جلسه گذشته اولین جلسه از دور هفدهم سری کارگاههای آموزشی کنگره 60 مخصوص لژیون پزشکان پارک طالقانی با دستور جلسه «سیگار» و «سی دی ساختمان جسم 3» با استادی دکتر مهران و نگهبانی جناب مهندس دژاکام و دبیری موقت دکتر اعظم در روز جمعه مورخ 98/02/06 رأس ساعت 8 صبح آغاز بکار نمود.
سخنان استاد:
سلام دوستان مهران هستم یک همسفر:
تشکر میکنم از آقای مهندس که این فرصت را در اختیار من قرار دادند، طبق رسوم کنگره ابتدا من رزومه خود را عرض میکنم؛ من، دکتر مهران نیکبخت هستم، متخصص بیماریهای عفونی، فارغالتحصیل دانشگاه علوم پزشکی ایران در دوره جی پی و دوره تخصص در دانشگاه علوم پزشکی تهران و مؤسس کلینیک سایه و تقریباً از سال 90-89 هم افتخار آشنایی و همکاری با جناب مهندس دژاکام را داشتم که خیلی برای من ارزشمند هست.
در مورد بحث سیگار، خیلی برای من جالب بود که آقای مهندس از مصوبات شورای دیدهبانان کنگره 60، بحث تحقیقات را تأکید ویژه داشتند و تولید مقالهای که مکتوب هست و ISI دارد را تأکید ویژه کردند و اعضاء باید در تحقیقات شرکت کنند و در تولید دانش کنگره 60 همکاری کنند. در مورد بحث سیگار آقای مهندس فرمودند: که سیوپنج سال مصرفکننده سیگار بودند و بدون توقف سیگار را مصرف میکردند، من یادم هست که روز اولی که آمدم کنگره، آقای مهندس رها بودند ولی سیگار را مصرف میکردند، یادم هست، حامد سیگار را خاموش میکرد و بلافاصله آقای مهندس سیگار بعدی را روشن میکرد، اعتقاد آقای مهندس در آن سال این بود که سیگار بد نیست و روی خوبیهای سیگار تحقیق نشده است و سیگار خیلی بین مسافران باب بود تا زمانی که آقای مهندس دچار سکته قلبی میشوند و به بیمارستان لاله مراجعه میکنند، بعدازآن؛ این جرقه در ذهن آقای مهندس زده میشود که سیگار را هم درمان کنند، در کنگره 60 اینقدر سیگار شایع بود که بچههای کنگره 60 در مسابقات بین دونیمه سیگار استفاده میکردند، این شد که آقای مهندس لژیون ویلیام وایت را راهاندازی نمودند. میزان تلفات سیگار بین 15 تا 17 برابر بیشتر از تلفات مصرف مواد مخدر است. عمق و فاجعه ضرر سیگار را میرساند. الآن درواقع کنگره 60 میآید سیگار را از حالت تدخینی به حالت جویدنی درمیآورد و بحث نیکوتین از طریق آدامس نیکوتین وارد بدن میکند، بحث عادت را با جویدن آدامس که معادل پک زدن در سیگار هست و بحث نیکوتین را هم با آدامس نیکوتین جایگزین کردند، میزان نیکوتین بیمار محاسبه میشود که چند نخ روزانه مصرف میکند، بعد از آدامسهای نیکوتین که دو میلیگرمی است استفاده میشود. در کنگره 60 تقسیمبر چهار که بشود، یکچهارم آن معادل یک نخ سیگار است، سه ماه مرحله سازگاری است و دوز کم نمیشود و بعد بهتدریج همان سیستم تیپرینگ و متد دی اس دی را پیاده میکردند و خدا را شکر رهایی آقای مهندس منشأ خیری شد در کنگره و باعث شد که خیل زیادی در کنگره به درمان سیگار برسند؛ و آقای مهندس خیلی بهآرامی و آهستگی بحث سیگار را جا انداختند در کنگره 60 که بعدازاین رها بودن از سیگار خیلی جدی شد در کنگره که شما هیچ، دیدهبان، راهنما، مرزبان و ... را نمیبینید که مصرفکننده سیگار باشند. ابتدا اختیاری بود قطع سیگار اما الآن بهصورت قانون درآمده است. آقای ویلیام وایت گفتهاند: که با متد درمانی که در امریکا وجود دارد، تلفات زیادی دارند، اما در کنگره 60 اینگونه نیست، چهرهها قبل از رهایی و بعد از رهایی بسیار تغییر میکند، طوری که بعد از رهایی چهرهها باز و شکوفا شده است و این بحث خیلی جدی گرفتهشده. من خیلی خوشحال هستم.
