کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره 60؛ ویژه همسفران نمایندگی آزادی

من همیشه این دغدغه را داشته‌ام که مسافرم به رهایی و درمان برسد و حاضر بودم برای رهایی مسافرم هر کاری انجام دهم؛ وقتی مسافرم در کنگره به رهایی رسید؛ حالا باید ببینم کارهایی را که گفته بودم را انجام می‌دهم یا نه قدردانی می‌کنم یا نه. بعضی از افراد بعد از رهایی دچار منیت می‌شوند‌ و قدردان نیستند؛ اما ما باید بدانیم که افراد زیادی در کنگره برای رهایی ما از بند اعتیاد و رسیدن به آرامش تلاش می‌کنند و در رهایی ما دخیل بوده‌اند؛ و ما باید قدردان آن‌ها باشم.

یک سفر اولی بیشترین خدمتی که می‌تواند به کنگره بکند این است که به‌موقع در شعبه حضور پیدا کند و حتی در انجام کوچک‌ترین خدمت‌ها مثل چیدن و جمع‌کردن صندلی‌ها شرکت کند؛ و سفر دومی‌ها باید قدردان کنگره و اعضای کنگره باشند و خدمت کنند، همان‌طور که دیگران زحمت کشیدند و خدمت کردند تا من به حال خوش و آرامش برسم من هم باید تلاش‌ و خدمت کنم تا دیگران به حال خوش و آرامش برسند. مهم نیست که خدمت ما مادی باشد یا معنوی، کوچک باشد یا بزرگ، مهم خدمتی است که ما برای رسیدن به حال خوش انجام می‌دهیم؛ و اینکه احساس مفید بودن داشته باشیم.

همه‌ی ما می‌دانیم که اگر ما شاکر باشیم خداوند چند برابر به نعمت‌های ما می‌افزاید. وقتی کسی بیرون از کنگره به ما کمک می‌کند ما سعی می‌کنیم چه در گفتار یا عمل، لطف و کمک آن شخص را جبران کنیم ‌و تشکر کنیم. در کنگره هم باید این‌گونه باشد؛ منی که یک روز آرامش نداشتم ولی الآن با ورود به کنگره و آموزش به این آرامش رسیده‌ام باید جبران کنم قدردان افراد کنگره باشم چه به‌صورت مادی و چه معنوی.

این قدردانی می‌تواند به‌صورت خدمت کردن، شرکت در گل‌ریزان، حمایت سبد، قدردانی از راهنماها و مرزبانان و آقای مهندس و دیده‌بانان با پاکت و...باشد. من هیچ‌وقت فراموش نمی‌کنم که اگر الآن در آرامش هستم این را مدیون راهنمای خودم و اعضای کنگره هستم و از آن‌ها تشکر می‌کنم ‌و امیدوارم‌ روزی قدردان این زحمات باشم.

تهیه‌گزارش و نگارنده: همسفر عاطفه؛ لژیون اول
عکاس: همسفر طاهره