لژیون های درمان سیگار؛ نمایندگی دانیال اهواز

در جهان‌بینی دانایی برای ما به سه قسمت تقسیم‌شده که عبارتند از آموزش، تجربه و تفکر. با وجود هر سه این مفاهیم در کنار هم می‌توان به‌صورت نسبی گفت که من نسبت به موضوعی دانایی و آگاهی دارم. تمام کسانی که در کنار من زندگی می‌کردند می‌دانستند که مثلاً زمانی که من مصرف‌کننده سیگار بودم در هر جمعی نمی‌توانم شرکت کنم وشرکت هم نمی‌کردم تا شرایط برایم کاملاً فراهم باشد. سیگار یک اعتیاد کامل است وتمام خصوصیات یک مصرف‌کننده مواد در شخص سیگاری وجود دارد. حتی در خیلی موارد مصرف‌کننده، سیگار را به مواد ترجیح می‌دهد. برای تغییر این شرایط قطعاً نیاز به آگاهی دارم ونیاز دارم که مشکلات خود را بپذیرم و قبول کنم و برای تغییرشان نیاز به دانایی دارم. آن میزان از دانایی که من در کنار آموزش‌های کنگره به دست می‌آورم به من می‌گوید مشکل من تا حدود زیادی جسمی است و مشکل جسم با دارو حل می‌شود و این علم است که می‌گوید این نیکوتینی که در هنگام مصرف سیگار به من می‌رسیده را نمی‌توانم حذف کنم و انتظار داشته باشم بدن خودش بتواند کمبود آن را جبران کند؛ و خماری حتماً حاصل می‌شود و اثرات مخرب آن باقی می‌ماند. پس باید دارویی باشد که به بدن کمک کند که در این مورد ما از نیکوتین خوراکی استفاده می‌کنیم. در قسمت روان هم خلق‌وخوهای مصرف‌کننده سیگار هم مانند مصرف‌کننده مواد دارای تعادل نیست و برای به دست آوردن تعادل به مقوله‌ای نیاز است که ما در کنگره به آن دانایی حاصل از آموزش‌ها اطلاق می‌کنیم و ما به‌صورت خودمحور و بدون آموزش نمی‌توانیم آن را انجام بدهیم.

تا زمانی که ما در جمع حاضر نشویم و راهنما و استادی نباشد که مطالب را برای ما باز کند و بشکافد و ساده‌سازی مطالب را انجام دهد زیرا هضم بسیاری از مطالب برای ما بسیار دشوار است. اگر مطلبی را بدانم ولی قادر به انجامش نباشم بازهم به کار ما نمی‌آید. درجایی دیگر آموزش گرفتم و قادر به انجام کار هم هستم ولی توان تفکر در مورد آن را ندارم و نمی‌دانم که انجام این کار چه سودی برای من دارد بازهم علم به آن به‌تنهایی بی فایدست. باید هرلحظه در کنگره نسبت به عملکرد خودم برداشت داشته باشم و بدانم چه میزان از دانسته‌هایم به کارم می‌آید. خودم می‌دانم روی شرایط رفتاری خودم چقدر آگاهی داشته باشم که جسم و افکار در سلامت باشد تا انتظار داشته باشم که رفتارم یک رفتار متعادل باشد. زمانی که من درگیر سفر اول هستم آن میزان از تعادل را ندارم و شرایط کنگره برای ما به‌گونه‌ای طراحی‌شده است که بتوانیم از تمام پتانسیل‌هایش به‌درستی استفاده کنیم. یکی از همین پتانسیل‌ها ورزش کردن و در کنار هم بودن در محل ورزش است و چه‌بهتر که در همین شرایط هم بتوانیم از آموزش‌ها استفاده کنیم. دانایی مؤثر همان میزان برداشت از دانایی است که می‌شود به‌واسطه آن روی خودم حساب کنم که به آن میزان از درک رسیدم که این آگاهی که الآن دارم به کارم می‌آید. 

به‌عنوان یک رهجو باید کارهایی که به عهده‌دارم را به‌درستی انجام دهم مثل استفاده درست و به‌موقع از دارو و برداشت هرچه بیشتر از آموزش‌ها در کنار هم انجام این مراتب به من امکان تشکیل مثلث دانایی را می‌دهد. بهترین مسئله در کنگره رسیدن به تعادل و کمال است که باعث می‌شود من در آرامش زندگی کنم و در شرایط سخت مثل شرایط سیل که این روزها با آن درگیر هستیم بتوانیم بهترین تصمیم را اتخاذ کنیم. یک رهجو در کنگره همیشه فرمان‌بردار نیست و کسی که مسئولیت‌پذیری را یاد می‌گیرد می‌تواند در آینده تصمیم بگیرد و نقشه بکشد و دیگران را هم هدایت کند و حداقل به این میزان از آگاهی برسد که خودش بتواند تصمیم بگیرد و مشکلات را ساماندهی کند. ما ذره‌ذره در کنگره آموزش می‌بینیم تا به کمال در زندگی برسیم و راه آرام زندگی کردن را یاد بگیریم.

عکس: مسافر امین
نگارش: مسافر محمد مهدی