در مورد سی دی «ساختمان جسم 3»، آقای مهندس خیلی مطالعه دارند و خیلی خوب و عامیانه و قابلفهم مطالب را توضیح میدهند: آقای مهندس فرمودند: که جسم ما مانند یک شهر وجودی هست، مثل یک کارخانه است که نیاز به یک سری مواد اولیه دارد، اگر ما از این مواد اولیه دائماً استفاده کنیم به اتمام میرسد، باید این مواد اولیه جایگزین شود، بحث تغذیه در ساختمان جسم خیلی موردتوجه قرار گرفته است و جایگزینی املاح، ویتامینها، کلسیم، فسفر و ... مواد دیگر موردنیاز بدن هست و باید در اختیار جسم قرار گیرد. برای من این توصیف خیلی ارزشمند است. امیدوارم که ما هم بتوانیم کمک کنیم به دانش کنگره که هرچه بیشتر این مسئله علمیتر و جالبتر شود. تشکر میکنم که به صحبتهای من گوش کردید، جلسه برای مشارکت باز هست.
سلام دوستان مینا هستم همسفر:
در مورد دستور جلسه باید بگویم همان مسئله که در مصرف مواد مخدر میافتد در مصرف سیگار هم به وجود میآید و مواد مخدر درونی بدن از کار میافتد و همانطور که آقای مهندس فرمودند، سیگار هفده برابر، از مصرف مواد مخدر مخربتر هست، ما در کلینیک که لژیون سیگار داریم دو یا سه نفر فعلاً هستند، خیلی به درمان سیگار علاقهای ندارند و میگویند اول سفر خود را انجام دهیم و از مواد رها شویم و بعد سیگار؛ که بعد هم اتفاقی نمیافتد، در مورد سی دی ساختمان جسم، آقای مهندس میفرمایند که در کتاب آسمانی قرآن آمده است که به غذای خود نگاه کنید، این غذایی که ما میخوریم فقط مواد سوختی بدن نیست، بلکه برای ترمیم بدن هست و بعضی از مواد مکمل هستند و باید باهم استفادهشده تا جذب شوند. ممنون.
سلام دوستان دکتر محمدعلی هستم یک مسافر:
من این افتخار را داشتم که توسط خود آقای مهندس درزمینهٔ سیگار درمان شوم؛ فکر میکنم اسفندماه 94 به پیشنهاد آقای مهندس شروع کردم به درمان سیگار و شروع به سفر کردم، حدود ده ماه سفر کردم و در آذرماه 95 توانستم از آدامس نیکوتین رها شوم. تجربه جالبی بود، من از سال هفتادوپنج به مدت نوزده سال سیگار مصرف میکردم و بارها بهعنوان یک پزشک شروع کرده بودم به ترک سیگار و حتی یک دوره طولانیمدت هم موفق میشدم ولی بهمحض اینکه در یک شرایط خاص قرار میگرفتم، برمیگشتم به مصرف سیگار و جالب بود هرچه تلاش میکردم که سیگار را کم کنم، مصرف آن بیشتر میشد و نتیجه عکس میداد؛ من خاطرم هست که مهندس فرمودند که وقتی میخواهی روی آدامس بروی نگو که در مقابل من سیگار نکشید من در حال درمان هستم، به شکل غیرقابلباوری که من این ده ماه را پشت سر گذاشتم و الآن چهار سال و خردهای است که من لب به سیگار نزدم، هیچ مشکل خاصی نداشتم، نمیگویم که هیچوقت به یاد سیگار نیفتادهام، اما وسوسه جدی نبوده که سیگار مصرف کنم، من بااینکه سفر O.T را انجام داده بودم قبلاً میدانستم که روش D.S.T روشی است که جواب میدهد و باعث شد که من باور کنم که نتیجه مطلوب و مؤثر خواهد داشت و خیلیها را تشویق به درمان به این روش کردم و خیلی موفق هستند. ممنون که به من وقت مشارکت دادید.
