اولین جلسه از دور بیست و دوم جلسات ویلیام وایت (درمان وابستگی به سیگار به روش DST) به دبیری آقا حشمت و نگهبانی آقا میلاد و استادی دیدهبان محترم آقای علی خدامی با دستور جلسه "هفته دیدهبان" در تاریخ ششم تیرماه سال 98 رأس ساعت 8:30 در پارک طالقانی شروع به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
قبل از همه هفته دیدهبان را به بنیان کنگره 60 تبریک میگویم، این هفته برازنده جناب مهندس است؛ کسی که طراح و تئوریسین تمام ساختارهای کنگره است. اینقدر این کار بزرگ و عظیم است که ابعاد آن را نمیتوان درک کرد. به رهایی رسیدن یک نفر بهتنهایی کار بسیار عظیمی است.
اگر دقت کرده باشید در سی، چهل صفحه اول کتاب عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر، هیچ حرفی از سفر و عبور از این منطقه زده نشده است. بعدازاین صفحات، در صفحهای به این موضوع اشارهشده و اینجا استاد سیلور رسماً میخواهند که این موضوع را مطرح کنند. قبل از اینکه در مورد عبور از منطقه 60 درجه زیر صفر صحبت کنند، به این آیه اشارهشده است:
فلا اقتحم العقبه و ما ادراک ماالعقبه فک رقبه، پس نگذشته است بر گذرگاه سخت، چه چیز دانا کرد ترا که چیست گذرگاه سخت، رهانیدن گردنی است (آزاد کردن انسانی)
در اینجا خداوند به حضرت محمد (ص) میفرمایند: که تو چه میدانی که گذرگاه سخت چیست، رهانیدن گردنی است، رهانیدن گردن یعنی اینکه انسان خودش را آزاد کند؛ و به نظر من هیچ زندانی مخوفتر از زندان اعتیاد نیست؛ هر زندانی با هر شرایط سختی، بالاخره قابلرؤیت است. اما زندان اعتیاد و میلههای آن خود فرد مصرفکننده است، یعنی زندان و زندانی خودش است، کسی که باید از آن فرار کند، خودش است، کسی که باید علیه اش مبارزه کند، خودش است؛ به همین دلیل خیلی متفاوت است، به همین دلیل گفتهشده پس نگذشته است بر گذرگاه سخت.
سفر ما با یک آیه شروع و با یک آیه به اتمام میرسد. سفر ما با آیه فلا اقتحم العقبه و ما ادراک ماالعقبه فک رقبه، شروع و با آیه الله ولی الذین آمنو یخرجهم من الظلمات الی النور تمام میشود این همان آیه ای است که در بالای برگه رهایی نوشته شده است و یعنی خداوند ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آورده اند؛ آنها را از تاریکی ها و ظلمت ها، بیرون می برد.
ابتدای سفر به موضوع فوق العاده سخت بودن سفر و در انتها به کمک خداوند برای بیرون آمدن از تاریکی ها اشاره میکند. می گوید: این خداوند است که کمکت کرد، و این خداست که کمک میکند، وگرنه چه کسی حریف شیطان است؛ اعتیاد یعنی رویارویی مستقیم با نیروی شیطان، و هیچ موجودی و نیروی جز خداوند حریف شیطان نیست.
چقدر پروسه عظیم و سختی است، رهایی یک نفر از اعتیاد. حال شخصی سیستمی طراحی میکند و چند ده هزار نفر و در آینده چند صد هزار نفر به رهایی میرسند. چه قدرت و تفکر عظیمی است. و این کار را بنیان کنگره انجام دادهاند
در کنگره همهچیز داریم، پروتکل تدوینشده،dst، داروی ot، dsap، مرزبانی، نشریات و... همه و همه دستبهدست هم و در خدمت راهنما هستند و راهنما هم برای رهجو که یک نفر به رهایی برسد. ولی آن روزی که جناب مهندس شروع کردند، نه مرزبانی بود نه قانونی بود نه dst بود. واقعاً چیزی نبود و چهکار بزرگی انجام دادند. که نمیتوان عظمت این کار را درک کرد. اگر میگویم هفته دیدهبان را به جناب مهندس تبریک میگویم به خاطر این است، واقعاً این هفته برازنده جناب مهندس است.
کنگره 60 ازنظر درمان اعتیاد در دنیا حرف اول را میزند، حرف اول را بافاصله زیاد؛ همه مجامع علمی، دانشگاههای آکسفورد، هاروارد و قبیل اینها را مراکز علمی و دانشگاههای عظیمی میدانند. جناب مهندس میفرمایند کنگره 60، ازنظر علمی پنجاه سال از این دانشگاهها پیشتر است؛ آنها یک رهایی کنگره را ندارند.
