English Version
English

گزارش جلسات ویلیام وایت درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST

گزارش جلسات ویلیام وایت درمان اعتیاد به مصرف سیگار با متد DST

سومین جلسه از دوره بیست و یکم جلسات ویلیام وایت (درمان اعتیاد به مصرف سیگار به روش DST) به نگهبانی مسافر سیگار آقا جعفر، استادی آقا احسان و دبیری آقا مجتبی با دستور جلسه از تعطیلات چگونه استفاده کنیم رأس ساعت 8:30 مورخ ۹۸/۰۱/۱۶ در پارک طالقانی مقر رورزشی کنگره 60  آغاز به کار نمود.

 خلاصه سخنان استاد:

امسال سومین سالی است که من بعد از تعطیلات نوروز به کنگره می آیم. سال اول هنوز سفرم را شروع نکرده بودم و وضعیت بسسیار نابسامانی برای خود و خانواده بوجود آورده بودم. کل مسیر برگشت از مسافرت را با خشم فراوان و عصبانیت رانندگی می کردم وهمسرم با چشمانی گریان مجبور به همراهی من بود. تقریبا همه چیز تمام شده به نظر می رسید. خودم هم قصد داشتم بیشتر از این او را درگیر مشکلات خودم نکنم و اجازه بدهم تا جدا از من به آرامش برسد. همسرم هم همین تصمیم را داشت. هر دو می دانستیم که فایده ای ندارد و دردی است که درمان ندارد. بارها امتحان کرده بودم و نمی شد. همسرم هم در این دو سال آخر که اوضاع را بسیار آشفته دیده بود تمام تلاشش را کرده بود و هر راهی را که می توانست رفته بود. انواع و اقسام پزشک ها ، روانپزشک ها ، ngo ها و گروه های درمان مختلف و ...   که حداقل هفته ای دو تا سه روز از وقتش را برای پیدا کردن راهی برای نجات من گذاشته بود . من اعتقاد داشتم هیچکدام موثر نیستند و حتی حاضر نشدم  یک بار همراه او بروم و او همه را به تنهایی می رفت (البته من هم خوشحال بودم که در خانه تنها هستم و راحت مواد مصرف می کنم.
تقریبا به آخر خط رسیده بود و راهی هم پیدا نکرده بود. وقتی به خانه رسیدیم به عنوان آخرین تیر ترکش ، به من پیشنهاد داد که با هم سری به کنگره 60 بزنیم. نمی دانم چرا ولی بی اختیار همراهش رفتم !!!!  بدون هیچ عذر و بهانه ای . ندایی به من می گفت برو و من دلیلش را نمی دانستم. اولین روز بعد از تعطیلات بود که آمدم و مشاوره شدم و با صحنه هایی مواجه شدم که هیچ تردیدی برای من باقی نماند. از شدت شوق بغضی در گلویم بود که اجازه نداد حتی یک کلمه حرف بزنم. محیط پر از محبت و عشق و انرژی بود . همه شاد و خوشحال بودند و من با تعجب به آنها نگاه می کردم و می گفتم مگر می شود مواد را کنار گذاشته باشی، ولی بتوانی بخندی؟!!! مگر می شود مواد مصرف نکرد و اینهمه شوق و ذوق داشت. یعنی من هم می توانم روزی بدون مواد از زندگی لذت ببرم !!!
سال بعد تعطیلات نوروز مصادف بود با پله آخر سفر اولم . من از تهران بیرون نرفتم ولی همه چیز کاملا متفاوت بود. همه چیز رنگ و بویی دیگر داشت.
بله !!! به مواد فکر نمی کردم. خیلی از گزینه های دیگر غیر از مواد بود که داشتم لذت میبردم. بعضی از این لذتها را حتی قبل از اینکه مصرف کننده هم بشوم ، نچشیده بودم. اعتماد به نفس و غرور ، شوق و انگیزه بسیار برای ادامه زندگی ، بوی گل و صدای بلبل و عطر نان داغی که خودم صبح زود (زودتر از همه) بیدار شدم و خریدم. از ته دل می خندیدم. همه چیز خیلی خوب بود. هنوز هم همه چیز خیلی خوب است.
این حال خوش کجا و آن همه دست پایی که در مصرف مواد زده بودم تا حالم خوب شود کجا!!!
چقدر اشتباه رفته بودم .
ولی خیلی فرصت داشتم واین لطف خداوند بود که من را با مکانی به نام کنگره 60 آشنا کرد و چقدر خوشبخت هستم که زمانی پا به این دنیا گذاشته ام که می توانم عید نوروز از مهندس عیدی بگیرم و سال جدید را با امید و انرژی شروع کنم.
خدایا چقدر زیبایی آفریدی و من از همه آنها غافل بودم.