سلام دوستان پریا هستم همسفر:
آقای مهندس فرمودند که آقای ویلیام وایت که سیگار را کنار گذاشتند تا یک سال نمیتوانستند بنویسند، ولی جذابیت روش D.S.T این است که وقتی سفر میکنند، در کارکرد آنها اختلالی ایجاد نمیشود، میتوانند، کارکردهای اجتماعیشان را انجام دهند و هیچ مشکلی برای ایشان پیش نیاید. ممنون
سلام دوستان آبتین هستم مسافر:
تا زمانی که من خوشحال هستم از کاری که انجام میدهم، به فکر تغییر نمیافتم، در خصوص درمان سیگار نیز برای آقای مهندس اینطور پیش آمد که ایشان به فکر درمان سیگار نیز افتادند و ایشان توانستند این ساختار را تغییر دهند؛ و قبل از درمان سیگار در کنگره منظره خوبی نبود، ما در لژیون مینشستیم، راهنما و رهجو، سیگار میکشیدند، حالا ما در حیاط سیگار میکشیدیم، کسانی که در سالن سیگار میکشیدند دود در سالن پر میشد؛ از وقتی آقای مهندس سیستم فکریشان تغییر کرد که سیگار میتواند بهراحتی باعث مرگ شود، چهره کنگره همتغییر کرد، برای من هم همینطور بود، من از سیزدهسالگی سیگار میکشیدم تا رسیدم به مرحلهای که دچار رنج و درد شدم، با توجه به سفری که داشتم، ایمانی که به تعریف اعتیاد، جایگزینی مزمن داشتم و ایمان به روش D.S.T، سفر سیگار را شروع کردم و من هم مثل آقای محمدعلی گرایشی به مصرف سیگار ندارم.
در سی دی ساختمان جسم 3، مطرح میشود که ساختمان جسم سه فعالیت را بهطورکلی انجام میدهد: ساختوساز، ترمیم و نگهداری و برای اینکه این سه فعالیت را درست انجام دهد، سه مسئله نیاز است، یکی مواد ورودی است، بسیاری از ترکیبات شیمیایی مثل ویتامینها، مینرال ها و غیره و تولیدات داخل و سوم ژنها و اگر اینها کارشان را درست انجام دهند ما یک ساختمان سالم و درست خواهیم داشت. ممنون.
سلام دوستان زهرا هستم همسفر:
باید فکری که راجع به سیگار هست را اصلاح کنیم، کسانی که میخواهند سیگار مصرف کنند، همه آنها بر این باور هستند که نمیتوانند سیگار را کنار بگذارند و فکر میکنند که سیگار اعتیادآور نیست، درصورتیکه سیگار هم مثل بقیه مواد مخدر اثر مخرب خود را میگذارد، هرچند که نشانه ظاهری ندارد ما نباید آن را دستکم بگیریم و اثرات مخربش روی زندگی شخص، خانواده و اجتماع وجود دارد. ممنون.
سلام دوستان دکتر بهروز هستم همسفر:
در سی دی از سه جنبه: جسم، روان و جهانبینی مسئله سیگار را بررسی کردند؛ نکته جهانبینی خیلی برای من جالب بود، روی بسته سیگار تبلیغات منفی را میبینیم اما به عمق فاجعه پی نمیبریم. اولین سال ایالاتمتحده قوانینی را وضع میکنند که تبلیغات سیگار برای اولین بار مطلقاً ممنوع میشود و جریمههای سنگین وضع میکند؛ و در آن سال کمپانی سیگار وینستون بیشترین فروش را داشت میآید این شعار را بکار میبرد که: سیگار برای سلامتی مضر است، حتی سیگار وینستون. این مسئله اشاره میکند به اینکه وقتی باورپذیری اتفاق نیافتد، مسئلهای که من میدانم سیگار ضرر ندارد، توهمی بیش نیست. شاید سطح توهم در دانایی هست که باعث میشود این اتفاق نیافتد. من مسئله جهانبینی را سوای آن سفر دهماهه درمان فیزیولوژی میدانم که شخص باید به این بینش برسد که اتفاق بزرگی با ترک سیگار در زندگی او خواهد افتاد و به نظر من این ریشه در جهانبینی دارد. متشکرم.
