دهمین جلسه از دوره سی و هشتم کارگاههای آموزشی همسفران نمایندگی شهرری با استادی همسفر مهناز، نگهبانی همسفر الهام و دبیری همسفر نازنین با دستور جلسه «وادی یازدهم (چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند.) و تأثیر آن روی من» روز سهشنبه ۲۰ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۵:۰۰ آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
از خداوند سپاسگزارم که به من اجازه داد در این جایگاه بنشینم و همچنین از راهنمای خوبم همسفر مریم ممنونم که به من اجازه تجربه این جایگاه را دادند بسیار سپاسگزارم. چشمههای جوشان و رودهای خروشان همه به بحر و اقیانوس میرسند. تاریکی از دل روشنایی بهوجود میآید. اینکه ما بخواهیم بدی وجود نداشته باشد و همه چیز خوبی محض باشد امکان پذیر نیست. در واقع تاریکی و روشنایی همیشه در دل یکدیگر کم و زیاد میشوند. وقتی مشکلی برای ما پیش میآید میتوانیم بنشینیم، شکایت کنیم و در حالت سکون قرار بگیریم در این صورت نیروهای منفی باعث میشوند که انسان به طرف باتلاق هدایت و تبدیل به فاضلاب جوشان شود. مدتی پیش برای من مشکلی پیش آمد که برای این مشکل یک سال گریه کردم و از خدا گلایه کردم. در آن روزها القائات منفی دائم به من حمله میکردند تا جایی که به ناامیدی و افسردگی رسیدم؛ مثل فاضلاب جوشانی بودم که نه تنها به خودم نمیتوانستم کمک کنم؛ بلکه باعث ناامیدی مسافرم هم میشدم و ایشان را هم خیلی اذیت میکردم آنقدر ادامه میدادم تا اشکش را در بیاورم.
با راهنمایم صحبت کردم راهنمایم به من گفت که تو دچار روزمرگی شدهای؛ یعنی اینکه زندگی برایت یکنواخت شده است. از آن موقع شروع کردم به حرکت و از حالت سکون درآمدم و در کلاسهای مختلف شرکت کردم تا حرکت نکنیم هیچ تغییری در انسان به وجود نمیآید. زمانی که حرکت کردم تغییرات شروع شد؛ برای مشکلم راه حل پیدا کردم و در همین مسیر، الهامات و القائات مثبت روزبهروز از طرف خداوند بیشتر میشد. زمانی که ضد ارزشها را انجام میدادم از تعادل خارج شده بودم و چون القائات شیطان در من خیلی اثر میکرد باعث میشد که در خیلی از مراحل زندگی ضرر کنم و دیگران را مقصر این قضیه میدانستم، در صورتی که مقصر همه آنها خودم بودم. کنگره و جلساتش مانند رود خروشان هستند که اگر بخواهیم از فاضلاب جوشان فاصله بگیریم؛ باید با این رود همراه شویم؛ برای همراه شدن با این رود باید قوانینی که در کنگره است را اجرا کنیم تا بتوانیم به چشمه جوشان برسیم.
یکی دیگر از راهها این است که تمام آموزشهایی که قبل از ورود به کنگره گرفتهایم را فراموش کنیم و با دل و جان فقط مطالب کنگره را پیگیری کنیم. من در کلاسهای زیادی شرکت کرده بودم و از نظر عقیدتی خیلی مشکل داشتم؛ یعنی تا چند سال اول نمیدانستم کنگره درست میگوید یا اساتیدی که قبلا از آنها آموزش گرفتم درست میگویند؟ درست است روشنایی را پیدا کرده بودم اما هنوز در تاریکی بودم و حالم هم بد بود؛ ولی رفتهرفته متوجه شدم که آن استادان جز استرس چیز دیگری به من یاد ندادند و فهمیدم که کنگره برای من یک غذای روح کامل است و با عشق، شروع به گوش دادن و نوشتن سیدیها کردم و سعی کردم که آنها را عملی کنم. آن موقع بود که حالم بهتر شد، تغییر جایگاه پیدا کردم و وارد سفر دوم شدم و امروز هم خدا جایگاه دیگری را نصیبم کرد. در این مسیر باید فرمانبردار راهنمایمان باشیم چون راهنمایان ما را از خطرها حفظ میکنند تا بتوانیم با رعایت قوانین به چشمههای جوشان، بحر و اقیانوس که همان آرامش، آسایش و درمان است برسیم. در پایان از خداوند میخواهم در قبال نعمتی که از هستی دریافت کردم مخصوصا کنگره که روشنایی مطلق است توانایی و توفیق خدمت به بندگانش را به من بدهد تا چشمه جوشان شوم و بتوانم جبران کنم.
رهایی ۴۰ سیدی همسفر سمیه و همسفر لیلا رهجویان راهنما همسفر فاطمه
رهایی ۴۰ سیدی همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر فاطیما
مرحله ۳۰ سیدی همسفر ناهید رهجوی راهنما همسفر فاطیما
مرحله ۳۰ سیدی همسفر مرضیه رهجوی راهنما همسفر زهره
مرزبانان کشیک: همسفر الهه و مسافر غلامرضا
تایپ و ویرایش: همسفر نسیم رهجوی راهنما همسفر الناز (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون پانزدهم)
ویراستاری و ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر طیبه نگهبان سایت
همسفران نمایندگی شهرری
- تعداد بازدید از این مطلب :
199