لژیون درمان وابستگی به دخانیات (ویلیام ال وایت( در روز سهشنبه تاریخ 97/10/18 در نمایندگی ارتش به راهنمایی مسافر رضا (لژیون(1
خلاصه سخنان استاد:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است، دوستان تنها پیوند محبت ما را به یکدیگر متصل نگاه خواهد داشت.دستور جلسه این هفته در کنگره ۶۰ (کمک کنگره به من و کمک من به کنگره) است. در مورد این دستور جلسه، بسیار میتوان صحبت کرد زیرا این مسئله ابعاد بسیار زیادی دارد. من که با تخریبهای فراوان در صور پنهان و آشکار و با ناامیدی بسیار از درمان اعتیاد، وارد کنگره ۶۰ میشود و بعد از طی کردن روند درمان به رهایی کامل میرسد و پس از درمان اعتیاد با حضور در جلسات کنگره و استفاده از آموزههای آن، روزبهروز به حال خوش و موفقیت بیشتری دست پیدا میکند و این روند هیچ حدومرزی ندارد حال چگونه میتوان تمام این تغییراتی را که بهآسانی به دست آوردهام را جبران کنم، ازنظر من هیچگاه نمیتوان اینها را جبران کرد اما مسئله این است که به یاد داشته باشم که انسان برای به دست آوردن سلامتی خود حاضر به فروش فرش زیر پای خود نیز هست که کاملاً طبیعی است، حالآنکه من این سلامتی را در کنگره ۶۰، با کمترین هزینه ممکن به دست آوردهام و به یاد داشته باشم که این مسئله (درمان اعتیاد) کاری نشدنی در دنیا است و برای دیگران قابلباور نیست اما به دلیل اینکه ما هرروز و هر هفته شاهد تعداد زیادی از رهاییها هستیم این مسئله برای ما عادی جلوه میکند، بههرحال ازنظر من، قدردانی یکی از کمترین کارهایی است که من میتوانم درازای حالوروز خوشی که به دست آوردهام انجام دهم.
صحبت از عادی شدن رهاییها شد، باید بگویم به دلیل فراموشکاری ذاتی انسان، من تمام این تغییرات را فراموش میکنم، من فراموش کردهام که حتی گاهی حاضر بودم به خاطر شرایط خاصی در توالت و در بدترین شرایط، یک نخ سیگار را بکشم و یا در فرودگاهها باید در Smoking room سیگار میکشیدم که حتی من سیگاری هم سخت میتوانستم جو پر از دود آن را تحملکنم و احساس خفگی به من دست میداد اما مجبور بودم که آن شرایط را تحملکنم، حتی در بیمارستان و یا اتوبوسهای بینشهری نیز نمیتوانستم در مقابل کشیدن سیگار مقاومت کنم اما امروز به این زیبایی و کاملی درمان شدم و دیگر هیچگونه کشش و علاقهای به استعمال سیگار ندارم.
مدتی پیش در یکی از شبکههای تلویزیونی، مستندی آمریکایی از مسئله بیماری اعتیاد پخش شد که در آن، یک شخص هروئینی برای ترک کردن بهجاهای بسیاری مراجعه کرد، حتی به معروفترین «ان جی» او نیز مراجعه کرد اما نمیتوانست نتیجه مطلوب را به دست بیاورد و گاهی برای مصرف مواد خود به بدترین کارها تن میداد تا این خواسته خود را برآورده کند، این مسئله مهم است زیرا باید توجه کنیم که در یک کشور پیشرفته که مهد علوم مختلف است راهی برای درمان و رهایی از بند اعتیاد و دخانیات یافت نشده است و نهایتاً کار به جایگزینی میرسد، با تمام این شرایطی که عرض کردم من چگونه میتوانم این گنج زندگی که در کنگره به دست آوردهام را جبران کنم؟ کنگره دائماً در حال بخشیدن حال خوش و آموزش، به من است حتی زمانی که من در این جایگاه در حال خدمت هستم هم در حال خدمت به خودم هستم زیرا با این کار، این منم که به حال خوش میرسم.
افسردگیهایی که ما امروزه در جوامع شاهد آنها هستیم ثمره راکد بودن انسانها است زمانی که انسانی به رکود میرسد زندگی را پوچ و بیمعنی میداند اما ما در کنگره ۶۰ رکودی نداریم و دائماً در حال کسب علم و آگاهی هستیم و بر دانایی خود میافزاییم، حتماً توجه کردهاید که در بعضی از اوقات یک مسئله یا جملهای در مشارکتهای جلسات عمومی یا لژیونها از طرف یکی از اعضا مطرح میشود و به دل من مینشیند و تجربه جدیدی را به من میآموزد و این روند در کنگره ۶۰ هیچگاه به سکون نمیرسد و تا زمانی که از آموزشهای کنگره بهره میبرم هرروز به آگاهی من افزوده میشود و علم درست زندگی کردن را میآموزم که به گفته جناب مهندس دژاکام بزرگترین علم است.
با تمام این مسائلی که مطرح شد، مَخلص کلام این است؛ وقتیکه جناب مهندس ژاکام میفرمایند: «من هنوز نتوانسته ام دینم را تمام و کمال به کنگره ادا کنم» حساب من کاملاً مشخص است اما من باید درراه قدردانی و قدرشناسی از کنگره ۶۰ کوشا باشم که حداقل آن، استفاده درست از امکانات، شرکت بهموقع در جلسات، حفظ ظاهر کنگرهای و حاضر شدن با آمادگی کامل در جلسات است، اینها حداقل کارهای من است که ذرهذره زیادتر میشود تا بهجای میرسد که یک ایجنت و راهنما اکثر وقت خود را برای کنگره ۶۰ تخصیص میدهد و از سفر کردن زیاد به شهرستانها برای انجام خدمت، هیچ ابایی ندارد.
نگارنده: مسافر روزبه
عکاس: مسافر محمد حسین
تهیه و تنظیم: مسافر محمد حسین
منبع: کنگره60؛نمایندگی ارتش
- تعداد بازدید از این مطلب :
2436