سلام دوستان مریم هستم همسفر:
یک فرد سیگاری که از خواب بیدار میشود اول سیگار میکشد، تلویزیون نگاه میکند، سیگار میکشد، هیجان دارد، سیگار میکشد، خشم دارد، سیگار میکشد، بهنوعی حالت روانی خود را با سیگار تخلیه میکند، این خیلی مسئله مهمی است، مسئله روحی و روانی آن؛ پکی که به سیگار میزند، به نظرم خیلی مهم است که کنگره دارد روی این مسئله کار میکند که فرد بتواند زمانهایی که سیگار مصرف نمیکند، جایگزین داشته باشد و کنگره خیلی در درمان سیگار موفق بوده. ممنون.
سلام دوستان دکتر مجید هستم مسافر:
من این هفته سعادت این را داشتم که نشان ویلیام وایت را از دستان مهندس بگیرم که نشان رهایی از بند نیکوتین است. من سال نودوشش که میخواستم بروم سنگاپور گفتند که ما به شما ویزا میدهیم، اما حق ندارید با خودتان سیگار ببرید و برایم خیلی سخت بود. یک ماه قبل از آن شروع کردم سیگار خود را کم کردن و به مهندس مراجعه کردم، گفتند که برای خودتان راهنما انتخاب کنید و من سیگار خود را کم کردم و با خودم آدامس بردم، آنها اعتقاد داشتند که کشور متمدنی هستند و سالم زندگی میکنند و سیگار در زندگی آنها جایی ندارد. این سفر انجام شد، یکی از مراتب دانایی آسایش و آرامش و زندگی سالم است، چیزی که مرا در آن بیست سال اذیت میکرد که من بعضی وقتها برای سیگار بیشتر از خانواده ارزش قائل بودم، من به یاد دارم که دو یا سه بار شب بیدار شدم، رفتم میدان شهرک غرب و یک پاکت سیگار گرفتم و اصلاً در شأن خود نمیدانستم و من همیشه آرزو داشتم که راحت و سالم زندگی کنم و آرزوی دوم من این بود که بهراحتی به مریضهای خود بگویم که سیگار را رها کنند و بیست سال در دل من بود، کم میکردم اما این مسئله که به بیمار بگویم نکش، میشدم، عالم بیعمل و این مسئله خیلی مرا اذیت میکرد و نیز آقای مهندس اعلام کردند که برای شرکت در امتحان کمک راهنمایی باید از بند سیگار رها شده باشیم، باعث شد که من چهارشنبه نشان ویلیام وایت را گرفتم. متشکرم.