در ادامه ۹ نفر از مسافران سیگار (بهروز،ابراهیم،کامران،رسول،دانیال،حسین،کامران،مجتبی،جعفر) در پیرامون دستور جلسه مشارکت کردند.


مسافر بهروز: من دو هفته مانده به عید رهایی سیگارم را گرفتم و در پله های آخر سفر سیگار بودم و عید بدون دغدغه ای پشت سر گذاشتم. دوران مصرف همیشه دنبال جایی برای مصرف بودم و اصلا اهمیتی به خواسته خانواده نمی دادم.


مسافر ابراهیم: من به عنوان یک کمک راهنما نمی توانم  رهجویی را که ریزش داشته محاکمه کنم، کمک راهنما آموزش می دهد و بقیه به عهده رهجو است. درمان در کنگره ۶۰ به اختیار و عشق است و اگر کسی چیزی را با عشق و اختیار بدست بیاورد، آن را همیشه و در هرجا باخود خواهد داشت. مثل آموزش های کنگره۶۰.


مسافر کامران: اگر در کنگره۶۰ به این نتیجه رسیدند که باید این دو هفته  تعطیل باشد برای این است که قبلا کارهایی انجام داده اند ت. سفر اولی در تعطیلات این موضوع متوجه می شود که راهنما همیشه در کنار و در دسترسش نیست و باید آموزش هایی را که از راهنما گرفته را در همین مواقع کاربردی کند.


مسافر دانیال: امسال سومین عیدی  بود که بدون استرس و دغدغه و مصرف سیگار تعطیلات را پشت سر گذاشتم و دیگر آن تفکرات دوران مصرف در من نیست که مگر میشود سیگار مصرف نکرد، حال میفهمم و تجربه می کنم که میشود بدون سیگار زندگی لذت بخشی داشت.


مسافر جعفر(نگهبان جلسه): اولین و کلیدی ترین نکته در کنگره ۶۰ آموزش است و این آموزش هاست که به اعضای کنگره قدرت کنترل و مدیریت مشکلات را می دهد. در همین تعطیلات است که باید آموزش هایی که گرفتیم را کاربردی کرده و خود ساخته شویم.

پس از اتمام مشارکت ها تازه واردین آقایان امیر،مهدی،محمد و محمود خود را معرفی نمودند که امیدواریم سفرشان را هر چه زودتر شروع نموده و با موفقیت به اتمام برسانند.

در ادامه مسافر بهروز(۲قطعه)، مسافر حسین(۷قطعه)،مسافر رسول(دوران سازگاری)، مسافر شهباز(۱۶قطعه)، مسافر سعید(دوران سازگاری) اعلام سفر کردند که امیدواریم شاهد رهایی عزیزان باشیم.
سپس مسافرین سفر دوم "آقایان"  : مسافر کامران(۲سال و ۹ ماه رهایی)،مسافر دانیال(۲ سال و ۲ ماه رهایی)، مسافر کامران (۵سال رهایی)، مسافر مجتبی_ دبیر جلسه(۱ ماه و ۲۰ روز رهایی)، مسافر جعفر_ نگهبان جلسه(۲ سال و ۱۱ ماه رهایی) و مسافر احسان_ استاد جلسه(1سال و۹ماه رهایی) اعلام سفر نمودند.

پیام (کامران_دستیار محترم دیده بان تحقیقات و ویلیام وایت):
دوستان دقت فرمائید ما خودمان را صرفا مسافر سیگار اعلام می کنیم و از بکاربردن نام تجاری آدامس و سیگار خودداری می کنیم در ضمن هفته آینده تولد دومین سال رهایی مسافر دانیال رهجوی آقا رضا از شعبه ارتش می باشد، لطفا حمایت کنید.



 

سپس جلسه را با دعای کنگره به پایان رساندیم.

تعداد حاضرین :20  نفر ، مشارکت کنندگان :9 نفر ، تازه واردین : 4 نفر و در مجموع 11 مسافر سفر اول و دوم خود را معرفی و اعلام سفر  نمودند.

با آرزوی موفقیت برای همه شما.
تنظیم و گرد آوری : مجتبی دبیر جلسه از سعبه ابن سینا
جمعه؛ پارک طالقانی؛ 3 اسفند ماه 1397

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .