لژیون درمان سیگار (ویلیام وایت) با دستور جلسه "ازدواج " با راهنمایی کمک راهنمای درمان وابستگی به سیگار مسافر علی؛ در نمایندگی دانیال اهواز برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
شاید خیلیها تفکرشان این باشد که به شریک زندگیشان بگویند جنس مخالف درصورتیکه این جنس مکمّل است و این فرایند چیزی است که هرکس را کامل میکند. فرقی ندارد چه برای مرد و چه برای زن و اگر نباشد انسان رشد نمیکند. یکسری از مراتب انسانی فقط همراه با ازدواج شکل میگیرد. فرد مجرد خیلی از توانمندیهای فرد متأهل را ندارد تکامل و رشد غیرممکن است زیرا بستری وجود ندارد. ما پس از ازدواج بهفرمان های الهی عمل میکنیم که یکی از آنها عمل به عهد و پیمان است. یکی از نشانههای فرد مؤمن این است که پیمانشکن نیست. ما در ازدواج پیمان میبندیم که در تمام مسائل و شرایط در کنار همسر خود بمانیم و به کس دیگری فکر نکنیم و پایبند به عهد و پیمانی که بستیم باشیم، اما یکسری انسانهای بهظاهر با تفکری روشنفکرانه دم از ازدواج سفید میزنند و فقط به فکر برآورده شدن نیازهای حیوانی هستند. در این ازدواجهای سفید هیچ عهد و پیمانی وجود ندارد و فرد تا زمانی که شخص سالم است و یا مشکلی ندارد با او زندگی میکند و یا هر وقت لازم دید قرار را برهم میزنند این پستترین شکل نگاه به زندگی مشترک است حتی حیوانات هم به رابطه و خانواده خود متعهد هستند و نباید بارنگ لعاب زیبا زدن به اینگونه مسائل آنها را خوب جلوه داد زیرابه هر چیز ضد ارزشی گاهی لباس تقوا میپوشانند! ازدواج وزندگی مشترک رسیدن به کمال و تزکیه پالایش نفس است و درنهایت رشد انسان را در پی دارد.کسی که از قبول این تعهد سر باز میزند حتماً مشکلی دارد و ریشه در صور پنهانی مثل کبر، منبّت، عدم پایبندی به عهد، نداشتن گذشت و عدم فداکاری در زندگی و شاید چیزی از جنس محبت در درون خود ندارد که به دیگران هدیه کند.باید همهچیزمان را با شریک زندگی به اشتراک بگذریم و حتماً باید به صور پنهان ازدواج توجه کرد و اگر توجه کنیم هرگز جدایی شکل نمیگیرد.
ما باید علم و دانشی که در کنگره فراگرفتهایم و فرهنگ کنگرهای بودن را وارد زندگی خودمان کنیم زیرا حتماً میتواند باعث بهبود در زندگی ما بشود و درک ما را از ازدواج و چگونگی تربیت فرزندانمان را ارتقا دهد. فرد با درک تعهد و پایبندی به آن جلوی خیلی انحرافات را میگیرد و دیگر چشمی به کسی نخواهد داشت و خیلی از خواص حیوانی نفس در مرحله زندگی مشترک رفع و مشکلات با درک صحیح از بین میرود. ازدواج با جلوگیری از خیلی از مسائل انسان را به صراط مستقیم هدایت میکند، انسان را بزرگ میکند اعتمادبهنفس را افزایش میدهد و جایگاه او را بالا میبرد و پس از فرزند دار شدن بازهم این جایگاه ارتقا پیدا میکند. این ارتقا مجانی نیست باید کاری کرده باشی تا به ارتقا برسی و این جز حرکت در مسیر مستقیم و فعال بودن اتفاق نمیافتد.
ازدواج امر مقدسی است که انسان را رشد میدهد همراه با هر چالشی که باشد و قطعاً در زندگی مشترک چالشهایی وجود دارد که با جهانبینی مناسب میتوانیم از پس آنها برآییم.اگر در زندگی مشترک خود دچار مشکل هستم باید ببینم کجای کارم ایراد داشته است که دچار چالش شدهام. به گمان من یکی از چیزهایی که زندگی مشترک را نابود میکند کفر است، یعنی ندیدن خوبیهای یکدیگر و ندیدن نقاط مشترک که جناب مهندس هم به آن اشارهکرده است که باید حتماً قدردان زحمات یکدیگر باشیم ازدواج انسان را از کفر به ایمان هدایت میکند.
خانوادههای ما نیازمند انرژی، آموزش و فرهنگ موجود در کنگره هستند و باید اینها را به خانه ببریم و جاری کنیم در زندگیمان و بعد خواهیم دید که آن خانه گلستان خواهد شد.همسر و فرزندان من نباید از من بترسند و از ترس سرزنش اگر اشتباهی کردند آن را به من نگویند باید بستر مناسب را با بهکارگیری آموزشهای مناسب و استفاده از الگوهای درست ایجاد کنیم. از الگو گرفتن از اشخاصی که خود زندگی مشترکشان در بحران و مشکل است جلوگیری کنیم زیرا برای خطکشی مسیر زندگی ما اصلاً مناسب نیستند. این دستور جلسه برای کسانی است که ازدواجکردهاند و برای این نیست که بگوید مجردها بروند ازدواج کنند، منظور این است که ما پی ببریم دلیل ازدواج چیست و نگاه ما را نسبت به ازدواج وزندگی مشترک تغییر دهد و برسد نگاه تو به ازدواج چیست؟ باید نگاههای پوسیده و غلط قبلی را از ذهن خودمان دور کنیم و از کاری که میکنیم خرسند باشیم.
یک اصطلاحی که در خیلی قومیتها وجود دارد زنذلیل است و این کاملاً تفکری جاهلانه است که مرد به همسرش در کارهای منزل یا تربیت فرزندان کمک نکند؛ مثلاً باوجود بیماری همسرمان به خاطر اینکه به ما نگویند زنذلیل به همسرمان کمک نکنیم مبادا که کسی به ما چنین چیزی بگوید این تفکر کاملاً جاهلانه و مردود است. ما میتوانیم در کنگره چگونه زندگی کردن را بی آموزیم و آن را وارد زندگی خود کنیم و با استفاده از فاکتور محبت فضای زندگی خود را بسازیم.
در زمانی که ما به سیگار اعتیاد داشتیم، خانواده و همسرمان ما را خیلی تحمل کردند و به آنها مدیون هستیم شاید ما یکلحظه هم شخصی مثل خودمان را نتوانیم تحملکنیم (در دوران مصرف) و کافی است یکلحظه خودمان را جای آنها بگذاریم اگر همسر ما مصرفکننده بود قطعاً نمیتوانستیم آنها را تحملکنیم ولی همسران ما ایستادگی کردند و ما باید این فداکاری آنها را ببینیم که چه کردهاند و چه جایگاه و مقامی دارند.
عکس : مسافر علی
نگارش : مسافر پوریا
- تعداد بازدید از این مطلب :
2733