سلام دوستان رضوان هستم همسفر:
بحث سیگار یک بحث روانی آن پک زدن به سیگار است که با آدامس جبران میشود و بحث دیگر آن خشم فرد است که شخص با دیدن دود سیگار خشمش فروکش میکند. یا در درمان اعتیاد ما دیدهایم که افراد بااینکه حتی مسکنها را از بیرون دریافت میکنند باز، متادون یا بوپره نورفین یا هر داروی دیگر را؛ باز میگویند ما دود مواد مخدر را دوست داریم و این بحث روانی این موضوع است که به نظر من باید به نحوی جبران شود. در بحث ساختمان جسم که یک مواد اولیه داخلی، یک مواد اولیه خارجی و موضوع ژنها که نقشه راه هستند و تعیین میکنند که یک فرد چقدر سروتونین در بدنش ترشح شود یا دوپامین که جناب مهندس یک سری شباهتهایی را بین افسردگی پس از زایمان و علائم سندرم محرومیت از مواد مخدر اشاره کردند در این سی دی که علائم افسردگی، بیخوابی، زودرنجی، افکار خودکشی در یک خانمی که افسردگی پس از زایمان گرفته با علائم یک فردی که سندرم محرومیت از مواد مخدر داشته شبیه است و علت چیست، چرا این دو شباهت وجود دارد و آن فرد محروم شده از مواد مخدر و این علائم ناشی از محرومیت از مواد مخدر است، ما خیلی عادتها داشتیم؛ عادت داشتیم صبحانه بخوریم، انگور بخوریم و ... ولی چرا عادتهایمان ادامهدار نیست که جناب آقای مهندس در سی دی توضیح میدهند. بحث ناقلهای عصبی، مثل کارخانههای بدن ما هستند، مثل شباهتی که جسم با ساختمان داشته، نفت مادهای است که در طبیعت یافت میشود و میرود در کارخانههای پتروشیمی، تبدیل به بنزین یا سوخت هواپیما یا موارد دیگر میشود، در بدن ما کارخانههایی است که ما مواد اولیه را میرسانیم و بدن خودش مواد دیگر را تولید میکند. یک بحثی هست در روانشناسی به نام تصویرسازی ذهنی خلاق که دو پزشک آلمانی روی این موضوع کار کردند که با تصویرسازی ذهنی خلاق بدن را مجبور به مقابله با بیماریها و سرطانها کردند، یک مثالی میزنند که به بیمار میگویند که گلولههای سفید پرانرژی را در ذهن خود تصور کرده و سلولهای سرطانی و غیره را خیلی ریز، سیاه، ناتوان و ضعیف تصور میکند، گوشه دیگر از ذهنش و این گلولههای سفید پرانرژی به گلولههای ریز، سیاه، ناتوان و ضعیف حمله میکنند و بین سی بیمار سرطانی، هفده بیمار در کشور آلمان با این روش درمان شدند، دوست داشتم به این موضوع اشاره کنم، ممنون.
سلام دوستان دکتر رضا هستم همسفر:
در بحث سیگار اقدام خیلی خوبی در کنگره 60 تحت عنوان لژیون ویلیام ال وایت و متد D.S.T با آدامس نیکولایف صورت گرفته است. من دستور کار را در کلینیک پیاده میکردیم، باید مثل متد D.S.T بحث جسم، روان و جهانبینی همزمان کار شود، اگر یکی از اینها کار نشود، متد ناقص میماند و هر سه مؤلفه که کار شود بحث درمان سیگار خیلی موفق است. ما یک آسیب First Smoking و Second Smoking برای بقیه افراد است، آسیبی که برای بقیه هست خیلی زیاد است. من تشکر میکنم از آقای مهندس، باید فرهنگسازی بیشتر در کلینیکها صورت بگیرد. در مورد ساختمان جسم، در بحث وجودی ما دو خواستگاه تأثیرگذار است، یکی بحث محیط، دیگری بحث ژنوم که بحث ژن در اختیار ما نیست، پس ما بیاییم در بحث محیطی قضیه؛ بحث سبک زندگی، بحث تغذیه، ما حداقل شهر وجودی خودمان را به هارمونیک و توازن برسانیم، میانجی گرهای عصبی، آنزیمهایی که مترشحه هست در سیستم درونی؛ توازن اینها را به هم نزنیم، تغذیه مناسبی داشته باشیم؛ سبک کاری درستی داشته باشیم؛ و نیز در سی دی اشارهشده که وجود ما از خاک است و تمام املاح و عناصری که در خاک است در وجود ما نیز هست و این عدم تعادل اینها ممکن است تعادل وجودی ما را به هم بریزد. متشکرم.