مستندی تماشا میکردم از فلوریدا آمریکا که برای سال 2016 بود. یک پدری صحبت میکرد و میگفت: 60 هزار دلار در مراکز مختلف برای فرزند هروئینیام هزینه کردم تا مواد مصرف نکند ولی نشد و در انتها در یکی از هتلها به دلیل مصرف بیشازحد مواد اوردوز کرد و مرد. این اتفاق در جایی افتاده است که خود را مهد علم دانش میدانند یعنی آمریکا. پس اگر آقای مهندس میفرمایند 50 سال از آنها پیشتریم به این دلیل است.
میخواهم بگویم همانطور که کنگره ازنظر درمان اعتیاد و رهایی حرف اول را میزند، ازنظر ساختار و نحوه اداره نیز به همین شکل است. اگر مکاتباتی که بین آقای ویلیام و جناب مهندس میشود را خوانده باشید، در یکی دو مکاتبه آخر جناب ویلیام به ورشکستگی ان جی اویی در آمریکا اشاره میکند که این ان جی او در سال 1940 تأسیسشده و تا به امروز حدود 80 سال بود که فعالیت میکرد و امروز به خاطر مشکلات مالی ورشکست میشود. اگر جناب مهندس میفرمایند ما ازنظر علمی 50 سال جلوتریم، من میگویم ازنظر نحوه اداره 500 سال پیشتریم و اینها همه محصولات تفکر بنیان کنگره است.
بههرحال جناب مهندس یک ساختاری را به نام دیدهبان در کنگره طراحی کردند. دیدهبان به معنی دیدن است یعنی کسی که میبیند، ولی این دیدن و نگاهشان بسیار متفاوت است؛ چون دیدهبان پکیج خدمتی کامل است. کسی که دیدهبان است، یک روزی تازهوارد بوده، سفر اولی بوده، سفرکرده و به رهایی رسیده، سفر دومی خوبی بوده، راهنما شده و راهنمای خوبی بوده، مرزبان شده و مرزبان خوبی بوده، ایجنت شده و ایجنت خوبی هم بوده و در نهایت دیدهبان شده.
پس دیدهبان اشراف کامل به همه قسمتهای کنگره دارد؛ حال و حوزه اختیارات همه جایگاهها (تازهوارد، سفر اولی، سفر دومی، راهنما، مرزبان و ایجنت) را بهخوبی میداند؛ اگر به شعبهای برود نقاط ضعف و قوت شعبه را میفهمد و متوجه عملکرد مرزبان، راهنما، ایجنت و... میشود. و بر اساس همین در جلسه دیدهبانان تصمیمگیری میشود. پس اگر میگوییم دیدهبان کارش نگاه کردن است، از این نظر میگوییم.
وظایف دیدهبانان نظارهگر بودن، مسئولیت فعالیتهای کنگره 60 بهصورت شاخهای و دیگری قانونگذاری است.
مسئله بعدی، تشکر و قدردانی است که آقای مهندس در حال پررنگ کردن این امر در فرهنگ کنگره هستند؛ و خیلی مسئله مهمی میباشد. موضوع جالبی که جناب مهندس در مورد ناراحتی و غمگین بودن افراد فرمودند: ناسپاسی است. آدم ناسپاس یک علامت خاصی دارد و آن ناراحت بودنش است. هرکجا دیدید ناراحت و غمگین هستید بدانید که شکرگزار نیستید.
شخص شکرگزار در هر شرایطی خوشحال است و اینیک قانون است. اگر شخصی را مشاهده کردید که خوشحال و پرانرژی است بدانید که فرد شاکر و سپاسگزاریست؛ خوشحالیاش به خاطر این است که میداند چه چیزی دارد؛ شخصی که ناراحت است مطمئن باشید که نمیداند چه چیزی دارد؛ همینالان اگر به داشتههایمان فکر کنیم باید از خوشحالی بالا و پائین بپریم؛ اگر این داشتهها را از دست بدهیم چقدر اندوهگین خواهیم شد؟ و اگر دوباره همان را به ما بدهند چقدر خوشحال خواهیم شد؟ پس چرا نباید سپاسگزار باشیم؟ چرا به چند مسئله و داشتههایمان فکر میکنیم و ناراحت میشویم؛ گرچه شاید همان نداشتهها را اگر داشته باشیم به ضررمان باشد.
اگر داشتههایمان را لیست کنیم و بخواهیم برایشان معیاری تعیین کنیم، تحمل خوشحالی آن را نخواهیم داشت و اگر یکی از این داشتهها را از ما بگیرند به التماس خواهیم افتاد که به ما برگردانند.
به خاطر کدام موضوع باید سپاسگزار جناب مهندس باشیم، درمان اعتیاد، ورزش و... یا همین مسئله شکرگزاری، که سپاسگزار خداوند باشیم و از هرکسی که اطرافمان است و بهنوعی به ما کمک میکند سپاسگزار باشیم. مسئله شکرگزاری در کنگره جاری است و در حال پررنگ شدن است و چقدر رسم قشنگ و زیبایی است.
