سیزدهمین جلسه از دوره بیستم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی گنجعلیخان کرمان با استادی دیدهبان محترم آقای زرکش و نگهبانی مسافر عمار و دبیری مسافر حسین با دستور جلسه «رابطه یادگیری با معرکهگیری» پنجشنبه 1 آذر ۱۴۰۳ ساعت ۱۶ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
بعد از مدتها توفیق شد که به کرمان بیایم و خوشحالم که این جایگاه را تجربه میکنم، امیدوارم بتوانیم در مورد دستور جلسه به خوبی صحبت کنیم و ازنقطه نظر همدیگر نیز استفاده کنیم.
دستور جلسه: رابطه یادگیری و معرکهگیری است، اگر بخواهم برگردم به عقب و داستان را مرور کنم میتوانم از اینجا شروع کنم که هست ولی نیست! بودن یک شرایطی دارد، یک قوانینی دارد، انسان بودن یعنی در هستی بودن و همانند هستی بودن یعنی درخت، زمین یا آسمان بودن یعنی صاحب محصول بودن، صاحب حرکت بودن به محضی که قرار حرکتی صورت بگیرد، این را همه ما درک کردیم که انسان با دوتا نیرو حرکت میکند به محض اینکه من علیرضا بخواهم حرکت کنم گویی یک نیرویی تمام تلاشش را میکند این حس که معادل انرژی است را از من بگیرد که من نتوانم حرکت کنم، به محض اینکه میخواهی حرکت کنی یکسری که میدانند میآیند و تمام تلاششان را میکنند که علیرضایی که نمیداند نادان باقی بماند.
آنکه معرکهگیری میکند میداند چه میگوید اما آنکه دور معرکه ایستاده نمیداند چه دارد میشنود و همینکه زمان برخورد میکند به حرکت انسان حس و انرژیاش گرفته میشود، کافیِ است که شما یک یا دو ماه در کنگره باشید و سفر نکنید گویی همهچیز از بین میرود یعنی قسمتی از خواست و هدفت پاک میشود و دیگر تصویر کامل قابل روئیت نیست، این هم در صورپنهان و هم در صورآشکار است و ذهن ما در صورآشکار به زیباترین شکل این کار را میکند که شما نتوانید این حرکت را تجربه کنید، خیلی از انسانها در بحث خواست از حرکت بازمیمانند و آن چیزی که میخواهند نمیبینند چون وارد یک معرکه شدهاند که دیگر نمیتوانند حرکت کنند، همهجا هم وجود دارد در کنگره هم وجود دارد.
آقای مهندس خیلی زیبا در سیدی اخیر نبود روشنایی صحبت کردند و میگویند: وقتی کبریت روشن میکنید یا چراغ را میزنید وقتی روشن میشود دیگر تاریکیها نیستند، آن نیروها هم وقتی راجع به معرکهگیری در دستور جلسه صحبت میکنیم دیگر وجود ندارند، چون دستشان خوانده شده ولی باید دائماً ما حواسمان باشد، میخواهید سفر کنید یکسری که میدانند چکار میخواهید بکنید یا وقتی میخواهید در گلریزان شرکت بکنید میگویند چرا این کار را میخواهید انجام بدهید و انسان آگاه میتواند از این دست انداز مانند یک راننده ماهر با یک حرکت درست ماشین را عبور دهد و به حرکت ادامه بدهد.
برای همه پیش میآید در طول زندگی بارها و بارها خیلی از انسانها جلوی راه ما قرار میگیرند، به ظاهر در کنار ما هستند و هم هدف هستند ولی در باطن شکل هدف ما را تغییر میدهند ولی خوشبختانه در کنگره تعداد چنین افرادی بسیار اندک است چون کنگره اینقدر واضح راجع به مسائل توضیح میدهد و سؤالها را اینقدر زیبا جواب داده است که جایی برای معرکه گرفتن وجود ندارد و امروز میبینید که خیلی از کسانی که در کنگره خواست درمان داشتهاند بهراحتی میآیند و سفر اولشان را تمام میکنند ولی باید صبور باشید، صابر باشید تا صباره شوید.