جناب مهندس
سلام دوستان حسین هستم مسافر:
در مورد درمان سیگار یا در مورد درمان مواد، هیچ فرقی نمیکند؛ چیزی که متد D.S.T میگوید، یک حرف کاملاً منطقی، کاملاً علمی و کاملاً حساب شده و دقیق است. مثل گندمی که میخواهید بکارید، برای برداشت هشت ماه وقت میخواهد، بهزور کود شیمیایی نمیتوانید آن را رشد دهید؛ بچه در شکم مادر زمان میخواهد؛ درمان اعتیاد هم یک بیماری است؛ بیماری سلولی هم هست، شبه افیونی هم هست، سیستم عصبی است که نیاز به زمان دارد، این زمان در کنگره 60 ده ماه است؛ چرا ده ماه است؟ از کجا این عدد درآمده؟ این عدد آزمایش شده است. از کرج تا تهران چقدر راه است؟ همان قدری که از تهران تا کرج است. اگر ترافیک نباشد با ماشین از کرج تا تهران یک ساعت راه است؛ قدر مسلم از تهران تا کرج هم یک ساعت راه است، باهم برابر است. ما اگر بیاییم دقیق محاسبه کنیم ببینیم یک شخص چقدر طول میکشد معتاد شود، من این را حساب کردم، عمل کردم که یک فردی که سالم است بخواهیم معتادش کنیم چقدر طول میکشد. یکبار هروئین بکشد معتاد میشود؟ دو بار بکشد معتاد میشود؟ نه، معتاد ازآنجاکه جایگزین بشود. یک فرد معتاد وقتی مواد مصرف نمیکند در اثر مواد مصرف نکردن خمار نمیشود، همه میگویند چون مواد مصرف نکردهای خمارشدی، نه اینطور نیست؛ خماری به این خاطر است که چون بدن یک فرد معتاد سیستمهایش مواد شبه افیونی را تولید نمیکنند، دچار خماری میشود. بدن او شبه افیونی تولید نمیکند؛ باید از بیرون بگیرد. ولی یک فرد سالم که مشکلی برایش پیش نمیآید؛ فرد سالم بدنش شبه افیونی تولید میکند، نیازی به بیرون ندارد. پس ما آمدیم حساب کردیم دیدیم حداقل ما باید یک نفر را برداریم، اول Daily بدهیم، بعد BD بدهیم، بعد T.D.S بدهیم، تقریباً یازده ماه، ده ماه طول میکشد تا سیستم عصبی از کنترل خارج بشود، ما اصلاً کاری به اجتماعی، روان و مسائل دیگر نداریم، 100 درصد فیزیولوژی است. میبینیم تقریباً بالای ده ماه طول میکشد تا سیستم عصبی از کنترل خارج شود. سندرم محرومیت تریاک، وقتی قطع بکنی، دچار اسهال میشود، دچار آبریزش بینی میشود، دچار بیخوابی میشود، دچار استخواندرد میشود و ... خوب ما دیدیم، یکی آمده تریاک را مصرف کرده سه ماه، هرروز، گفتیم قطع کن، قطع کرده هیچچیز نشده، ششماهه آمده مصرف کرده، صبح، ظهر، شب، گفتیم قطع کن، قطع کرده یک نیم ساعت خوابش تغییر کرده، هنوز اسهال نگرفته، همینطور هرروز دادیم، سر ده ماه که گذشت گفتیم قطع کن، دیدم اینجا دیگر اسهال میگیرد، بیرونروی میگیرد، دیگر خواب ندارد، عرق میکند، بالای ده ماه، پس D.S.T هم این را دارد میگوید؛ میگوید، شما ازنظر فیزیولوژی ده ماه زمان میخواهید، همانطور که مواد اولیه را بردیم ذرهذره بالا، حالا باید عملیات را معکوس کنیم، در مواد مخدر هم همین است؛ در سیگار هم همین است. این مسئله هم خیلی ساده است، چون مهمترین قسمت را ما داریم میگوییم جسم است؛ روان هست، جهانبینی هم است. پس جهانبینی هم اثر میگذارد، در سرطان هم اثر میگذارد، بله اگر تفکر و اندیشه هم تغییر کند، قطعاً در درمان بیماری هم تأثیر میگذارد، چون سایکو سوماتیک، روانتنی است، به خاطر این هم ما میگوییم جسم، روان، جهانبینی، ولی تا زمانی که جسم درست نشود، آن مسئله را ما نداریم، باید جسم، فیزیولوژی درست شود، بنابراین D.S.T دارد این را میگوید، بنابراین وقتی افراد به درمان میرسند با D.S.T تمام آن کاخ، آن ساختمان که علما، دانشمندان برای درمان اعتیاد تا امروز ریختهاند، تمام میآید پایین، بدون تعارف میگویم، تمام غلط است آن ساختمان میریزد پایین. چون اطباء خیلی هستند، به روش D.S.T هم درمان شدهاند، دیگر مسئله ایزوله کردن نیست، مسئله وسوسه نیست، وسوسهای نیست. محمدعلی من برایش زیرسیگاری میآوردم میگفتم سیگار بکش، با هم خیلی صحبت میکردیم، از افکار، فیزیولوژی، من عقاید خود را میگفتم. پس این مسئله کاملاً علمی است، وقتی به این مرحله میرسند، دگر خیلی مسائل نیست دیگر، آن حالتها و تعریفها که کردند ازنظر خودشان، اینها همه میریزد پایین، چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند. شوخی نیست، پانزدهتا ملیپوش ما داریم، شوخی است خیال میکنید؟ شیشهای درمان شده است.
