سلام دوستان محمد هستم یک مسافر. دررابطهبا یادگیری باید گفت که یادگیری بر مبنای جهانبینی، اساس خلقت و فلسفهٔ آفرینش است. انسان از ابتدا آفریده شد تا بیاموزد و بیازماید و آموزش دهد. اگر تصور کنیم که بشر به دنبال یادگیری نمیرفت، امروز در سیاهچالههای جهل و جهالت و تاریکی غرق شده بود و بهصورت موجودات بدوی در حال زندگیکردن بود. اینکه یادگیری چه رابطهای با معرکهگیری دارد این است که اساس معرکهگیری بر پایه نادانی است. معرکهگیری، بهانهجویی یا فرار روبهجلو و توجیهکردن کار، بهخاطرنداشتن دانش کافی و رسیدن به دانایی است که برطرفکردن آن مستلزم یادگیری فنون زندگی یا همان جهانبینی است. افرادی که در سایهٔ تاریکی و ترس ناشی از اعتیاد زندگی میکنند عموماً انسانهایی معرکهگیر هستند. در نهایت معرکهگیری ناشی از عدم شناخت جهان پیرامون خود و سه ضلع مثلث جهالت یعنی منیت، ترس و نام امیدی است و اگر انسان عشق، ایمان و محبت را در خود تقویت کند میفهمد که گذشت و احترام به دیگران بهمراتب هزینه کمتری در برخواهد داشت و دیگر نیازی به معرکهگیری ندارد.
ارائه: مسافر محمد از لژیون ششم
ویرایش: مسافر حسین
ارسال: مسافر مرتضی
نمایندگی رضوی مشهد
- تعداد بازدید از این مطلب :
49