اگر کمی از گذشته خودمان را به تصویر بکشیم میفهمیم که داریم چه کار میکنیم و چقدر با ماه، هفته و روز قبل تفاوت داریم ما در کنگره از خیلی چیزها عبور میکنیم در سفر اول جسممان به آرامش میرسد و در سفر دوم مهمترین و تنهاترین عاملی که میتواند در سفر دوم به ما کمک کند خدمت کردن است که ما به معرفت خویش، عمل سالم و به شهر خداوند که عدالت است برسیم اگر قرار است به خویش خودمان برسیم باید شناخت پیدا کنیم و در ادامه این شناخت باید توان انجام عمل سالم را داشته باشیم و گذر کردن از این دو ضلع ممکن نیست مگر اینکه من توان بخشش را همراه خودم داشته باشم نه فقط در کنگره حتی بیرون از کنگره هم نمیتوانید کسی را پیدا کنید که توانمندی و صفت بخشش را همراه خودش نداشته باشد و بتواند مدعی باشد که من خودم را میشناسم و صاحب عمل سالم هستم.
در کنگره ما داریم در کنار همدیگر آموزش میبینیم اینقدر آموزش در کنگره آرام صورت میگیرد که باور نمیکنید ۱۱ ماه سفرکردهاید و به درمان رسیدهاید، ما هر آنچه آموزش میبینیم در کنگره برای استفاده در بیرون از کنگره است ما در کنگره آموزش میبینیم که تغییر کنیم و تبدیل شویم ولی ترخیص نمیشویم و تا زمانی که ترخیص نشویم امکان برگشت به مواد مخدر وجود دارد و آن چیزی که ما را ترخیص میکند انجام عمل سالم و آموزشهای درست گرفته شده کنگره در بیرون کنگره است، کنگره یک دانشگاه است و تا زمانی که از در کنگره بیرون نرفتهایم و روش و مرام منش کنگره را اجرا نکردهایم ترخیص نمیشویم.
وقتی راجع به بخشش هم صحبت میکنیم برای بیرون از کنگره است کنگره قوانین سفت و سختی دارد چون دانشگاه است، بیرون از کنگره است که خودم هستم با خوبیها و بدیهایم آنجاست که باید تکلیفم را با خودم روشن کنم که به کدام طرف میل دارم و اگر درگنگره راجع بخشش صحبت میکنیم فقط برای اینکه بتوانیم بیاییم سفر دوم را ادامه بدهیم و به خویش خویشتن برسیم و بتوانیم آینده خودمان را در دست بگیریم و فردا در آیندهای باشیم که دیروز تصمیمش را گرفتهایم کسانی که صاحب بخشش هستند میتوانند این کار را بکنند و افرادی که میتوانند برای آیندهشان برنامهریزی کنند بسیار متفاوت عمل خواهند کرد.
این عضو لژیون سردار بودن، دنور یا پهلوان بودن و یا نشانی در بینشانی فقط زمینهای بازی هستند هرکس با هر توانی میتواند در این زمین بازی کند، مهم نیست کسی توانش چقدر است مهم این است که این صفت به او داده شود، یک نفر میآید در گلریزان مشارکت میکند با یکمیلیون تومان این توانش است و آن صفت را به او میدهند ولی یک نفر میآید با یک میلیارد شرکت میکند ولی آن صفت را به او نمیدهند، بیرون از کنگره هم همین است ما در کنگره یاد گرفتهایم که به اطرافمان واکنش نشان دهیم و نمیتوانیم نسبت به کسی که نیاز مالی دارد یا دستش را طرف ما آورده است بیتفاوت باشیم و کمکش نکنیم، اصلاً ربطی به این ندارد که چقدر پولدارید به این ربط دارد که این عمل را انجام بدهید.
خودتان را تشویق کنید.
عکس: مسافر سعید مرزبان خبری
تایپ: مسافر سعید لژیون یازدهم
ویرایش: مسافر محمد احسان لژیون چهارم
- تعداد بازدید از این مطلب :
654