به یک فرد شیشهای میگویند، بیرون نرو، داروخانهای که قبلاً میرفتی، آنجایی که مواد هست نرو و ... اینها چیست میگویید، یک فرد شیشهای سیستم فیزیولوژی بدنش کار نمیکند، مواد شبه افیونی تولید نمیشود، مصرف میکرده سیستم فیزیولوژیاش تغییر کرده و فوراً وارد مرحله ارگاسم میشود، شب خواب نمیرود چون مواد شبه افیونی بدنش کار نمیکند، افسرده است، چون مواد شبه افیونی بدنش کار نمیکند، زود عصبانی میشود چون مواد شبه افیونی بدنش کار نمیکند، بحث متادون، بوپره نورفین، O.T، بحث روانشناسی و اینها نیست، یک بحثی است که ما ببینیم ازنظر منطقی چه داریم میگوییم؛ دیگر از بیستوپنج شش هزار نمونه بیشتر میخواهید که آمدهاند راحت به درمان رسیدهاند، اصلاً مشکلی ندارند، خداوند توفیق بدهد همینطور باشد، اصلاً شما دقت کردید، ما اصلاً در کنگره 60، خدا را هزار مرتبه شکر، گوش شیطان کر، اصلاً مرگومیر نداریم، شما میروید، گروههای مشابه هرروز اعلامیه میزنند، حسن مرد، تقی مرد و ... حجله میگذارند. بیست سال است در کنگره 60 من بچههایی میشناسم که عملی بودند الآن هم هستند و هیچکدام هم نمردهاند. خیلی کم حتی مرگومیرشان هم کم است، چون نهتنها وقتی شبه افیونی درست شد، بیماریهای دیگر درست میشود، مرگومیر هم کمتر میشود. چون نهتنها وقتی شبه افیونی درست شد، بیماریهای دیگر درست میشود، تخریب کم میشود، مرگومیر کم میشود. مرتب ویلیام برای من مینویسد، رفقای من مردند، با انواع و اقسام مریضیها، سرطانها، پس متد D.S.T دارد این را میگوید: راه منطقی و عقلایی را میرویم: میگوید همانطور که نیکوتین را ذرهذره وارد کردید، نیکوتین را ذرهذره از بدن خارج میکنیم، هرروز هم نه؛ پلههای بیستویک روزه، ما الآن بیش از دویستتا لژیون ویلیام وایت داریم، بیش از دویست، سیصد راهنما داریم که دارند درمان سیگار را انجام میدهند، راحت، تند، تند. اصلاً کسی سیگار بکشد در کنگره 60 هیچ کاری به او نمیدهند، یعنی یک چیز ضدارزش است در کنگره 60، نه دبیر نه نگهبان، نه راهنما، هیچچیز نمیتواند بشود.
در مورد سی دی ساختمان جسم، میآید ازنظر مهندسی نگاه میکنند؛ نمیگوید مرد باید یکتکه نان خشک بخورد که قدیمها میگفتند، شما نمیتوانید نان خشک بخورید، شما انواع اقسام ویتامینها را نیاز دارید که در ساختمان جسم 6، آمده و هنوز هم ادامه دارد، ما میگوییم که ساختمان این بنا تشکیل شده و ما چگونه به انواع اقسام ویتامینها و موادمعدنی مثل مس، کلسیم، فسفر و مواد عالی مثل ویتامینها نیاز داریم و چقدر مواد است که در بیرون پیدا نمیشود و موردنیاز این ساختمان است و باید جسم بسازد، مثل شبه افیونیها که چندین نوع است که اگر ما از اینها استفاده کنیم کمتر مریض میشویم، ما میخواهیم کاری کنیم که کمتر مریض شویم در ساختمان جسم این را به ما میگوید که چرا ما باید انواع و اقسام مواد غذایی را بخوریم، چرا باید به غذایی که میخوریم نگاه کنیم، به این غذا توجه کنیم.
