English Version
This Site Is Available In English

تبدیل فلز وجودی به طلا، با تزکیه و پالایش

تبدیل فلز وجودی به طلا، با تزکیه و پالایش

پنجمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره 60؛ نمایندگی حسنانی با استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "وادی دهم و تاثیر آن روی من" و در ادامه تولد یک سال رهایی مسافر فریدون در روز شنبه 03 آذر ماه 1403، ساعت 16:30 آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:

دستور جلسه وادی دهم است من این دستور جلسه را خیلی دوست دارم، این دستور جلسه می‌گوید صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است، درمورد مسئله مواد مخدر در همه جا به جز کنگره 60 اعتقادی بر درمان اعتیاد ندارند و می‌گویند باید یک مصرف‌کننده را کنترل کنیم و او را ثابت نگه داریم و با قرص‌های متعدد مانند متادون یا B2 یا سایر قرص ها می‌خواهند او را نگه دارند، ولی کنگره اعتقاد به درمان دارد و گفته می‌شود صفت مصرف کننده در طول 10-11 ماه تغییر می‌کند او در این مدت حتی متوجه نمی‌شود که چه اتفاق بزرگی در تک تک سلول‌های بدنش می‌افتد. آقای مهندس دژاکام برای تمام صحبت های شان دلیل دارند این دستور جلسه یکی از آموزش هایی است که این جمع دوستانه و پر محبت را در کنگره60 ایجاد نموده است تمام خدمتگزاران و اعضای کنگره با محبت زیاد برای سفر اولی‌هایی که در حال انجام  سفرشان هستند قلبشان می‌تپد و این جمع از آنجا که در حال تزکیه و پالایش و خدمت در کنار هم می‌باشند موفق هستند؛ به اعتقاد من همه این ها را مدیون آقای مهندس هستیم که این بستر را ایجاد کرده‌اند.

به طور کلی شرکت کردن در کارگاه‌های آموزشی کنگره برای کسانی که خواست درمان دارند و برای خودشان ارزش قائلند و خودشان را دوست دارند، باعث تغییر صفات بد گذشته‌شان می‌شود، در این دستور جلسه به مشکلی که من سالها درگیرش بوده‌ام اشاره کرده است؛ آقای مهندس در سی‌دی "با نادان سخن مگویید" از فلز درونی انسان و اینکه باید به طلا تبدیل شود صحبت می‌کند و راه تبدیل فلز وجودی به طلا انجام کارهایی است که آقای مهندس گفته‌اند مانند تزکیه و پالایش می باشد و این امر با انجام کارهای کوچک شروع می‌شود، مثلاً اینکه کارهای شخصی‌ام را به نحو احسن انجام بدهم و از کارهای کوچک به کارهای بزرگ برسم، بعد از مدتی تمرین متوجه می شوم صفت گذشته‌ام تغییر کرده است؛ در بیرون از درهای کنگره باور تغییر صفت گذشته خیلی سخت است ولی در کنگره ما در کنار هم و با عمل به آموزش‌ها به راحتی صفت گذشته‌مان را تغییر می‌دهیم.

و اما قسمت دوم دستور جلسه تولد یک سال رهایی فریدون عزیز می‌باشد، یادم هست که او در ابتدای سفر اولش گوش به فرمان نبود مثلاً می‌گفت می‌خواهم بروم ماموریت و من می‌‎گفتم نرو ولی او توجه نمی‌کرد و می‌رفت وقتی که بر می‌گشت حالش بد بود، دو سه هفته طول می‌کشید تا دومرتبه میزان شود و زمانی که مصرف نمی‌کرد حالش بد بود تا آنجایی که بالاخره به آموزش‌های کنگره ایمان آورد، به اعتقاد من زمانی یک مصرف کننده می‌تواند درمان شود که در مقابل آموزش‌های کنگره چشم بگوید، آنجاست که یک اتفاق بزرگ در زندگی‌اش رقم می‌خورد و مثل قند در چای حل می‌شود. موقعی که فریدون ایمان آورد و حرکت نمود به سرعت حالش خوب شد و دیگر شکایت نمی‌کرد، سی‌دی هایش را به موقع می‌نوشت و خودش همه چیز را مرتب انجام می‌داد، زمانی که رها شد یک بار هم به او نگفتم که خدمت کند و خودش خواست در قسمت OT خدمتگزار شود؛ کسی که بفهمد کنگره برایش چکار کرده و چه آموزش‌هایی در کنگره گرفته دیگر ادا در‌نمی‌آورَد و بهانه نمی‌گیرد و به گونه‌ای برنامه ریزی می‌کند که کارهایش درست انجام شود، امیدوارم در ادامه فریدون خدمتش را در کنگره ادامه دهد و بیشتر آموزش بگیرد، این تولد را به خودش به خانواده‌اش و تمام اعضای کنگره تبریک می‌گویم.

