان وظیفهاش هست که او هم به دیگران کمک کند تا این دایره شعاع اضافه کند و انسانهای بیشتری به درمان برسند.
در مورد آقای احمد حرف زدن کمی سخت است در اواخر سفر اول خودم احمد وارد لژیون شدند و ما هم لژیونی هستیم راهنمای آقای احمد؛ آقای محمد حیدری هستند و به واسطه اینکه آقای احمد مرزبان هستند من امروز در این جایگاه نشستم.
هرکدام از ما در کنگره یکی از صفتهایمان بارز است و به چشم میآید در مورد آقای احمد آن صفت شاید آرامش درونی و متانتی است که احمد دارد و واقعاً در هر جایگاهی که قرار گرفت امتحان پس داد و آنچه من از آقای احمد درحرکت کنگره دیدم این بود که واقعاً در هر جایگاهی قرار گرفت چه در سفر اوّل و چه تا به امروز، ادب و متانت و آرامش را همیشه داشته آن خلق خوش و مردمداری که آقای مهندس خیلی تأکید میکنند در آقای احمد خیلی بارز و حرکت او خوب بوده است.
آقای احمد سفر خوبی داشت هیچوقت با راهنما وارد حاشیه نشد و فرمانبردار خیلی خوبی بود و در پیامش هم دو بار کلمه فرمان آمده، آقای احمد دو دوره مرزبان بودند والان حرکتش در جایگاه مرزبانی بسیار خوب است و بسیار رفتارش با اعضا خوب است بسیار زحمتکش و فرمانبردار است و آن چیزی که احمد را به این نقطه رسانده عشق آقای احمد به کنگره و آن آگاهی که نسبت به کنگره پیداکرده است و من از صمیم قلب برایش آرزوی بهترینها رادارم برایش آرزوی رحمت بیشتر آرزوی خوشبختی بیشتر دارم و از آقای محمد حیدری یادی میکنم که برای آقای احمد بسیار زحمت کشیدند و قطعاً برای ایشان راهنمای خیلی خوبی بودهاند که الآن آقای احمد در کنگره ماندگار شده و خدمت میکند.
من این تولد، رهایی و آزادمردی را در رأس خدمت آقای مهندس بنیان کنگره که واقعاً هر چه داریم و این شادیها از حرکت و بزرگواری و عشق آقای مهندس است تبریک میگویم. به آقای شریفیان دیدبان محترم، گروه مرزبانی، نشریات و قسمت OT و تکتک اعضا تبریک میگویم.
اعلام سفر مسافر احمد:
آنتی ایکس مصرفی: تریاک، مدت سفر اول: ۱۱ ماه، روش درمان: دی اس تی با داروی اوتی، نام راهنما: آقای فرزاد، رهایی: ۵ سال و چند روز
در ادامه مدت تخریب سیگار: ۱۶ سال، مدت سفر اول: ۱۰ ماه، نام راهنما: آقای محمدرضایی، رهایی: یک سال و ۶ ماه، رشته ورزشی: فوتسال
آرزوی مسافر:
آرزو میکنم خداوند هیچ انسانی را به حال خودش رها نکند.
سخنان مسافر:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که اجازه داد در این جایگاه قرار بگیرم، از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان، آقای امین استاد جهانبینی، آقای کامران و خانم مرجان عزیز، آقای فرزاد و آقای محمد حیدری تشکر میکنم و به آنها تبریک میگویم.
یادم هست در اواخر مصرفم روزی مشغول تماشای تلویزیون بودم که همسرم مرا صدا کرد که مواظب ماری باشم، این مار وارد منزل ما شده بود و چند روز بعد عقربی را در منزلمان مشاهده کردم والان پی میبرم که بهواسطه دروغ، غیبت و صفتهای ضد ارزشی که داشتم این مار و عقرب وارد منزل ما شده بود چرا که در کلامالله داریم که اگر صفات ضد ارزشی وارد خانه شود درواقع اجازه میدهیم که موجوداتی که بسیار مضر هستند هم وارد منزل ما شوند.
قبل از ورود به کنگره وضعیت مالی خیلی بدی داشتم و طلبکاران زیادی مرتب درب منزلِ ما مراجعه میکردند خدا را شکر با کنگره آشنا شدم و پدرم تقبل کردند مقداری از پول طلبکارها را بدهند و خودم هممقدار باقیمانده را وام گرفته و به آنها پرداخت کرده و اقساط آن را طی سفر اول پرداخت نمودم اوضاع خیلی سختی داشتم ولی خدا را شکر و بهمرور زمان با انجام فرمانهای راهنمایم توانستم به آرامی سفر کنم و به درمان برسم امیدوارم بتوانم به جایگاه کمک راهنمایی که عاشق این جایگاه هستم برسم و بتوانم با آموزشهایی که میگیرم روزبهروز به انسانیت نزدیک شوم، از پدر، مادر، خواهر و برادرانم و همچنین همسر و فرزندانم هم بسیار قدردانی و تشکر میکنم و آرزو میکنم روزی همسرم بهعنوان همسفر همراه من شود مجدداً به همه شما عزیزان تبریک میگویم.
صحبتهای مسافر نجف قلی پدر مسافر:
خدا را شاکرم که این جایگاه قرار داریم به احمد و خانوادهاش تبریک میگویم، به آقای مهندس و خانوادهشان و همه شما عزیزان تبریک میگویم، احمد وضعیت خیلی بدی داشت او درزمینهٔ مالی ورشکسته شده بود ولی خدا را شکر اوضاع او بهآرامی رو به بهبودی رفت و من هم بعد از او به کنگره آمده و درمان شدم، من سواد اندکی داشتم در کنگره توانستم بامطالعه و نوشتن جزوات و کتابها سواد بیاموزم، تولدها یک پیامدارند و پیام همه تولدها این است که ما توانستیم پس شما هم میتوانید به این جایگاه برسید، امیدوارم همه سفر اولیها با تلاشی که میکنند به درمان و رهایی برسند.
صحبتهای همسفر زهرا:
به احمد و پدرش تبریک میگویم و از آقای مهندس و آقای فرزاد و آقای محمد حیدری هم سپاسگزاری میکنم.
در ادامه جشن تولد
عکاس: مسافر سیروس
آپلود تصاویر: مسافر پدرام
تهیه گزارش و نویسندگان: همسفر نسرین/لژیون نهم، همسفر آرزو/لژیون هشتم
ویراستاری نهایی و چیدمان تصاویر: مسافر کاظم
- تعداد بازدید از این مطلب :
1080