آقای دکتر مغارهای؛ متخصص کولون هستند، جراح هستند، میگفت: «که من سی سال پیش، آلمان بودم، در اروپا پر از بیماریهای کولون بود و در ایران اصلاً نبود، به پروفسور میگوید ما در ایران بیماری کولون نداریم، پروفسور میگوید: بله در ایران بیماری کولون و کولیت ندارید چون هنوز یخچال فریزر در ایران نیست؛ بگذار یخچالفریزر در کشورتان بیاید و بعد ببینید که چقدر بیماری کولون خواهید داشت. مواد غذایی را میگذارید در فریزر شش ماه تمام خاصیت خود را از دست میدهد، تبدیل به یک زباله و تفاله میشود و بعد میخورید، بادمجان را سرخ کنید، بگذارید در فریزر، شش ماه بعد بخورید چه میشود، باید همانجا که چیده میشود، سرخ کنید بخورید، سبزی را میگیرید میسوزانید، میگذارید در فریزر، شش ماه بعد میخورید. ساختمان جسم همین را میگوید که به غذا خوردنمان توجه کنیم؛ اینها مسائلی هست که کنگره 60 دارد به بچههایش آموزش میدهد، فقط راجع به اعتیاد آنها نیست، اینکه چطور سلامت بمانند، چطور سلامت زندگی کنند، چطور بتوانند از زندگی طولانیتری برخوردار باشند، اینها را در کنگره 60 آموزش میدهند.
از خانمهای روانشناس و روانپزشک خواهش میکنم سیدیها را بیشتر دقت کنند، من در هفته آینده ممکن است اگر خوب مشارکت نکنید مجبورتان کنم سیدیها را بنویسید، از شما شروع میکنم تا بقیه، من متوجه میشوم که شما سیدیها گوش کردهاید یا روی هوا حرف میزنید. متشکرم.
رهایی کلینیک
کلینیک انصار: خانم دکتر اعظم، روانشناس: خانم الهام، راهنما: آقای شهرام، نام مسافر: آقای حمید.
سلام دوستان اعظم هستم کمک راهنمای یک همسفر:
امروز بسیار روز خوبی است، آقا حمید هفت، هشت سال پیش، خیلی با بدخلقی میآمد کلینیک و فقط هم میخواست برود اتاق پزشک و میخواست که هزینه قرص B2 را کمتر حساب کنید. خیلی طول کشید تا به کلاس بیاید، سفر سختی داشت، الآن به رهایی رسیده است و در لژیون سیگار نیز هستند. بسیار خوشحال هستم. امیدوارم در سفر دوم بتواند خدمتگزار خوبی برای کلینیک باشند.
سلام دوستان الهام هستم یک همسفر: رهایی آقای حمید را تبریک عرض میکنم.
سلام دوستان شهرام هستم یک مسافر:
من هم ورود حمید عزیز را خدمت جناب مهندس و خانواده کنگره 60 تبریک عرض میکنم امیدوارم خدمتگزار خوبی برای کلینیک باشند.
سلام دوستان حمید هستم یک مسافر:
آخرین آنتی ایکس مصرفی: شیشه، قرص دارو: شربت O.T روش درمان: D.S.T چهارده ماه و سه روز سفر کردم با راهنمایی آقای شهرام و کمک خانم دکتر انصاری. من داروهای عطاری را میخوردم.
خانم دکتر میگفت باید بیایید کلاس، اولین جلسه که رفتم لژیون و حس خوبی داشتم.
دریافت گل رهایی از دستان جناب مهندس
نگارش: مسافر علی شاملو
تنظیم: مسافر سعید عاشوری
- تعداد بازدید از این مطلب :
2835