تبریک هفته دیدهبانی برای همه است و همه خدمتها در کنگره از یک جنس هستند. همه برای خارج شدن شکوفهها از سرما.
در ادامه جلسه به مشارکت گذاشته شد و 18 نفر از مسافران (دستیار محترم دیدهبان مسافرکامران، جعفر، علی، علی، علیاکبر، مجتبی، احمد، رضا، محسن، حسین، علیرضا، بهروز، ماشاا..، احسان، میثم، ابراهیم، حامد و میلاد (نگهبان جلسه) ضمن مشارکت، این هفته را به دیدهبانان محترم تبریک گفتند.
مشارکتها:
دستیار محترم دیدهبان مسافر کامران: عرض تبریک این هفته خدمت دیدهبانان محترم کنگره بهخصوص آقای خدامی که بنده خیلی ایشان را دوست دارم.
مسئولیت دیدهبانی بسیار مسئولیت سختی است، اگر من بهعنوان یک عضو کنگره خطایی انجام دهم شاید به چشم نیاید ولی اگر یک دیدهبان خطایی انجام دهد اثر زیادی در کنگره خواهد داشت.
مسافر جعفر: همه جایگاههای کنگره عزیز هستند و باید قدردان این جایگاهها بود؛ اگر من سپاسگزار باشم در واقع برای خودم هستم و نتیجه خیر آن برای من است.
مسافر علی: یکی از افتخارات دیدهبانی این است که جناب مهندس هم یکی از دیدهبانان کنگره هستند و مسئولیت کلی کنگره 60 به عهده ایشان است. در ساختار کنگره، خدمتها تقسیمشده، در حد و ظرفیت شخص است. اما بهطورکلی برای دیدهبانی به قول آقای مهندس: شخصی دیدهبان میشود که آنی دارد و این را جناب مهندس تشخیص میدهند که چه کسی این را داراست.
مسافر علیاکبر: من ایمان دارم، خوشبختی از آنکسانی است که در فضای شکرگزاری حضورداشته و سپاسگزارند. و امروز از آن روزهاست.
مسافر احمد: من در جبهه مسئول آتشبان توپخانه بودم و دیدهبانان همیشه جلوتر از ما و نزدیک به دشمن قرار داشتند. در کنگره نیز به همین شکل است و دیدهبانان جلوتر از ما هستند و قوانین وضع میکنند تا ما از خطرات دشمن (شیطان) دور باشیم.
مسافر علیرضا: روش درمان کنگره، الگویی است و من باید از این عزیزان الگوبرداری کنم و حداقل زندگی خودم را دیدهبانی کنم و یک مقدار جلوتر را ببینم. دقیقاً کاری که دیدهبانان محترم انجام میدهند و خیلی جلوتر را میبینند.
مسافر احسان: شخصی که من از ایشان تشکر میکنم نیازی به تشکر من ندارد. البته لذتبخش است که نتیجه زحمات خود را در من میبیند ولی در اصل من به این قدردانی احتیاج دارم. وقتی من قدر چیزی را بدانم، خدا بیشترش را به من میدهد.
مسافر میلاد (نگهبان جلسه): همانطور که جناب خدامی فرمودند: یکی از کارهای دیدهبانان، دیدن است، اما دیدن چه چیزی، دیدن نقاط ضعف و تبدیل آنها به نقاط قوت و اینیکی از ویژگیهای این عزیزان است.
کمک راهنمایانی که اعلام حضور کردند تا بعد از جلسه لژیون خود را تشکیل دهند:
کمک راهنمایان (آقایان) علی، علیاکبر، جعفر و مجتبی
تازهوارد ین: ابراهیم، شهرام، سعید و سجاد
مسافران سفر اول:
سعید (1 قطعه)، جهان (4 قطعه)، حسین (2 قطعه)، محمد (8 قطعه)، سعید (دوران سازگاری)، مسعود (10 قطعه) و اصغر (6 قطعه) اعلام سفر کردند که امیدواریم شاهد رهایی این عزیزان باشیم.
مسافران سفر دوم:
روح ا...(رهایی 10 روز)، مهدی (رهایی 3 سال و 6 ماه)، مجید (رهایی 4 سال و 1 ماه)، کامران (رهایی 3 سال و 5 روز)، حشمت، دبیر جلسه (رهایی 4 سال و 9 ماه)، میلاد، نگهبان جلسه (رهایی 3 سال و 9 ماه) و دیدهبان محترم آقای علی خدامی (آزادی 5 سال و 9 ماه و 9 روز) اعلام سفر کردند.
شکر شکر شکر
با آرزوی موفقیت برای همه عزیزان
تنظیم و گردآوری: مسافر مجتبی از شعبه ابنسینا
تعداد حاضرین: 60 نفر/ تعداد مشارکتکنندگان: 18 نفر/ تعداد تازهوارد ین: 4 نفر/ اعلام سفر: 14 نفر
جمعه 7 تیر 98، پارک طالقانی
- تعداد بازدید از این مطلب :
736