مشارکت مسافر فریدون:
خدا را شاکرم که  یک روز دیگر در کنگره هستم و آموزش می‌گیرم، به قول آقای مهندس من جزو آن دسته از مصرف کنندگانی بودم که از مصرف مواد مخدر خرسند بودم، یک روز به صورت خیلی اتفاقی از همین خیابان عبور می‌کردم که تابلوی کنگره را دیدم و لطف خداوند شامل حالم شد، آن زمان با راهنمای تازه واردین آقا عقیل روبرو شدم و نمی‌دانم به من چه گفتند که ماندگار شدم و تا کنون معجزات زیادی در کنگره برایم رقم خورده و زندگی‌ام تغییرات زیادی کرده است.

من زمانی که خودم خدمت‌گزار شدم متوجه شدم که در کنگره چندین نفر زحمت می‌کشند تا فقط یک نفر که خواست درمان دارد بتواند دارویش را به موقع دریافت کند و به درمان برسد، در سی‌دی نامه آقای مهندس در خصوص اصول درمان از جمله تأمین، الگو و جایگزینی صحبت می‌کنند ما در دنیا بیشتر از هشت میلیارد جمعیت و بالغ بر صد میلیون کادر درمان داریم ولی هیچ کدام از آنها به اصول درمان توجه نکرده‌اند جز یک نفر که آقای مهندس دژاکام می‌باشد، آقای مهندس با تحقیق بر روی فیزیولوژی بدن به کارکرد مواد تولید کننده شبه افیونی بدن توجه کردند و درمان اعتیاد را رقم زدند که یکی از معجزات قرن در همه کشورهای پیشرفته دنیاست، ایشان در مورد درمان سیگار و اضافه وزن و بیماری‌های گوناگون تحقیقات زیادی انجام داده‌ و در حال انجام می‌باشد آقای مهندس با دیدگاهی نوین توانسته‌اند آنچه که در وجودمان قرار دارد را ببینند و با توجه به آن به بشریت کمک کنند.

در یک مصاحبه تلویزیونی مجری از آقای مهندس سوال می‌کند که در خلوت‌تان به خداوند چه می‌گویید؟ ایشان در پاسخ می فرمایند از خداوند سپاسگذارم که به من اجازه خدمت به بندگانش را داده است. امیدوارم من بتوانم از این الگویی که در اختیارمان قرار دارد به بهترین شکل ممکن استفاده کنم، در آخر از همسفرم عزیزم و راهنمای ایشان و همچنین راهنمای خوب خودم تشکر می‌کنم.

مشارکت راهنمای  محترم خانم پریسا:
خدا را شکر می‌کنم که یک بار دیگر توانستم در جشن آزادی و آزادگی دو انسان آزاده شرکت کنم، امیدوارم خانم راضیه همانند مسافرشان در جهت اهداف کنگره قدم‌هایشان را محکم‌تر بردارند، به قول آقای دکتر الهی قمشه‌ای، شادی پاداش انجام وظیفه است، کسانی که تولدشان است پیام شادی را به دیگران می‌دهند، این خوشحالی که آنها دارند دلیلش این است که وظایفشان را به نحو احسن انجام اداده اند، این انجام وظیفه یک کلید مهم دارد و آن فرمانبرداری است، می‌گویند خداوند سریع‌الحساب است، زمانی که یک عمل خوب انجام می‌دهیم بلافاصله پاداش آن را می‌گیریم و در بدن دوپامین تولید می‌شود و زمانی که یک عمل ناشایست انجام دهیم حالمان بد می‌شود، امیدوارم که این پیام زیبا را عزیزانی که به تازگی به کنگره آمده اند دریافت کنند. من هم این روز را به آقای مهندس و خانم راضیه و راهنمای محترم آقا محمد تبریک می‌گویم.

مشارکت همسفر راضیه:
انسان از رنج درونی خودش به گنج درونی اش دست پیدام می‌کند، مواد مخدر رنجی است که گریبانگیر بسیاری از مردم دنیا شده و کنگره ماکان مقدس و امنی است که به این رنج پایان می‌دهد، خدارا شکر می‌کنم که راه کنگره برای ما باز شد و این رنجی که من هیچ‌گاه فکر نمی‌کردم روزی به پایان برسد بیش از یک سال است که به پایان رسید و مسافر من به گنج درونی خودش که سلامتی او می‌باشد دست یافت و کنگره باعث شد که به گنج درون خودش برسد و برای  سلامتی و زندگی‌اش ارزش قائل شود، از آقای مهندس و همچنین راهنمای مسافرم و راهنمای خودم تشکر می‌کنم.

مشارکت همسفر فاطمه:
از خداوند تشکر می‌کنم که این راه را جلو پدرم گذاشت و به او کمک کرد که از این مشکل بیرون بیاید، از راهنما های محترم پدر و مادرم تشکر کنم که زحمات و آموزش‌هایشان در زندگی ما تاثیر زیادی گذاشتند و در آخر تشکر ویژه ای از آقای مهندس دارم که کنگره را بنا کردند تا کسانی مثل ما که مشکل اعتیاد در زندگیشان دارند به اینجا بیایند و مشکلشان حل شود.

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .